چاپ دوم رمان «کلت 45» نوشته حسامالدین مطهری از سوي نشر آرما منتشر ميشود.
در بخشي از اين رمان ميخوانيم: «هوای عصر مرداد ماه بوی ملکالموت می داد. عزرائیل در شیفت بعد از نیمه شب میهمان خانواده از هم پاشیدهی فیروزی میشد. کارت دعوت این میهمانی دست «صالح» بود؛ ولی این را نمیدانست. مرد جوان گوشهای از مسجد نشسته بود و به عملیات شب فکر میکرد. به خاطر بیاطلاعی از مرگ خوش به حال انسان! اگر غیر از این بود، هیچکس آرزویی نداشت. از جمله صالح که در گرمای در حال فروکش تابستان برنامهاش را مرور میکرد: «بعد از این عملیات درخواست اعزام به جبهه میکنم.»
چاپ دوم رمان «کلت 45» در 559 صفحه با شمارگان يكهزار نسخه از سوي نشر آرما منتشر میشود.
اين رمان براي نخستينبار در بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ارایه شد.
نظر شما