هدف این نشریات ارائه دیدگاه دیگری از جهان است و البته مدیران مسئول این نشریات ترجیح میدهند که آنها را مجلات نقد و بررسی بنامند. این روزها شاهد رشد و شکوفایی این نشریات "نیمه مجله -نیمه کتاب" در کتاب فروشیها هستیم.
شایان ذکر است که در ابتدا در مورد نامگذاری این نوع نشریه اختلاف نظر وجود داشت و برخی ترجیح میدادند که به جای موک آن را نوک (Nook) بنامند _نوک از ترکیب دو واژۀ News و Book ایجاد شده بود.
تاریخچه
مجلۀ 21 (به لاتین: XXI)، یکی از برجستهترین و شناخته شدهترین نشریات نوع موک است. این نشریه در ژانویه 2008 ، توسط "لوران بکاریا" و "پاتریک دو سنت اگزوپری" آغاز به کار کرد. در واقع تأسیس این نشریه نقطه عطف بسیار مهمی در پدید آمدن موک است. اما نمیتوان آن را به عنوان آغاز ژانر موک دانست.
مجلۀ "گراناتا" (Granta) 120 سال قبل از این نشریه، یعنی در سال 1889 میلادی، توسط دانشجویان دانشگاه کمبریج تأسیس شد و به موضوعات ادبیات و سیاست میپرداخت. چندی بعد، مجلۀ "گراناتا" که به دلیل انتشار آثار برخی ستارههای ادبیات زبان انگلیسی همچون "مایکل فرایان" و "تد هیوز" شناخته شده بود، به دلیل مشکلات اقتصادی تعطیل شد.
اما در سال 1979 به لطف تعداد انگشت شماری از دانشجویان با انگیزه کار خود را دوباره از سر گرفت. این بار نشریه به موضوعات فلسفه، سیاست و جامعهشناسی پرداخت. میتوان این مجله را پدر نشریات موک دانست.
خود واژۀ موک نیز در سال 2007 میلادی توسط "آنری دوگیه"، مدیر انتشارات Autrement و موسس مجموعۀ موک مطرح شد. وی دربارۀ این واژه میگوید: "هنگامی که این واژه را مطرح کردم، هیچ کس مرا باور نداشت. این واژۀ ترکیبی انگلیسی -فرانسوی غیر قابل قبول بود. اما امروز مردم در سراسر جهان بدون آنکه نشریۀ ما را بشناسند، این واژه را به کار میبرند."
قوانین ژانر موک
اما برای آنکه یک مجله به موک تبدیل شود، چه باید کرد؟ این نشریۀ "نیمه کتاب -نیمه مجله" به طور معمول، هر سه ماه یک بار منتشر میشود و میتوان آن را از کتاب فروشیها خریداری کرد. نکته: این نشریه در کیوسکهای مطبوعاتی به فروش نمیرسد. قطر آن بیشتر از یک مجله است و در آن هیچ تبلیغاتی به چشم نمیخورد.
یکی دیگر از ویژگیهای موک این است که طرح و تصاویر، تنها برای پشتیبانی ساده از متن ارائه نمیشوند، بلکه مورد توجه خاصی قرار میگیرند. برای مثال مجلۀ 21 از سال 2008، به منظور ارائۀ دیدگاهی تازه در مورد مسائل روز، برای طرحها و تصاویر خود از کاریکاتوریستها و تصویرگران برجسته یاری میگیرد. که این مسئله توجیهی برای قیمت بالای این نشریات است؛ گفتنی است که نشریات موک به طور کلی بین 15 تا 20 یورو به فروش میرسند و قیمت آنها تقریباً با قیمت کتابهای قطور برابر است.
در نظر سردبیران این مجلات، موک اغلب برای نویسندگان آزادی به همراه دارد. اریک فنوت، موسس مجلۀ "180 درجۀ سانتی گراد" (180 ° C) دربارۀ این نوع نشریه میگوید: " مسئلهای در مورد موک که من آن را بسیار میپسندم این است که این نشریه در کتابفروشیها فروخته میشود، از این رو تمامی محدودیتها و مشکلات مربوط وزن و اندازه _که در دکههای روزنامه فروشی مطرح میشوند_ را به طور کلی رفع میکند.
سیلون ریچارد، موسس نشریۀ "قوو دسینه" (La Revue Dessinée) _نخستین موک که با اشکال کمیک به موضوعات روز دنیا میپردازد_ این ژانر را نوعی لابرآتوار خوانده و دربارۀ آن میگوید: "ما یک لابراتوآر ایجاد کردهایم که در آن نویسندگان میتوانند از فرمتهای کلاسیک و سنتی آزاد شوند. گاهی حتی اخبار را در قالب یک تصویر یا اینفوگرافی ارائه میکنیم. در نشریات موک، بر خلاف مجلات سنتی، هر چیزی ممکن و میسر است. از طرفی تصاویر روده درازی نکرده و تنها به درک سوژه بسنده میکنند."
خوانندگان موک
مجلات موک، که خاستگاه تخصصیای دارند، اغلب در نتیجۀ اشتیاق و ذوق تعداد انگشت شماری از علاقه مندان تشکیل شده است. برای مثال اریک فنوت میگوید: "من از سال 2001 عکاس حرفهای در رشتۀ آشپزی هستم. علاقه به تأسیس نشریۀ "180 درجۀ سانتی گراد" نیز حاصل همین تجربۀ 10 ساله بود. ایدهای در سرم شکل گرفت که نشریهای متفاوت با موضعی متمایز از سایر مجلات آشپزی، که بیشتر رنگ و بوی زنانه دارند، تأسیس کنم. فکر کردم که هیچ کس مخاطب خوراکشناس را جدی نمیگیرد، من چیزی جدی تر می خواستم. مجله ای که به جای مقالات طولانی برای بیان اِفضات خود، تصاویر بزرگ را چاپ کند."
با این حال، موکها مجلات شخصی نیستند. به باور بنیان گذاران آنها، این نشریات پاسخگوی مخاطب خاصی هستند. سیلون ریچارد موسس نشریۀ "قوو دسینه" میگوید: "به اعتقاد من، خوانندگانی که به دنبال اطلاعات با کیفیت هستند، نشریات موک را بر میگزینند. اطلاعاتی که با صرف وقت، توسط روزنامه نگاران و نویسندگانی نخبه در حجمی مناسب تهیه شده اند."
تریستان ساوین از نشریۀ "لانگ کورس" (Long cours) میگوید: "در عصر پیامکها و شبکه های اجتماعی، بحران های بین المللی و تشنج بازار، گاهی نیاز داریم در دنیای خود دنده عقب بگیریم. زمانی را به تماشای جهان بنشینیم تا روح مثبت کاشفان و شوق مسافران را دریابیم. گاه نیاز داریم که مسیر طولانی را به مسیر کوتاه ترجیح دهیم.
اگر از لحاظ آماری بخواهیم مخاطبان موک را بسنجیم باید میتوان به مثالهایی در این زمینه بسنده کرد: نشریۀ 21، در هر شماره به طور متوسط 30000 نسخه فروش میرود و انتشارات "رولن" _ناشر این مجله_ اعلام کرده که در سال مالی 2012/2011 از فروش نشریۀ خود، 1.782 میلیون یورو درآمد کسب کرده است. اولین شماره از نشریۀ "شنوک" (Schnock) 14000 نسخه فروش رفت و نشریۀ "فرهنگ فرانسه" (France Culture Papiers) نیز در اولین شمارۀ خود با فروش 35000 نسخه روبه رو شد.
بنابراین می توان این نتیجهگیری را کرد که نشریات موک نیز در نوع خود خوانندگانی اختصاصی دارند.
اقتصاد شکننده
با این حال، از آنجا که موک بین دو نوع کتاب و مطبوعات گیر کرده است، نمی توان ادعا کرد که مدل کسب و کار موفقی را یافته است.
بر اساس گزارشات اغلب این نشریات در هر شمارۀ خود، 5000 نسخه فروش دارند. بنابراین سود چندانی برای بنیان گذاران نخواهند داشت. از این رو نیز، بسیاری از ناشران، در کنار انتشار مجلات موک، فعالیت های موازی دیگری را انجام می دهند. اریک فنوت دربارۀ مسائل اقتصادی موک میگوید: "اجازه دهید بگویم که ما یک مدل کسب و کار بسیار میانه رو داریم: البته بدون در نظر گرفتن مخارج ثابت و هزینه های عملی."
مشکلات اقتصادی و بازده پایین موجب شدهاند که برخی از نشریات موک، همچون هوبو دست از کار بکشند. برخی دیگر همچون "ازبک و ریکا"، هم ناچار شدهاند، برای ادامۀ حیات، به قالب مجلات سنتی بازگردند.
اما خوانندگان در برابر این همه مجلات با کدهای یکسان، در نهایت خسته خواهند شد... و یا حتی بدتر: ممکن است در برابر بازاریابی پنهانی نشریات احساس قربانیان را داشته باشند.
نظر شما