شهروند گوی سبقت را ازسایر روزنامه ها ربود
یکشنبه 18 خرداد93، شهروند در این روز رکورد معرفی کتاب را زد و بیشترین مطالبی که روزنامه ها در بخش کتاب به آن اختصاص داده بودند؛ معرفی کتاب بود.
دوشنبه، روز تیتر شدن دوباره وزیر ارشاد
دوشنبه 19 خرداد1393، جنتی با صحبت های جنجالی خود در نشست اتاق بازرگانی توجه رسانه های بسیاری را به خود جلب کرد. وزیر ارشاد در این نشست به طرح نکات مهمی درخصوص مسائل فرهنگي و دغدغه فعالان حوزه اقتصادي پرداخت و روزنامه ها در طول ماههای گذشته نشان دادند همواره به این نوع اظهارنظرها حساس هستند و صحبت های جنتی را با تیترهای مختلف انعکاس دادند که به آن می پردازیم:
روزنامه اعتماد در گزارشی صحبت های جنتی در نشست اتاق بازرگانی را منتشر کرد و با خط مشی خود به این مباحث پرداخته است. به گفته اعتماد وزیر ارشاد در این نشست در خصوص کتابهایی که مجوز انتشار نگرفته اند گفت: بايد فضايي باشد كه راحت حرف هاي مان را بزنيم تا كشور رشد كند. بايد كاري كنيم كه علاوه بر پيشينه پرافتخارمان بتوانيم به امروزمان هم افتخار كنيم و فضايي ايجاد شود كه در كتاب ها و مطبوعات مان همه هرچيزي مي خواهند بنويسند، تخريب هم نكنند. در سينما و حوزه هاي ديگر هم همين طور بايد فضا را باز كرد. در شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي هنوز نمي دانيم كه وايبر و واتس آپ را بايد فيلتر كنيم يا نه؟ زماني با ويديو هم مشكل داشتيم كه حل شد. حتي زماني سر فكس هم حرف داشتيم.
جام جم هم مانند سایر روزنامه ها گزارشی از این نشست را با تیتر «تخم مرغ داغ در صبحانه کاری وزیر» منتشر کرده بود. در گزارش این روزنامه به بخشی از صحبت های وزیر ارشاد به شرح زیر اشاره شده است: علی جنتی وزیر ارشاد در این نشست در خصوص مواردی چون ؛ فیلترینگ، ماهواره ، حجاب، ممیزی کتاب و توقیف نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» اظهار نظرهای بحث انگیزی را مطرح کرد. وی گفت: باید مسیری را پیش بگیریم که علاوه بر پیشینه پر افتخارمان بتوانیم به امروزمان هم افتخار کنیم و فضایی ایجاد شود که در کتابها و مطبوعاتمان همه هر چیزی که می خواهند بنویسند و تخریب نکنند. در سینما و حوزه های دیگر هم باید همینطور فضا را باز کنیم.
روزنامه جوان هم ساکت نماند و از عدم صدور مجوز كتابهاي صادق هدايت و دولت آبادی ابراز خوشحالی کرد. این روزنامه در گزارش خود ضمن اشاره به موضع جنتی و دولت درخصوص فيلترينگ وايبر و واتساپ، از تكذيب صدور مجوز براي «كلنل» محمود دولت آبادي و نيز اعلام خبر واگذاري تمامي نمايشگاههاي وزارت ارشاد نوشته بود. شاید نکته قابل توجه آن روز این باشد که کیهان تنها روزنامه ای بود که حرف های جنتی را منعکس نکرده بود.
تقاضای معصومه آباد از ایوبی
سه شنبه 20 خرداد1393، تقاضای نویسنده کتاب «من زنده هستم» از رئیس سازمان سینمایی کشور مطلبی بود که بیشتر روزنامه ها به آن پرداخته بودند. معصومه آباد نویسنده این کتاب در نامه ای از ایوبی درخواست کرده که بهربرداری از این کتاب برای فیلم با کسب اجازه کتبی از او انجام شود.
نقدی بر نمایشگاه کتاب در روزنامه شهروند
چهار21خرداد 1393، با وجود اینکه یک ماه از اتمام نمایشگاه بین المللی کتاب می گذرد اما هنوز هم برخی از جراید به عنوان سوژه داغ گزارش ها از آن استفاده می کنند و به نقد و بررسی آن می پردازند روزنامه شهروند یکی از آن روزنامه هایی بود که دیروز با عنوان «واقعیت های نمایشگاه کتاب» به این مقوله پرداخته بود. این روزنامه در گزارش کوتاهی به نقد بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب پرداخته است. در این گزارش می خوانیم: بهطور كلى مردم ايران كتابخوان نيستند، حتى بسيارى از كسانى كه تحصيلات دانشگاهى دارند با كتاب بيگانهاند. يك دليل عمده آن اين است كه در مدارس ما كتابخانه وجود ندارد و در بيشتر دانشگاهها و كتابخانههاى عمومى كتاب را به امانت نمىدهند.
كتابخانههاى عمومى در محلهها و نزديك به منازل مسكونى نيست. شايد بهتر باشد كه نهاد كتابخانههاى عمومى كشور به جاى كتابخانهسازى، هزينههاى آن را صرف ايجاد كتابخانه عمومى در مساجد كند كه هم در ايران فراوان هستند و هم در هر محله چندتايى وجود دارد. به اين ترتيب به جاى هزينه ساختمانهاى جديد براى كتابخانههاى عمومى، هزينه آن را صرف بهبود كتابخانههاى موجود و ايجاد كتابخانه در مساجد كند. براى مثال، در هر ناحيه در مهمترين مسجدى كه وضعيت مركزى در آن ناحيه دارد كتابخانه تشكيل دهد. به اين ترتيب هم مراجعان به مسجدها زيادتر مىشوند و هم كتابخانهها رونق میگیرند. علاوه برآن، به علت اين كه مسجد محل انجام فرایض دينى است، افراد خیر بسيارى براى گسترش كتابخانه مسجد حاضر به كمك مىشوند. بر طبق آمار نهاد كتابخانههاى عمومى كشور۳ هزار و ١۴٧ كتابخانه عمومى كشور فقط (۲میلیون و ۵۱۶هزار و ۹۴۱ نفر) عضو دارند يعنى تقريبا ٣درصد ايرانيان از كتابخانه استفاده مىكنند كه رقم بسيار پايينى است. نمايشگاه کتاب تهران مانند نمايشگاههاى كتاب ديگر دنيا نيست، بلكه مانند يك حراج بزرگ كتاب در يك انبار بزرگ كتاب است. در اين نمايشگاه ناشران با همديگر براى فروش يا توزيع كتابهايشان گفتوگو نمىكنند. نويسندگان با ناشران براى نشر كتابهايشان مذاكره نمىكنند. اصلا نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران جاى اين چيزها نيست. تمام هم و غم ناشران فروش است و فروش، زيرا اين بزرگترين امکان فروش سال آنها است و بسيارى، تمام سال را به انتظار اين فروش بزرگ مىگذرانند.
نظر شما