خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، حمیده میرحسینی: «فریادهای خاموش (روزنگاشت تنهایی)»، روزنگاشت، خاطرات تنهایی، شرح وقایع، احوالات شخصی، بیان دردها، گلایهها و دغدغههای فکری، معرفتی، عاطفی، اخلاقی، فرهنگی و حتی سیاسی، نقدها، اتفاقهای سیاسی روزمره و آرا و نظریههای عماد افروغ است. این کتاب تا حدودی متفاوت از اکثر روزنگاشتهای مربوط به دید و بازدیدها و ملاقاتها و دیدارهای رسمی است. افروغ در بخشهایی از کتاب نیز از تحلیل مصداقهای خاص پا فراتر گذاشته و تحلیل کلانتری را از مسایل مختلفی که به آن پرداخته، ارایه کرده است.
«این کتاب به طور عمده شرح وقایعی است که در حین و در فرایند خلوتگزینی جَلوتگرا بر راوی و با راوی رخ داده است. وقایعی تلخ و شیرین. گاه میشد که دلم میگرفت و دل گرفته را در قالب نوشتهای، دعایی یا گلایهای تسکین میدادم. گاه دلم انبساط پیدا میکرد و روی کاغذ تجلی مینمود. آنچه بر راوی گذشته است مربوط به تماسها، دعوتها و درخواستهاست و آنچه با راوی اتفاق افتاده است، مربوط به نحوه و محتوای پاسخها و شرح دغدغهها و دردهایی است که به صور مختلف، اعم از تاملی قرآنی، نوشتهای فلسفی، بیانی عاطفی و مناجاتی با خدای سبحان و مبدا آرامش درونی، مطالعه متنی فلسفی یا ادبی، اشارهای به آراء اندیشمندان بزرگ، اظهار حالتی روحی و روانی، اشارتی به وقایع یومیه، نقدها و گلایهها، بیمها و نگرانیها و... نمود و تجلی یافته است.»
آنچه بازگو شد بخشی از گفتههای عماد افروغ است که در مقدمه کتاب «فریادهای خاموشی» آمده است. وی در گفتوگو با ایبنا به پرسشهایی درباره این کتاب و انگیزه اصلی وی از تالیف آن پاسخ داد.
لطفا در ابتدا کمی درباره کتاب «فریادهای خاموش (روزنگاشت تنهایی)» توضیح دهید و اینکه در این کتاب به چه مسایل و مولفههایی اشاره کردهاید؟
این کتاب به خاطرات و روزنگاشت حیات خلوت بنده از مهر 1390 تا 1391 برمیگردد که کماکان نیز نگارش آنها ادامه دارد و من اکنون وارد سال سوم نوشتن خاطرات خود شدهام و قرار است در چندین مجلد چاپ شود. تا جاییکه من حرفی برای گفتن داشته باشم و دغدغهای برای نوشتن باشد، نگارش آن ادامه پیدا خواهد کرد. همانطور که در مقدمه این کتاب آوردهام در اثر مذکور، مباحثی چون تاملات قرآنی، نوشتههای فلسفی، بیان عاطفی، مطالعات متن فلسفی، اشاره به آراء اندیشمندان، اظهار حالات روحی- روانی، وقایع یومیه، نقدها، گلایهها، نگرانیها نسبت به مسایل سیاسی، معرفتی، تظاهر و ریاها و بیتوجهی به فرهنگ گذشته خودمان و همچنین نگرانیهایی که نسبت به مساله اخلاق در جامعه داشتم، مطرح میشود. همچنین یکی از مطالب مهمی که در این کتاب آورده شده است، پیغمبرشناسی مبسوطی است که به دلیل نوع سوالات و پرسشهایی که در کلاسهای من با دانشجویان اتفاق میافتاد، به آن پرداخته شده است. از اینرو، من برای این مورد به آیاتی از پیامبر و تفاسیر مختلفی که در این زمینه وجود دارد، رجوع کردهام. به طور کلی، در این روزنگاشت، علاوه بر آسیبشناسی و تلنگر به مسایل مختلف در جامعه، راه حلهایی هم نیز پیشنهاد شده است.
چه شد دست به نوشتن خاطرات خود زدید و انگیزه اصلی شما از تالیف این اثر چه بود؟
قطع نظر از اینکه چگونه من دست به قلم بردم و تصمیم گرفتم روزنگاشت خود را مکتوب کنم یا آنچه «بر من» یا «با من» گذشت را ثبت کنم موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ما در خلق این کتاب، بسیار تاثیرگذار بوده است. احساس کردم باید بخشی از این مطالب را برای آیندگان نوشت تا به دست فراموشی سپرده نشوند. به هر حال انگیزههای متنوعی برای نوشتن این کتاب دخیل بوده است. به نظرم در زندگی هر کسی بهویژه اهالی قلم ممکن است جرقهها و شهوداتی رخ دهد که من آن را به «برادههای آهن» و خردهریزهایی تشبیه میکنم که میتواند با آهنربا جمع شود و حیف است که این خردهریزها در جایی ثبت و مکتوب نشوند تا به فراموشی سپرده شوند. بنابراین من سعی کردم که خودم شکارچی برادههای آهنی باشم که در زندگیم اتفاق افتاده تا این ناگفتهها و مطالب، سرنخ و الهامی برای مطالعات و تحقیقات بعدی باشد و دیگران در آینده بتوانند از آن استفاده کنند. هرچند من در ابتدا، قصد چاپ این خاطرات را نداشتم و تمایلی به چاپ آن در زمان حیات خود نداشتم، اما بعدها احساس کردم این خاطرات را میتوان چاپ کرد و به هر حال، این فرصت به دست آمد.
با توجه به مسایل مختلفی که در این کتاب به آن پرداخته شده است، بیشتر مخاطبان این اثر را چه کسانی میدانید؟
مخاطب این اثر، قشرهای متفاوتی میتوانند باشند، از قشر دانشجو و اقشاری که به صورت تخصصی مسایل خاصی را دنبال میکنند تا اقشاری که به دنبال زندگی جهتداری هستند (اگرچه همه انسانها این قابلیت را دارند که از زندگی جهتدار برخوردار باشند) تا مخاطبان قرآن و پیامبر. اما به طور کلی، مخاطب این اثر میتواند «انسان به ماهُو انسان» به دور از تعلیمات اجتماعی باشد. کما اینکه همیشه آرزوی من بر این بوده است تا قطع نظر از هر نوع قشری، «انسان»، انسانی که بتواند بخواند و بنویسد، مخاطب آثارم باشد نه قشری خاص از یک گروه و طیفی خاص.
شما در جایی عنوان کردید که این اثر بسیار متفاوت با دیگر نوشتههایتان است، دلیل آن چیست؟
دلیل نخست آن این است که خاطرات و روزنگاشتها، صادقترین، بیریاترین و بیتکلفترین نوشتههای هر انسانی است. این نوع نوشتهها بیان دل ماست و به لحاظ روششناسی خاطرات هر شخصی و اطلاعات مندرج در آن، بهترین، نابترین و دادههای دست اولی از آن شخص است؛ چنانکه مخاطبان من در این اثر میتوانند با خواندن این کتاب، بنده را روانکاوی و سلایق، دغدغهها، نگرانیها و اینکه در چه حال و هوا و فضای فکری به سر میبرم، پی ببرند.
دومین دلیل متفاوت بودن این اثر، در این است که کتاب شرح خاطراتی نیست که به طور معمول میخوانیم، چرا که معمولا خاطرات رجال سیاسی شرح ملاقاتهایی است که داشتهاند، اما این کتاب، شرحی آنچه «بر من» و «با من» گذشته، است. چنانکه مصاحبههایی که رسانهها با من داشتهاند، در قالب «با من» و آنچه بر اثر رسوبات ذهنی و در خلوت خود بر من گذشته است، در قالب «با من» جای میگیرند. به عنوان مثال، آنچه من در کنج خلوت خود، از تاملات و گرایشی که بر پیغمبرشناسی در ماه مبارک رمضان و همچنین در همان حال نگاهی به برخی دفترچهها و دیوانهای شعر نو و کلاسیک داشتهام و برگزیدههایی از آن را نیز در این کتاب آوردهام، در این قالب میگنجد. مثلا من در این کتاب، گزیده اشعار شاعرانی چون سعدی، مولانا، پانتهآ صفایی بروجنی و حامد یعقوبی را آوردهام که برخی از آنها کاملا سیاسی هستند. به عنوان نمونه، در بخشی از کتاب، که شعری از سعدی آورده شده، مبنی بر «آن که گوید کلامالملوک/ملوکالکلام اعتماد را نشاید»، شعری با محرکی کاملا سیاسی است که من با اشاره به وضع زمان حاضر در جامعه آوردهام و این در نصیحت ارباب کلامی است که بنده در نفی تملق و چاپلوسی در نتیجه سالها تجربه و فعالیتهای خود در عرصه سیاست و اجتماع، منعکس کردهام.
در مجموع، میتوان گفت این کتاب نتیجه برخورد و مواجهاتی است که در طول زندگیم داشتم و به مسایلی پرداخته شده است که بازتاب آن در جامعه، به قدری مایه نگرانی شد که زمانیکه این کتاب در وزارت ارشاد منتظر گرفتن مجوز بود، بنا به صلاحدید افرادی که میگفتند ممکن است با چاپ این اثر، نوعی قشونکشی ایجاد شود، اصلاحاتی از سوی خودم بر آن انجام شد.
در مجلد بعدی این اثر به چه مسایلی پرداخته شده است؟
جلد دوم این کتاب که در حقیقت سومین سال ثبت خاطراتم است، خاطراتی در جریان سفر به مکه و مدینه است که با نام «شراب ناب» مکتوب کردهام. همچنین در این کتاب، مسایل دیگری را نیز پوشش میدهد. در حال حاضر، این اثر نیز آماده شده است و اگر ناشر قبلی کتابم(انتشارات سوره مهر) با چاپ جلد دوم آن نیز موافقت کند، این را نیز به همان ناشر میسپارم.
با روزنگاشت خود با آیندگان سخن میگویم
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: «کتاب فریادهای خاموش، روزنگاشت تنهایی، شرح وقایع و بیان دردها، گلایهها و دغدغههای فکری، معرفتی، عاطفی، اخلاقی، فرهنگی و حتی سیاسی فردی انس گرفته با خلوت و عزلت است که طبیعتا تا حدودی متفاوت از اکثر روزنگاشتهای مربوط به دید و بازدیدها و ملاقاتها و دیدارهای رسمی است.»
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «خاطرات روزانه خود را به گونهای مینویسم گویی یکی از آیندگانی هستم که این خاطرات را میخواند. امید آنکه این دفتر بتواند تسلیبخش دردها و آلام کسانی باشد که آنها نیز، فارغ و گریزان از جنجالها، های و هویها، تظاهرها و انمود کردنها انسانکش و اندیشهسوز، به خلوت و گفت وگو با خدای عزیز عادت دارند.»
برگهایی از چند روزنگاشت عماد افروغ
سهشنبه 19/7/90
تقریبا تمام امروز به اصلاح و ویرایش نوار اول کتاب زندگینامه و شرح فعالیتهای علمیام که قرار است توسط سوره مهر چاپ شود سپری شد. در ضمن پیرو مطلب هتاکانهای در روزنامه ایران علیه بنده چاپ شده بود مصاحبهای با سایت فردا انجام و جواب این هتاکی را دادم.
یکشنبه 3/2/91
عبارتی در خصوص هدف یا وسیله بودن حکومت به ذهنم رسید. هدف یا وسیله بودن حکومت مقولهای از چشم دیگران است، اما واقعیت تاریخی نشان میدهد که حکومت با خود، به مثابه هدف نگاه نکرده است، چه حکومتهایی که در طول تاریخ آمده و رفته، حادث و زایل شدهاند. منظور حکمرانان نیست، چون حکمرانان هر چند به نام هدف بودن حکومت، حفظ قدرت خود کردهاند، اما در واقع قدمی به سوی نابودی برداشتهاند.
چهارشنبه 29/6/91
از کتاب اسطوره تا تاریخ مربوط به مرحوم مهرداد بهار بخشی از زندگی و زندگینامه آن را خواندم بسیار عبرتآموز است اینکه چگونه با 23 سال خدمت خود را بازنشسته میکند. برخوردهای قبل از انقلاب و تا حدودی بعد از انقلاب از این انسان سرشار از خلاقیت و بعضا فعلیت در حوزه تحقیق در مورد اسطورههای ایرانی و تفکر در حوزه باستان، یک دلزده و «خانه نشین و کم و بیش بیمار» میسازد. بنده داستان مواضع فرهنگی او در مورد فرهنگ ایرانی، به ویژه یکتاپرستی ایرانیان را میپسندم مواضعی است که خود به آن رسیدهام به طور قطع این کتاب را به دانشجویان دکتری خود معرفی خواهم کرد.
درباره دکتر عماد افروغ
عماد افروغ متولد سال ۱۳۳۵ در شیراز است. وی نویسنده، جامعهشناس و سیاستمدار ایرانی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس بوده است. افروغ از نظریهپردازان سرشناس اصولگرا محسوب میشود. نظریه نقد درون گفتمانی را او ابداع کرد و بعدها به گفتمانی غالب تبدیل شد. افروغ در آخرین اظهارات خود میگوید در امر اجتماعی به عقلانیت انتقادی معتقد شده است. نظریات او درباره انقلاب اسلامی تامل برانگیز است.
«فرهنگشناسی و حقوق فرهنگی»، «چشماندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه»، «چالشهای کنونی ایرانی»، «اسلام و جهانی شدن»، «رنسانس دیگر»، ترجمه کتاب «روش در علوم اجتماعی، رویکردی رئالیستی»، «گفتارهای انتقادی»، «ترجمه تئوری رفتار جمعی»، «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی»، «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید»، «محتواگرایی و تولید علم و گفتگو ابزار یا گفتمان» برخی از کتابهای وی هستند.
نظر شما