دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۹
«متن»، هرمنوتیک را به جایگاه اصلی‌اش در تاریخ فلسفه نشاند

موسی دیباج، مدرس فلسفه دانشگاه تهران در نشست «فلسفه هنر از دیدگاه گادامر» ضمن شرح تفکرات دو فیلسوف آلمانی ــ هایدگر و گادامر ــ گفت که مفهوم «متن» فلسفه هایدگر را با هرمنوتیک گادامری پیوند می‌زند و علم هرمنوتیک را در جایگاه حقیقی خود در تاریخ فلسفه مي‌نشاند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست تخصصی «فلسفه هنر از دیدگاه گادامر» بعدازظهر امروز دوشنبه 29 اردیبهشت با سخنرانی سید موسی دیباج ــ استاد فلسفه دانشگاه تهران ــ و علیرضا رزاقی ــ دانشجوی دکترای فلسفه هنر ــ در فرهنگستان هنر برگزار شد. 

موضوع اصلی سخنرانی دیباج در این نشست «ماهیت متن» بود. او در بخشی از سخنرانی خود به تأثیر گادامر در پویایی هرمنوتیک معاصر اشاره کرد و گفت: تفسیری که گادامر از مبحث هرمنوتیک ارائه كرده است، با هرمنوتیک از دیدگاه مارتین هایدگر پیوند و یگانگی دارد. به نظر من مفهوم «متن»، فلسفه هانس گئورگ گادامر ــ فیلسوف آلمانی ــ را با تفکر هایدگری پیوند می‌دهد و همچنین باعث تقارب میان هرمنوتیک و فلسفه و یکسان شدن سرنوشت میان این دو علم می‌شود. این مبحث را در کتابم با عنوان «هرمنوتیک متن و اصالت آن» برای نخستین بار به صورت تئوری فلسفی مطرح کردم که در آمریکا نیز ترجمه و منتشر شد. 

دیباج در ادامه برای تبیین تئوری «تقارب میان هرمنوتیک و فلسفه» به جایگاه علم هرمنوتیک در جهان معاصر پرداخت و گفت: موضوع متن، بنیادی‌ترین مبحث در هرمنوتیک امروز است. در رابطه با این موضوع یک سؤال مهم مطرح می‌شود و آن این است که چه چیزی یک مبحث هرمنوتیکی را به فلسفه پیوند می‌زند؟ 

وی افزود: برای پیگیری بحث، چند سوال مهم را مطرح می‌کنم؛ «آیا فلسفه از هرمنوتیک جداست؟»، «آیا تاریخ هرمنوتیک همان تاریخ فلسفه است؟»، «پرسش فلسفی چیست؟»، «پرسش هرمنوتیکی چیست؟». دلیل طرح این پرسشها اعتقاد بسیاری از اهالی فلسفه در ایران است که معتقد به جدایی مقوله‌های هرمنوتیکی از مقوله‌های فلسفی هستند. ادامه سخنرانی من این جدایی را نفی می‌کند. 

دیباج در ادامه به نقش «هانس گئورگ گادامر» در پویایی جریان هرمنوتیک معاصر و همچنین رابطه فلسفه گادامر با تفکر هایدگر پرداخت و گفت: شکی نیست که گادامر با کتاب عظیم «حقیقت و روش» نقش مهمی در پویایی علم هرمنوتیک داشته است. گادامر شاگرد هایدگر بود و تفسیر هرمنوتیکش در قسمت‌هایی با موضوع «دازاین»در کتاب «هستی و زمان» هایدگر پیوند می‌خورد. هایدگر در کتاب «هستی و زمان» از مقوله «وجود» پرسش می‌کند، اما پرسش او امتیازاتی نسبت به پرسش دیگر فلاسفه تاریخ از همین مفهوم دارد. 

این مدرس دانشگاه تهران در ادامه نقد هایدگر از متافیزیک غربی را مطرح کرد و گفت: هایدگر می‌گوید که پرسش متافیزیکی از مفهوم «وجود» انتزاعی ــ و نه یقینی ــ است. بنا به باور هایدگر نمی‌توان پرسش از وجود را ورای انسان در نظر گرفت، بلکه وجود را باید از طریق وجود ادراک کرد و این راه با هستی انسان ممکن می‌شود. واژه‌ای که هایدگر برای این مسئله به کار می‌برد «دازاین» است. 

دیباج اظهار کرد: بنابراین پرسش از وجود در فلسفه هایدگر جای خود را به پرسش از دازاین می‌دهد، اما این پرسش از دازاین در تفکر هایدگری انضمامی است و نه انتزاعی. با طرح مفهوم دازاین به حقیقت هستی نزدیک می‌شویم. 

نویسنده کتاب «هرمنوتیک متن و ماهیت آن» با اشاره به این نکته که واژه «دازاین» را فلاسفه قدیمی‌تری چون کانت هم مطرح کرده‌اند گفت: واژه دازاین که بنیاد فلسفه هایدگر بر آن استوار است، توسط کانت نیز مطرح شده بود. پیشوند «دا» که بر واژه «زاین»‌ در زبان آلمانی آمده به فاصله‌ای در وجود اشاره دارد و در کل «هستی آن‌جا» را معنا می‌دهد.

دیباج یکی بودن «وجود» با «متن» را مطرح کرد و گفت: مفهوم «متن» و پرسش از آن مسئله‌ای است که هرمنوتیک گادامری را با تفکر هایدگری پیوند می‌دهد. همچنین یگانگی میان وجود و متن ــ که در علم هرمنوتیک گادامری امکان پذیر است ــ این علم را در جایگاه حقیقی خود در تاریخ فلسفه قرار می‌دهد. «متن» یک امر مکتوب متعلق به تعلقات زبانی نیست و فراتر از مکتوبات و شفاهیات است. «متن»‌ آن چیزی است که ظاهر شدن تفسیر را فراهم می‌سازد. 

علیرضا رزاقی دیگر سخنران این نشست نیز درباره امکان دیدن اثر هنری به مثابه متن صحبت کرد.
او گفت: دکتر دیباج درباره رابطه بین وجود و متن صحبت کرد. من نیز سؤالی را مطرح می‌کنم و آن این است که آیا می‌توان اثر هنری را همان متن تلقی کرد؟ پاسخ مثبت است.

وی افزود: مسئله دیگر در این است که مقوله «فهم» در قرائت اثر هنری چه جایگاهی دارد؟ باید اشاره کنم که مسئله اساسی هرمنوتیک گادامری مقوله «فهم» است و گادامر هدف خود از تأسیس هرمنوتیک فلسفی را دستیابی به فهم بیان کرده است. 

رزاقی گفت: بر اساس هرمنوتیک گادامری اگر قرار است متنی فهمیده شود باید حقیقت آن متن را کشف کرد. فهم در معنای عمیق خود از منظر گادامر یک رخداد دیالکتیکی است که به کشف حقیقت منتج می‌شود. این مقوله در تفسیر اثر هنری جایگاهی اساسی دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها