یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۰
ناخوانده‌هایی خواندنی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی اخیراً در چارچوب "طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی" کتاب«در کشاکش سیاست و فرهنگ»(خاطرات محمدجواد صاحبی) را با تدوین حجت‌الله علیمحمدی منتشر کرده است. نکته مهم در این کتاب نقل تاریخی اتفاقات و معرفی شخصیت‌ها و اشخاص و جریان‌ها و تشریح یا اشاره به نقش آنها، بدون کم‌ترین تحلیل شخصی یا نامنصفانه است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمدباقر شمسی‌پور، دبیر گروه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس: «در کشاکش سیاست و فرهنگ»(خاطرات محمدجواد صاحبی) بنا بر مندرجات اثر، یکی از موضوعات "طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی" است که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده و مشتمل بر 5 فصل است. 

فصل اول به زندگی‌نامه، خانواده و تحصیلات راوی اختصاص دارد. در فصل دوم با عنوان"درباره قبل از پیروزی انقلاب"، از وقایع و حوادث و شخصیت‌ها در پیش از انقلاب سخن به میان آمده است. وقایع مربوط به پیروزی انقلاب و فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و انتشاراتی راوی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در فصل سوم گنجانده شده است. راوی در فصل چهارم، از حضورش در "موسسه کیهان" و مدیریتش بر "کیهان اندیشه" و ارتباط با اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی می‌گوید. فصل پایانی نیز به آثار و فعالیت‌های علمی وی در قالب برگزاری کنگره‌ها و برشمردن برخی از آثار راوی اختصاص دارد. 

«محمدجواد صاحبی» از مبارزان جوان قبل از انقلاب است که در حوادث پیش و پس از انقلاب نقش ویژه‌ای ایفا کرده است. در این کتاب ما در لابه‌لای خاطرات متعدد، منسجم و شفاف وترتیب و تنظیم‌یافته او، با بخش‌هایی خواندنی از وقایع و مباحث کمتر گفته‌شده آشنا می‌شویم. 

او در فصل اول به ولادت، خانواده، تحصیلات، ازدواج و خانواده‌اش اشاره مبسوطی کرده است. بسیاری از مسائل در این فصل بیش از حد ضرورت و نیاز مخاطب، توصیف و تشریح شده است؛ مانند بخش‌هایی درباره مسائل آموزشی و دوران تحصیل ابتدایی و ... که خیلی با جزئیات و حوادشی مطرح شده است. 

در فصل دوم، راوی بسیار با ذهن باز و دقت کامل نام اشخاص موثر و انقلابی و میزان و نوع فعالیتشان را ذکر کرده است. این فصل آغاز ورود "صاحبی" به فعالیت سیاسی و زمینه‌های آشنایی او با جریان اوضاع سیاسی- اجتماعی آن روز کشور را پیشِ روی مخاطب به نمایش می‌گذارد. 

ازجمله نکاتی که در این فصل می‌خوانیم آشنایی راوی با مقام معظم رهبری و شیخ علی تهرانی است. او در صفحات 68و 69 از شریعتی می‌گوید و آشنایی با آثارش در دیدار با شهید آیت‌الله مدنی در تبعیدگاه او "گنبد"! 

"صاحبی" از صفحه 70 به بعد مطالبی خواندنی و ناب از آشنایی‌اش با مقام معظم رهبری و شیخ علی تهرانی می‌آورد و در ادامه (از صفحه 81) ما اطلاعات خوبی از حوزه علمیه مشهد می‌خوانیم. جلال گنجه‌ای روحانی مبارزی که جذب مجاهدین خلق شد، در صفحه 88 معرفی می‌شود. در صفحه 88 به انتشار کتاب "شهید جاوید" و جریانی که صالحی نجف‌آبادی با انتشار آن در جامعه فکری- فرهنگی آن روز ایجاد کرد، پرداخته شده است. البته اظهارنظرهای جالبی نیز مرتبط با دکتر شریعتی، که در نوع خود کمتر خوانده و دیده شده، در صفحات 98 به بعد آمده است. 

در صفحات 103 و 104 با اشاره به جلسات زیادی که با سید حمید زیارتی(روحانی) در ارتباط با انتشار مطالب مرتبط با دکتر شریعتی داشته و همچنین بروز اختلاف بین دیدگاه‌های شهید مطهری و شریعتی و نقش ناصر میناچی در این میان نکات سودمندی ارائه می‌کند. 

ادامه این فصل به فعالیت‌های راوی در جهت روشنگری و اقدامات فکری- فرهنگی و نهضتی ایشان اختصاص دارد و همچنین نگاه و ایدئولوژی مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق که آن را در لعابی از الفاظ و اصطلاحات دینی و اسلامی پنهان کرده بودند. 

فصل سوم کتاب، "پیروزی انقلاب و فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و انتشاراتی در سپاه" نام گرفته است و "صاحبی" در این فصل موارد بسیار جالب و جذابی را آورده که در نوع خود بی‌نظیر است. 

در این فصل او به دیدار با شهید شاهچراغی که مقدمه‌ای بوده برای ورودش به حزب جمهوری اسلامی می‌گوید. در این بخش است که او همکاری‌اش با روزنامه نوپای جمهوری اسلامی را توضیح می‌دهد و این که آیت‌الله خامنه‌ای وی را به مهندس موسوی معرفی کرده است تا صفحه ایدئولوژی روزنامه را بگرداند. 

از صفحه 127 کتاب، مخاطب از حضور راوی در سپاه می‌خواند و توضیحات مفید و ارزشمندی که او درباره یکپارچه‌شدن سپاه و مقاومت بعضی‌ها در این خصوص می‌دهد. 

"صاحبی" در اینجا به نادیده گرفته شدن نقش اعضای گارد جاویدانِ علاقه‌مند به امام در آموزش نیروها اشاره می‌کند، مشکلات و درگیری‌های داخلی سپاه را توضیح می‌دهد، جنگ شهرها (نظیر گنبد، کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان، خوزستان و...) و نقش گروهک‌ها در ادامه تشریح شده است. راوی به قضیه ابوشریف اشاره روشنی دارد و درباره عزل آقای لاهوتی و نصب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان نماینده امام و فرمانده سپاه مطالب دقیق و مستندی ارائه می‌کند. 

دیگر مطلب حائز اهمیت در این فصل، تشکیل مدیریت انتشارات سپاه از سوی ایشان و راه‌اندازی مجلات سپاه- پیام انقلاب، پیام انگلیسی، پیام عربی، امید انقلاب، نهال انقلاب و..- و تالیف کتاب است. در این بخش یادکردهای مناسبی از بنیانگذاران و فعالان در مجلات و انتشارات سپاه با ذکر نام و نوع و میزان فعالیت شده است. 

از نکات شایان ذکر این فصل، تاکید راوی بر اصرار آقای خزعلی در جانبداری از انجمن حجتیه، به رغم تاکید چندباره حضرت امام در مخالفت با آنان(از صفحه150) و همچنین موضوع اعلام نمایندگی خودخوانده آقای راستی در ارتباط با جناح راست مجاهدین انقلاب و انتساب آن به امام است(صفحات 160و161). 

در ادامه این فصل به جریان فردید و مدافعان و مبلغان اندیشه‌های او در سپاه و جامعه اشاره کوتاهی شده است. ذکر خاطره‌ای بسیار خواندنی و نادر از دکتر سروش در جریان سفر تبلیغی هیات ایرانی به کشورهای عربی- اسلامی(ص164) و تعبد و حساسیت وی به رعایت دقیق موازین شرعی و ادای فرایض در اول وقت و احتیاط در خورن و آشامیدن و ...برای مخاطبان می‌تواند جالب باشد. 

"صاحبی" در تشریح جزئیات بیشتری از این سفر به دیدار با اخوان المسلمین سوریه و نظر آنان درباره حافظ اسد و اعمال خلاف و..... را که با مستنداتی همراه بوده، آورده است(ص167). پایان‌بخش این فصل، روایت قطع ارتباط راوی با سپاه است. 

فصل چهارم که "حضور در موسسه کیهان و مدیریت کیهان اندیشه" نام گرفته است، بسیار خواندنی و حاوی نکاتی تاریخی و ناخوانده است. 

در این فصل او به حساسیت آقای خاتمی به نفوذ سیدمهدی هاشمی یا عناصر وابسته به او در کیهان تاکید می‌کند(ص185). تغییر جهت سیاسی آقای مهدی نصیری از منتقدان جناح راست- پیش از ورود به کیهان_ و همسویی‌اش با آن جناح از نکات خواندنی این فصل است. همین‌طور اعلام مدیرمسوولی خود(نصیری) بدون هماهنگی با آقای سیدمحمد اصغری سرپرست موسسه کیهان و... و در ادامه استعفای اصغری. موضوع نصب شریعتمداری به عنوان مدیر مسوول کیهان و اعلام این نکته که شریعتمداری یکی از نیروهای روشنفکر و چپ‌گرا بود و حتی در هنگام فعالیت در سپاه و نشریه رویدادها و تحلیل، مواضع تندی اتخاذ می‌کرد، ولی از زمان ورود به کیهان مواضعش تغییر کرد و مسیرکیهان را به همان سمت و سو هدایت کرد، خواندنی است. 

صاحبی در ادامه به شکل‌گیری "کیهان اندیشه" در سال 1363 و ارتباط با اندیشمندی چون سیدجلال‌الدین آشتیانی که پروفسور هانری کوربَن او را "ملاصدرای زمان ما" خوانده بود و مجادلات او با طرفداران مکتب عارف خراسان و مکتب تفکیک(ص193) و موضع‌گیری تند آشتیانی در برابر شیخ علی تهرانی می‌پردازد(ص194) و نیز از آیت‌الله جناتی و چالش‌هایی که از انتشار مباحث مطرح‌شده ایشان ایجاد می‌شد می‌گوید(ص196). 

از جمله نکات جذاب و خواندنی این بخش، ارتباط راوی با آقای دوانی در کیهان اندیشه است(ص199)که ارتباطش با آیت‌الله شریعتمداری و طرفداری‌اش از او مسائلی را پیش آورده بود. 

"صاحبی" از شخصیت‌های علمی که در تهیه و انتشار کیهان اندیشه همکاری داشتند نیز یاد می‌کند، مانند سید احمد مددی، محمدمهدی عاصفی، عابدی شاهرودی، محمد علوی مقدم، آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله معرفت، صالحی نجف‌آبادی، سیدجلال‌الدین مجتبوی، رضا داوری، غلامرضا اعوانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، کریم مجتهدی، فیروز حریرچی، مصطفی محقق داماد، زریاب خویی، فتح‌الله مجتبائی، سیدمحمد خامنه‌ای، سید یحیی یثربی و ... 

دیدار با رهبری و تاکید ایشان بر استفاده از ظرفیت‌های بیشتر در کیهان اندیشه و دستور رهبری برای قراردادن امکانات لازم در اختیار نشریه و مخالفت آقای شریعتمداری با آن(ص207) در ادامه آمده است. 

اشاره به اختلاف نظرها در شورای کیهان و انتقاد از اتهام‌زنی‌ها و سوءظن‌ها و طرح عمومی آن، بدون اثبات و اصرار برخی بر آن، در ادامه این فصل آمده است: «...آنها فکر می‌کردندبا یک قدرت و شبکه سیاسی، اقتصادی به هم پیوسته‌ای که صدمات اجتماعی و اقتصادی فراوانی وارد می‌کند روبه‌رو هستند، بنابراین باید از هر اهرمی برای شکستن آن استفاده کرد و به هر قیمتی آن را متلاشی نمود...»(ص209)، سپس به روند تعطیلی کیهان اندیشه می‌پردازد: «...نگاه مسوولان کیهان یک نگاه صرفاً سیاسی بود و همه چیز را در استخدام اهداف سیاسی می‌خواستند... کیهان اندیشه با این‌که هم از حمایت مقام معظم رهبری برخوردار بود و هم از وزارت ارشاد به عنوان نشریه برتر مورد تجلیل قرار گرفته و هم از وزارت علوم به عنوان نشریه علمی ترویجی رتبه دریافت کرده بود، بالاخره دفترش در سال 1378 بسته و بعد از 84 شماره به فعالیت آن خاتمه داده شد.»(ص210) 

فصل پنجم، آثار و فعالیت‌های علمی صاحبی در قالب برگزاری کنگره‌هاست. در این میان می‌توان به برگزاری کنگره‌هایی چون کنگره وحدت اسلامی، کنگره سیدجمال‌الدین اسدآبادی، کنگره امام خمینی و عاشورا و...اشاره کرد. 

آخرین مبحث این فصل معرفی برخی از آثار راوی است؛ "رهبری نهضت‌های ملی و مذهبی"، "اندیشه‌های اصلاحی در نهضت‌های اسلامی"، "هدایت‌ها و حکایت‌ها"، "شناختنامه قرآن"، "مقتل‌الشمس"، "مبانی نهضت احیای فکر دینی"، "جنبش‌های فکری و دینی"، "تصحیح و مقدمه بر طبایع‌الاستبداد و مصارع‌الاستعباد"، از آن جمله‌اند. 

صفحات پایانی کتاب اسناد و تصاویری را در بر گرفته است. نمایه اعلام نیز در انتها آمده است. 

نکته مهم در این کتاب نقل تاریخی اتفاقات و معرفی شخصیت‌ها و اشخاص و جریان‌ها و تشریح یا اشاره به نقش آنها، بدون کم‌ترین تحلیل شخصی یا نامنصفانه است. 

همچنان که در بخش ابتدایی آمد، بعضی مطالب مانند بخش‌هایی از فصل اول، بیش از حد ضرورت و نیاز مخاطب تشریح و پرداخت شده است و از بعضی مقاطع مانند جریان حزب جمهوری اسلامی، روزنامه جمهوری اسلامی، به سرعت گذر شده و بعضی مسائل مهم مانند جریان سیدمهدی هاشمی، موضوع موسوم به حلقه کیان و... دیده نشده است. 

نثر کتاب روان و یکدست و زبان آن روایی و جذاب و به دور از تکلف و تصنع است. بسیاری از توضیحات ضروری و لازم نیز در زیرنویس صفحات آمده است. 

حروفچینی و صفحه‌آرایی کتاب نسبتاً مناسب است. طرح جلد استوار و جذاب و رنگ‌های آن هوشمندانه برگزیده شده است، اما شیرازه‌بندی و صحافی اثر بسیار ضعیف انجام پذیرفته است. 

«درکشاکش سیاست و فرهنگ»(خاطرات محمدجواد صاحبی)، تدوین حجت‌الله علی‌محمدی، در قطع وزیری، 297 صفحه، مصور، با شمارگان 1500 نسخه و بهای 8900 تومان از سوی موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و عرضه شده است./

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها