جوانی یا کهولت، زمانی برای خداحافظی با کتاب
«کتاب هفته» در صفحات این شماره خود در گزارشی به حال و روز کتاب در ایران پرداخته است. به گفته این هفته نامه؛ حال و روز کتاب در ایران نه به آب و هوا و وارونگی آن بستگی دارد و نه به ریزگردهایی که هر یک به ترتیب در نیمه ای از سال بدون تاخیر و تعارف وارد کشور می شوند و نه حتی به وضعیت اقتصادی، بلکه به همت عمومی مدیران و اهالی کتاب وابسته است که مدیرانش با رفتن دولت ها و آمدن سلیقه های تازه در لایه های زیرین تقریبا تغییری نمی کنند. از جمله همین جشنواره های کتاب که همیشه بی مساله نبوده و امسال هم همچنان در مسیر سابق خود طی طریق می کنند. در خبرها آمده بود جایزه ادبی کتاب سال دفاع مقدس بعد از سه سال وقفه همچنان در انتظار رفتن به پله بالاتر برای اجرایی شدن کار است. خبرگزاری مهر نوشته که شانزدهمین دوره جایزه ادبی کتاب سال دفاع مقدس بنا به اعلام مسئولان سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس پس از سه سال وقفه در برگزاری قرار است در دی ماه امسال برگزیدگان خود را بشناسد ولی به علت سه دوره برگزار نشدن، یا حجم زیادی از آثار برای بررسی و داوری رو به روست. به گفته جواد محقق، دبیر شانزدهمین دوره جایزه ادبی کتاب سال دفاع مقدس، این جشنواره در حال حاضر و از طریق دبیرخانه مستقر آن در بنیاد مشغول بررسی و انتخاب داوران و جمع آوری کتابها برای داوری است. این در حالی است که کماکان فراخوانی برای شرکت در این جشنواره منتشر نشده و ناشران و صاحبان آثار امکان ارائه آثارشان را برای داوری ندارند.
سبدهای خالی نویسنده و مخاطب
«کتاب هفته» در پرونده این هفته خود درباره امرار معاش نویسندگان میگوید: نویسندگان نخبگان جامعه اند و قلم آنان پرورش دهنده افکار جامعه و زمینه ساز توسعه و پیشرفت است. خدمتی که این صنف به تاریخ و فرهنگ یک قوم می کنند قابل محاسبه نیست و نمی توان قیمتی برای آن تعیین کرد. وضعیت مالی و اقتصادی اهل قلم یک جامعه صرفا مساله ای صنفی نیست و غیر از چگونگی چرخه پولی، نشانگر برخی از امور است که فراتر از مسائل اقتصادی اند. به طور کلی اگر در جامعه ای نویسندگان با تالیف خود بتوانند به کسب درآمدی نایل آیند که آنان را بی نیاز از مشاغل غیر مرتبط کند، می توان گفت که در آن جامعه صنعت نشر دارای بازدهی اقتصادی مثبت است. علاوه بر این کسب درآمد مناسب توسط اهل قلم نشانگر پدیده های مبارک و نیکو است. تمکن مالی نویسنده یعنی صنعت نشر گویا، نرخ بالای مطالعه و تولید فکر در نهایت به معنای توسعه یافتگی فرهنگی است. حال عکس این قضیه یعنی امنیت نداشتن مالی صاحبان قلم دال بر فقدان این امور است.
زیر ساخت های معیوب وضعیت اقتصادی نویسندگان را تهدید می کند
هفته نامه «کتاب هفته» در این شماره خود با «محسن پرویز» پزشک و داستان نویس که چند سالی در دولت های نهم و دهم، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود درباره لزوم اصلاح زیرساختهای فرهنگی برای بهبود وضع معاش نویسندگان حرفه ای گفتو گو کرده است. وی در این باره به این هفته نامه می گوید: ابتدا باید میان نویسنده حرفه ای و آماتور تفاوت بگذاریم. نویسنده حرفه ای کسی است که با اصول نویسندگی آشناست و حداقل چند عنوان کتاب از او منتشر شده است.ن ویسندگان آماتور هم کسانی اند که به تازگی وارد این عرصه شده اند، اما هنوز با اصول این کار آشنا نیستند و احتمالا نقایصی هم در آثارشان وجود دارد. در این میان حتی اکثر نویسندگان حرفه ای ما هم صرفا از طریق نویسندگی نمی توانند امرار معاش کنند. تعداد کسانی که شغلشان نویسندگی باشد بسیار اندک است. بیشتر این نویسندگان شغل دیگری دارند و در کنار آن شغل اصلی که محل امرار معاش آنهاست به خلق اثر هم می پردازند. بعضی از این افراد البته شغلی مرتبط با حوزه فرهنگ دارند و در اداره ها یا موسسات فرهنگی فعالیت می کنند. یا خود ناشرند یا در دفتر یک ناشر به کار مشغولند. اما تعدادی هم کاری غیر مرتبط با حوزه فرهنگ دارند. این اتفاق البته جدید نیست و از گذشته نویسندگان بسیاری را سراغ داریم که در استخدام اداره های دولتی و غیر دولتی یا بازنشسته آنها بودند.
بررسی وضعیت درآمد اهل قلم در اروپا
این هفته نامه در پرونده این شماره خود به بررسی وضعیت درآمد اهل قلم در اروپا هم اشاره کرده و می گوید: چارلز دیکنز در پاسخ به نویسنده ای که از او درباره فن نویسندگی و درآمد این شغل سوال کرد اینطور پاسخ داد: نویسندگی همراه با تنهایی است. ما باید عاشق نوشتن باشیم و بتوانیم سختی کار در انزوا و نداری را بپذیریم و کار را به بهترین شکل ممکن به پایان برسانیم، زیرا این تنها راه امرار معاش و رسیدن به آرزوهای یک مولف است. اینطور بگویم که برای نویسنده باقی ماندن، یا باید عاشق نوشتن باشی یا باید با یک شخص ثروتمند ازدواج کنی...! مدت زیادی از این گفت و گو می گذرد و وجود دلایل زیادی که بخش بزرگی از آن مربوط به ضعف قوانین حق مولف است، باعث می شود که بگوییم: «نویسنده باقی ماندن» کار آسانی نیست. حتی در کشورهای توسعه یافته هم نمی توان به طور مطلق قوانین مربوط به حق مولف را محکم، بجا و کاربردی دانست، به ویژه با ورود به عصر فناوری و گسترش روز افزون کپی غیر قانونی کتابها و مقالهها، میزان رفاه این صنف مهم همچنان سیر نزولی دارد. حتی با تمام تلاشی که متولیان صنف نویسندگان در کشورهای پیشرفته برای حمایت بیشتر از اهل قلم به کار میبندند، میزان نارضایتی بیشتر است.
شاید نسل جوان نویسندگان نیازها را بهتر بشناسند
«کتاب هفته» در صفحه «اهل قلم» خود گزارشی برای روز ملی ادبیات کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. این هفته نامه در این گزارش می گوید: ادبیات کودکان و نوجوانان ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی روند رو به رشدی در پیش گرفت و در همان سالهای نخست انقلاب توجه بسیاری از کودکان و نوجوانان را به خود جلب کرد. مضمون این آثار که بیشتر به زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم آن دوره می پرداخت توانسته بودجایگاهی برای خود در میان مخاطبان پیدا کند؛ جایگاهی که به مرور زمان به دلیل مشکلاتی که مولفان و صاحبنظران این حوزه آنها را به چرخه نشر وابسته می دانند تنزل یافت تا آنجا که امروز در ویترین کتابهای کودکان و نوجوانان می توان غلبه آثار ترجمه را بر تالیف دید. زهرا زواریان به عنوان یکی از نویسندگان این حوزه توجه ناشران به انتشار کتابهای ترجمه و انتشار آثار خارجی را اتفاق غریبی نمی داند و درباره چرایی آن به این هفته نامه می گوید: روی آوردن ناشران به چاپ کتابهای ترجمه به این دلیل است که آنها به راحتی به پول و سرمایه ای که برای تولید کتاب گذاشته اند می رسند. در اینجا ناشر پول کمی به مترجم می دهد و هزینه ای هم برای طراحی کتاب و حق تالیف پرداخت نمیکند.
نظر شما