شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۸
رهبر انقلاب:‌ شعر یک ثروت ملی است

صائب تبریزی، شاعر برجسته‌ دوران صفویه و کم‌نظیر در طول تاریخ شعر است که ویژگی‌های شعری او در کلام رهبری تا کنون بسیار بوده است. کم هستند دیدارهایی که با شعر ارتباطی داشته‌اند و در آن رهبر معظم انقلاب، نامی از صائب نبرده باشند. ایشان در هر حال از شعر به عنوان ثروتی ملی یاد می‌کنند که باید آن را ایجاد کرد و توسعه داد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مقام معظم رهبری که به زعم نزدیکان و همچنین اهالی قلم، علاقه وافری به شعر و شعرخوانی دارند، هر سال شب پانزدهم ماه مبارک رمضان همزبان با ولادت کریم اهل بیت،‌ امام حسن مجتبی (ع) میزبان برخی شاعران فارسی‌زبانند. از آنجا که صائب تبریزی از شعرای موردعلاقه ایشانند، یادداشتی درباره این شاعر به قلم معظم له در پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایشان منتشر شده که متن آن در ادامه آمده است:
 
چشم به راه صائب‌ها...
 
سالیان سال است حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شب پانزدهم ماه رمضان مهیای میزبانی جمعی از شاعران فارسی‌زبان می‌شوند و جلسه‌ای نسبتاً طولانی در شب ولادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را به شنیدن حرف‌ها و اشعار شاعران و سخن گفتن با آنان می‌گذرانند. البته سابقه‌ی علاقه‌ی ایشان به شعر و فعالیت در انجمن‌های شعری سابقه‌ای قدیمی‌ است. اما یکی از شعرای مورد علاقه‌ی رهبر انقلاب، صائب تبریزی است که بارها و در دیدارهای گوناگون، شعر این شاعر قرن یازدهم هجری مورد تمجید ایشان قرار گرفته است. یادداشت زیر به بیان جایگاه صائب و اشعار او در اندیشه‌ رهبر انقلاب می‌پردازد.
 
 
 شعر این‌چنین خوش است...
«غزل‌های خوب و ‌درجه‌ یک صائب تبریزی ... شاعر بزرگِ مضمون‌ساز... شعرهایی که در دل‌ها اثر می‌گذارد ... شعرهای اخلاقی ... شعرهای معرفتی ... شعرهای عرفانی ... غزلیات نصیحت‌آمیز و اخلاقی ... مضامین بسیار پخته‌ای که دل‌ها را روشن می‌کند... شاعری که معرفت و حکمت شاعرانه او را به قله رسانده ... یک معرفت دینی عمیق در دیوان صائب می‌بینید...»
 
این‌ها تنها بخشی از آن چیزی است که می‌شود در کلام رهبر انقلاب در مورد صائب مشاهده کرد. شاید اوج این توصیف‌ها در این سخن باشد که «بعد از حافظ، هیچ غزل‌سرایی به عظمت صائب نیامده است. بعد از رودکی، هیچ شاعری به تعداد صائب شعر نگفته است؛ دویست هزار بیت شعر دارد. البته شاعر حسابی که بشود روی شعرش ایستاد و از شعرش دفاع کرد، مورد نظر است...»۲
 
بعید است شاعری از این توصیفات متواتر به سادگی بگذرد و یا شعردوستی، این حسن‌ها را بشنود و دل به غزل‌های صائب ندهد. اما رهبر معظم انقلاب چگونه نگاهی به این اشعار دارند؟ و به‌دنبال چه استفاده‌ای از سرمایه‌ی عظیم شعر هستند؟ آن‌گونه که ایشان در یکی از دیدارهای نیمه‌ی رمضان فرمودند: «شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهی‌ترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفاده‌‌ی بهتر و برتر کرد.»۳
 
تردیدی نیست که این دغدغه‌ی فرهنگی، در دایره‌ی رهبری ایشان می‌گنجد. چرا که این تواتر در دعوت از شاعران برای اقتدا به صائب و امثالش، ذکر خیرهای مکرر و دعوت به خواندن اشعار او به‌ویژه از سوی مداحان، بخشی از این هدایت شعر معاصر است.
 
 شعر اخلاقی؛ نیاز امروز ما

نام صائب در سخن رهبر انقلاب بارها تکرار می‌شود، زیرا به‌ گفته‌ ایشان: «مضمون‌سازی برای بیان یک حقیقت، یک هنر بزرگ شعری است؛ که البته مرکز و منبع اصلی‌اش هم شعرهای سبک هندی است؛ همین شعر صائب و شعر بیدل و شعر عرفی و شعر کلیم. به این‌ها که مراجعه کنید، می‌بینید دستگاه مضمون‌سازی و مضمون‌یابی در آن‌جا فوق‌العاده وسیع است.»۴
 
البته ذکر خیر از صائب تبریزی تنها به مضمون‌یابی و مضمون‌سازی‌اش ختم نمی‌شود. او در دل شعرش گوهری دارد، ناب. صائب حکیمانه شعر می‌گوید، آن هم شعری اخلاقی که با زبان مردم روزگارش قرابت دارد.
 
حقیقت این است که مردم روزگار ما نیز شعر را دوست دارند و این امتیاز بزرگی برای شعر است که می‌تواند با زندگی مردم عجین شود. از همین روست که رهبر انقلاب در مسأله‌ای مانند اصلاح سبک زندگی برای هنر و شعر جایگاه ویژه‌ای قائل هستند و فرموده‌اند:
«ما قرن‌ها این‌جور زندگی کردیم و خلقیاتی در ما به وجود آمده؛ این خلقیات بایستی اصلاح و اسلامی بشود. ما احتیاج داریم به صفا، احتیاج داریم به یکرنگی، احتیاج داریم به روح اخوت و برادری، احتیاج داریم به این‌که هر انسانی در جامعه‌مان نسبت به همسایگان خودش در خانه، در محل کسب، در خیابان، احساس امنیت کند و خود را در امان بداند؛ احساس ناامنی نکند. این‌ها الان فراهم نیست. ما قدرت ابتکار، شجاعتِ نوآوری را به‌عنوان یک خصلت ملی لازم داریم. خطرپذیری را برای کارهای بزرگ به‌عنوان یک خصلت ملی نیاز داریم. این‌ها جزء خصال ملی ما الان نیست. ممکن است کسانی در این خصلت‌ها درجه‌ی بالایی هم داشته باشند که ما حاضریم دست این‌ها را هم ببوسیم، اما این کافی نیست. این‌ها باید به صورت خصال ملی دربیاید. ترحم کردن به یکدیگر، امید به آینده، تزریق امید به دیگران؛ این‌ها خصوصیاتی است که اگر در یک ملت باشد، آن ملت راه تکامل را خوب می‌پیماید. ما به این‌ها نیاز داریم. این‌ها به چه وسیله تأمین می‌شود؟ این‌ها دستوری که نیست؛ نصیحتی هم نیست. این‌ها با زبان هنر می‌تواند القاء شود؛ آن‌چنان که فضا را پر کند. بنابراین یکی از نیازهای امروز ما، شعر اخلاقی است.
 
... شما در این چندین ده هزار شعر صائب که نگاه کنید، اگر فقط غزلیات نصیحت‌آمیز و اخلاقی او را جمع کنید، یک دیوان قطوری خواهد شد.»

 یک بیت اخلاقی هم کافی است

پراکندن مفاهیم و مضامین اخلاقی با هنر شعر نیز راه و رسمی دارد تا اثرش پررنگ شود. رهبر ادیب و فرزانه در خصوص اثرگذاری شعر با مفاهیم اخلاقی فرموده‌اند: «البته من روی شعر غزلی تکیه می‌کنم؛ نمی‌گویم قصیده‌سرائی کنید. نه این‌که قصیده یا قطعه مورد قبول نباشد؛ چرا، لیکن چون گونه‌ی غزل اثرگذارترین گونه‌ی شعر است، بنابراین این مفاهیمی که می‌خواهیم به وسیله‌ی شعر در جامعه پراکنده شود، بهتر است در گونه‌ی غزل گفته شود. ممکن است کسی این‌جور فکر کند که خب، اگر چنان‌چه ما آمدیم از اول تا آخر غزل، اخلاق گفتیم، دیگر حالا این چه جور غزلی است؟ پس احساسات ما کجا برود؟ من نمی‌گویم شما مثل شعر بیدل، اول تا آخرِ غزل ده دوازده بیتی را عرفان بگوئید؛ یا مثل شعر اخلاقی صائب، همه‌ی مصرع‌ها و ابیات یک غزل ده بیتی، هشت بیتی را پر کنید از مفاهیم اخلاقی - البته این کار آسانی هم نیست که کسی بتواند انجام بدهد - من عرض می‌کنم شما اگر چنان‌چه در یک غزلِ هفت هشت بیتی، یک بیت را اختصاص بدهید به مضمون انقلابی یا اخلاقی یا معرفتی، این غزل، غزل انقلابی است؛ این غزل، غزل اخلاقی است و اثر خودش را می گذارد.»۶
 
* چشم به راه صائب‌ها ...

امین شعر راه و رسم شاعری را خوب می‌داند و به آن‌چه می‌گوید امید تحقق دارد؛ چنان‌که ایشان در دیدار رمضانی شعرا در سال ۹۰ فرمودند: «ما هنوز چشم‌ به ‌راه رسیدن «صائب»ها و «محمدجان قدسی» ها و «نظیری» ها هستیم. من نمی‌خواهم مبالغه کرده باشم. این‌جور نیست که ما بگوئیم حالا چون دوره‌ی خودمان را با آن دوره تشبیه می‌کنیم، [به لحاظ کمیت] پس امروز ما صائب داریم، یا کلیم داریم، یا نظیری داریم، یا طالب آملی داریم، یا محمدقلی سلیم تهرانی داریم؛ نه، انصافاً هنوز کار دارد تا این‌که شعرای ما به آن رتبه‌ی عالیِ ممتازِ کم‌نظیرِ شعریِ کسانی که اسم آوردم و دیگرانی که الی ماشاءاللَّه زیادند، برسند.»
 
این چشم به راهی امیدوارانه است، چنان‌چه ایشان پیشترها در سال ۶۹ در دیدار شاعران فرمودند: «اگر کسی بگوید که ما کجا و حافظ کجا، ما که حافظ نمی‌شویم، باید گفت که اگر حافظ و سعدی و مولوی و فردوسی نمی‌توانید بشوید، سلمان ساوجی و صائب تبریزی که می‌توانید بشوید؛ اگرچه من صائب را کمتر از آن اولی‌ها نمی‌دانم. به نظر من مایه‌های استعدادی در این حد هست که در رده‌های جوان، یک شاعر ماندگار تاریخ داشته باشیم. البته این شرایطی دارد.»
 
و اما از قول صائب تبریزی بخوانید:
ز شعر تر بزن بر روی خواب آلودگان آبی
که در روی زمین خیری چنین جاری نمی‌باشد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها