در این خبر سوالی مطرح شده این بود که آیا این جنگ کل جهان را فراخواهد گرفت. استدلر در خاطرات خود آن روز را آشوب در شهر توصیف کرد.
روز قبل از آن، وی در حال ترک استراسبورگ برای کسب کرسی استادی دانشگاه در رشته ادبیات آلمانی در دانشگاه تورنتو بود. ولی حالا آلمان و اروپا به وی نیاز داشت، به کسی که از سال 1907 به عنوان نیروی ذخیره به جنگ نرفته بود و حالا باید در جنگی ناخواسته شرکت میکرد.
شاعران انگلیسی از همان ابتدای جنگ شروع به نوشتن درباره جنگ کردند ولی شاعران آلمانی ابتدا کمتر به این مقوله پرداختند که بعدا باعث اعتراض همنسلان استدلر شد.
«توماس مان» در اولین تابستان بعد از شروع جنگ این واقعه را تجربهای دردناک توصیف کرد و «ارنست تالر»/Ernst Toller در شروع جنگ، خود را مثل فردی در خلاء و خلسه توصیف کرد.
«ارنست لیسائور»/Ernst Lissauer همراه دیگر شاعران آلمانی شعر نفرت علیه انگلیس سرودند و کسانی مثل «آلفرد هانسکی»/Alfred Hanschke از جنگ با نفرت یاد کردند که مجبور هستند قلب خود را در دشمنی و ویرانی فرو ببرند.
«ریچارد دامل» شاعر شعرهای رمانتیک در سن 51سالگی سعی کرد به عنوان داوطلب اعزام شود و کسانی مثل «استفان ژوایگ»/Stefan Zweig و «فرانک ودکیند»/Frank Wedekind هر کدام اشتیاق خود را برای نبرد با فرانسه اعلام کردند.
در شعرهای استدلر جهان مثل زمینی کشاورزی خطاب شده که وی در میان کلوخهای شخم زده شده در حال مردن است. استدلر میخواهد در شعرهایش آسمان را به زمین بدوزد. شعر بیداری استدلر بیشتر از بقیه اشعار وی شهرت دارد چون نشان میدهد چگونه آلمان برای جنگ کوک میشود.
در این شعر که در سال 1913 نوشته شد ولی یک سال بعد منتشر شد، وی مبارزه را یک تجربه انرژی بخش خطاب میکند و علاقه دارد در سنگری بمیرد که خاک اطرافش را توپخانهها شخم زدهاند.
البته در حقیقت نوشته های قبل و بعد از جنگ استدلر کمی تناقض وجود دارد ولی او هیچ وقت از ثبت نام در دستههای نظامی خودداری نکرد و در سنگرها هم، هیچ وقت اظهار رضایت و خوشحالی نکرد.
از قتل عام 57 فرانسوی در نزدیکی مرز لوکزامبورگ در یادداشتهایش نوشت. در نبردی در همان سال از «ارنست ماکینس» یک فرمانده انگلیسی درباره نبرد سنگین بین آلمان و انگلیس نوشت و از آن روز به بدی یاد کرد.
استدلر نتوانست برای جنگ کامل بنویسد چون یک گلوله انگلیسی در همین نبرد او را از پای درآورد و وقتی مرد باران میآمد، صبح خاطرات روزانه را نوشت و بعد ازظهر مرد.
دانشگاه آکسفورد، کتابخانه بادلیان تا دوم نوامبر خاطرات روزانه استدلر (بخشی از نمایشگاه «جنگ بزرگ: داستانهای شخصی از داونینگ استریت تا ترنچس» را در بر می گیرد) را به معرض تماشای علاقمندان تاریخ و ادبیات قرار داده است.
نظر شما