بزرگداشت قیصر امینپور بود. جمعی از دوستان نزدیک او گردهم آمده بودند تا به مناسبت تولد این شاعر، از خاطراتشان بگویند.
خلاصه مهمترین نکات از سخنرانی سه دوست نزدیک مرحوم امین پور را در ادامه می خوانید:
قیصر از زبان بیوک ملکی
* اگر چه همه ما در اوایل انقلاب و آغاز به کار نویسندگی، تجربه چندانی در نوشتن نداشتیم ولی به جرأت میتوان گفت که اشعار قیصر از همان شعرهای اولیه خوب و پخته بود به گونه ای که مجموعه «آینههای ناگهان»، نقطه عطف کارهای قیصر است یعنی از این مجموعه به بعد است که میتوانیم شاهد اوج کارهای این شاعر باشیم.
* بهترین کار برای این که بتوانیم به درکی از دنیای قیصر امینپور و جهانبینی و نگاه او نسبت هستی برسیم، این است که اشعار او را مرور کنیم.
* قیصر، استاد به کار بردن «ایهام» در شعر است و کمتر اتفاق افتاده که ببینم شاعران معاصر، این مهارت را به زیبایی و ظرافت به کار ببرند اما این شاعر به خوبی از آن در اشعارش استفاده کرده است.
قیصر از زبان عموزاده خلیلی
* تعریف خاطره از قیصر، بسیار سخت است و دوستان قیصر همیشه از این کار فرار میکنند، به گونهای که از زمانی که قیصر دیگر در میان ما نیست، آن قدر تعریف خاطره از او باب شده و حتی آدمهایی که با قیصر، زاویه داشتهاند از او خاطره تعریف کردهاند که دیگر تشخیص طلا از مس ممکن نیست و مشخص نیست کدام خاطره درست و کدام یک غلط است.
* قیصر تنها یک شاعر نبود، بلکه در کار نقد شعر و شعرشناسی هم خبره بود در حالی که ما شاعران معاصر بزرگی داریم که اگر چه در شعرسرایی خوب هستند اما در امر نظریهپردازی و تجزیه تحلیل شعر سررشتهای ندارند.
* علاوه بر آن قیصر، معلم خوبی هم بود. انسانهایی هستند که افکار و اندیشههای خوبی دارند اما نمیتوانند آن را منتقل کنند در حالی که قیصر، به خوبی میتوانست در مواجهه با دانشجویان، نظریهها، اندیشهها و مسائل ادبی را به بحث بگذارد و به دانشجویان آموزش دهد.
* قیصر از امتیازات علمی و هنری بسیاری برخوردار بود، او نمونه یک انسان شریف هم بود. هر چند که آنقدر طی این سالها از این واژه استفاده شده که بار معنایی خود را از دست داده و در ذهن شنونده و خواننده تاثیری ندارد و بیخاصیت است ولی با همه اینها تاکید میکنم که قیصر، یک انسان شریف و کامل بود.
* زمانی که میخواستیم با «مهدی فیروزان» و سایر همکاران، مجله «سروش نوجوان» را راهاندازی کنیم، قیصر به شدت مخالف بود و معتقد بود کارهای مطبوعاتی از عمق کارهای ادبی میکاهد.
اگر عرصه دیگری برای فعالیت در آن سالها فراهم میبود، قیصر هرگز سروش را راهاندازی نمیکرد ولی امکان دیگری برای ما وجود نداشت با همه این موارد، وقتی قیصر کار سروش نوجوان را آغاز کرد، انرژی بسیار زیادی برای آن صرف کرد.
قیصر از زبان حسن احمدی
* شانس بزرگ زندگی من این است که در محلهای زندگی میکنم که میدانی به نام «قیصر امینپور» دارد و هر روز صبح که از خانه خارج میشوم، با دیدن این میدان، به یاد قیصر میافتم و به او سلام میکنم، شب هم که به خانه برمیگردم حالش را میپرسم ولی به عنوان کسی که با این شاعر دوست و همکار بوده است باید بگویم که تندیسی را که از قیصر ساختهاند، دوست ندارم و فکر میکنم شخصیت زلال و مهربان او را نشان نمیدهد.
* یادم هست زمانی که زلزله رودبار رخ داد و به مسئولان آن دوره، پیشنهاد ساخت یک کتابخانه را دادیم، قیصر و آقای فیروزان کارهای متعددی انجام دادند تا این اتفاق رخ دهد. حالا هم شاید اگر کسانی همانند آقای فیروزان از مدیران بخواهند که تندیسی درخور برای قیصر ساخته شود، این اتفاق رخ دهد.
* در زمانی که قیصر زنده بود، دو بار با شایعه فوت او مرا آزردند که جزو تلخترین خاطرات من به حساب میآید. البته ناگفته نماند که قیصر همیشه در من زنده است و با او زندگی میکنم. او را از یاد نمیبرم چون همیشه درد مردم برایش اهمیت داشت و هرگاه برای کسی مشکلی پیش میآمد، تمام تلاش خود را برای حل و فصل آن انجام میداد.
نظر شما