دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۵
محمدرضا حیاتی: بنزین را با انگلستان مقایسه می‌کنیم اما درآمد مردم را نه!

مجری شناخته شده خبر سیما معتقد است که ممیزی کتاب باید در حدی باشد که عرف و فرهنگ دینی و ملی ما اجازه می‌دهد و نه بیشتر از آن که دیگر نوعی حب و بغض است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، شیما کریمی: اوایل 62  پشت میز گویندگی استودیوی خبر شبکه تازه تأسیس دو، سیمایش رونمایی شد؛ سیمایی که تا کنون اثری از خستگی در آن مشهود نیست و صاحبش به نوعی سمبل، اعتبار و سندیت خبر در تلویزیون ماست.
محمد رضا حیاتی، نام آشنایی است که از سال 60 تا کنون، بیش از 90 درصد خبرهای مهم مثل: رحلت حضرت امام (ره)، انتصاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری، شکست حصر آبادان، سرنگونی هواپیمای ایرباس به دست آمریکا، پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، حادثه 11 سپتامبر، حمله آمریکا به عراق و... را طی 33 سال، مستمر و عاشقانه به سمع و نظرمان رسانده است.
حیاتی بچه آبادان است و متولد دی 1334 با دو پسر به نام های علیرضا (30 ساله) و امیر (24 ساله).
با کهنه کارترین گوینده حال حاضر خبر جمهوری اسلامی ایران صرفا درباره کتاب و کتابخوانی سخن گفته ایم، گفتگوی ایبنا با حیاتی را از دست ندهید.

چه کنیم تا فاصله فرهنگ کتاب و کتابخوانی مان با دنیا کم شود؟
پیشرفت در همه زمینه ها باید همپای یکدیگر صورت گیرد. در کشورهای اروپایی به ویژه اروپای غربی که سرانه مطالعه، خیلی بالاست؛ پیشرفت های متوازنی همراه با فرهنگشان داشته اند. کشور ما زمانی مهد تمدن و پرچم دار عرصه فرهنگ و کتاب و علم بوده است و اکنون متخصصان باید عوامل بروز عقب گرد مردم در زمینه فرهنگ را پیدا کنند.

نظرتان درباره تاثیر ممیزی چیست؟
در خیلی از کشورها ممکن است ممیزی نباشد. من به سانسور معتقد نیستم اما در هر کشوری ضوابط و مقرراتی هست که باید با فرهنگ آن جامعه، همخوانی داشته باشد. یعنی نه آن قدر بی قید و بند که هر نویسنده ای به خودش جرأت دهد هر چیزی را بنویسد و نه آن قدر بسته که پیش پا افتاده ترین موارد، ممیزی بخورند. وزارت ارشاد و مسئولین فرهنگی کشور نباید این قدر تنگ نظر باشند. الان زمانه با 30 سال پیش که دسترسی به وسایل ارتباطی و کتاب، خیلی سخت بود فرق کرده. بنابراین برخی حب و بغض هایی که در زمینه فرهنگ است باید برداشته شود تا نویسنده، راحت حرفش را بزند البته حرف هایی که با فرهنگ و عرف ملی- مذهبی ما همخوانی داشته باشند.

محمدرضا حیاتی چه طور از تازه های کتاب، با خبر می شود؟
با توجه به نوع کارم، از طریق سایت های خبری با خبر می شوم که چه کارهایی در حوزه فرهنگ، ادب و هنر، منتشر شده و اگر نظرم را جلب کنند سریع به دنبالشان می روم.

ترجیح می دهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت و گوشی و...؟
متاسفانه وسایل ارتباطی و اینترنت، تا حدودی مطالعه کتاب کاغذی را کم رنگ کرده اند که این خوب نیست. کتاب کاغذی، ارزش و اعتبار خاص خودش را دارد. یعنی هر لحظه در کنار توست و می توانی به آن مراجعه کنی. در صورتی که اینترنت و کتاب الکترونیکی ممکن است بعضی جاها در دسترس نباشند. من فکر می کنم کاغذی اش را حتما باید داشته باشیم. دیوان حافظ، سعدی و مولانا کتاب هایی نیستند که شما موبایلی آنها را داشته باشید. البته اگر به صورت یک نرم افراز، روی گوشی باشد بد نیست. اما نوع کاغذی اش باید به عنوان یک شئ ارزشمند، در خانه نگهداری شود.

در گرانی بازار کتاب، چه طور مردم را به کتابخوانی تشویق کنیم؟
یکی از مسائل مهم در کشورهای پیشرفته که سرانه مطالعه بالاست، مسئله اقتصاد است. وقتی مردم ما مشکل نان دارند و ده هزار تومان برایشان رقم بالایی است نباید انتظار داشته باشیم کتاب بخرند. گرچه این رقم، ممکن است برای نویسنده و ناشر، ناچیز باشد و حتی گوشه ای از مخارج آن زحمات را جبران نکند اما برای خواننده ای که وضع مالی مناسبی ندارد مقدور نیست ماهیانه مبلغی را به خرید کتاب اختصاص دهد. باید به صورت ریشه ای فکر کرد. کشورهای اروپایی از نظر اقتصادی هم رشد کرده اند. در آن جا کسی که اهل مطالعه است اگر 2000 یورو درآمد دارد می تواند 150 یورو آن را به خرید کتاب اختصاص دهد اما در ایران، خانواده ای که با چند جا کار کردن نهایتا درآمدش به یک میلیون تومان می رسد خرید کتاب حتی در فکرش هم نمی گنجد. دولت باید اهرم هایی را به کار گیرد تا مردم را به کتابخوانی تشویق کند.

وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتاب ها روشن می شود، دست و دلتان نمی لرزد؟
متاسفانه در کشور ما همه چیز را با کشورهای جهان، مقایسه می کنند و تنها چیزی که قیاس نمی شود حقوق و درآمد مردم است. مثلا می گویند در انگلستان، بنزین لیتری 6000 تومان است اما نمی گویند درآمد یک حقوق بگیر در آن جا چه قدر است. اگر کتاب را با استانداردهای جهانی، مقایسه کنیم می بینیم اتفاقا در کشور ما خیلی هم ارزان است؛ اما اگر به نسبت سرانه درآمد مردم باشد قیمت بالاست و برای افراد علاقمند به مطالعه، خرید 2، 3 جلد کتاب در ماه، مقدور نیست. کسانی که نیازمند دریافت یارانه 45000 تومانی هستند و انصراف نمی دهند طبعا در این عرصه هم باید مورد بازنگری قرار گیرند.

حاضرید کتاب خوب را گران بخرید؟
گران تا چه حد؟ هر چیزی ملاک و معیاری دارد؛ اما اگر کتاب ارزشمندی باشد آن را می خرم.
بسته پیشنهادی آقای خبر، از دنیای کتاب های جذاب و خواندنی؟
علاقه مندی هر فردی در یک عرصه است. اجازه بدهید نام نبرم. اما من بیشتر در حوزه شعر و ادب و تاریخ و هنر، مطالعه می کنم. خوشبختانه کشور ما آن قدر در زمینه کتاب، غنی است که هرکس هر چه را طلب کند بی نصیب نمی ماند. نمایشگاه بین المللی هم میدان گسترده ای است که دوستداران کتاب می توانند تازه های مورد علاقه شان را خریداری کنند.

این روزها مشغول ورق زدن چه کتابی هستید؟
مشغول خواندن کتاب خاصی نیستم اما مطالعه مستمر دارم.
روزگار بی کتاب مثل؟
مثل روزگار بی خبری است. یعنی شما در یک خلاء به سر می برید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها