خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-خواجه وند: در پی تجربه آزادی اندیشه و خلاقیت توسط معماران جوان دانشجو، کتاب «ساختمانها با من حرف میزنند» نمونههای متعدد و جالبتوجهی را از تمرینات دانشجویان مختلف ارائه میدهد.
دانشجویانی که در تلاش بودهاند با خلاقیت خویش راه و رسم تکرار و تقلید و وابستگی را بر هم بزنند و نشان دادند که می توان سازنده و سرزنده بود. آثار ارائه شده مربوط به بخشی از تمرینهای نیمسال دوم است که میکوشد رابطهای مفهومی میان معمار ومعماری برقرار کند.
عیسی حجت و حمیدرضا انصاری نویسندگان و گردآوران کتاب در مقدمه می آورند: «خلاقیت گفتمان اصلی آموزش معماری است. اندیشمندان و محققان بسیاری در چند و چون خلاقیت اندیشیدهاند و در شناسایی رمز و راز آن کوشیدهاند. این کتاب اما به خوشهچینی از بوستان خلاقیت بسنده میکند. این کتاب دستاورد یک نوع از تمرینهای مقدماتی دانشجویان معماری دانشگاه تهران را در معرض مشاهده، داوری و نقد استادان و شاگردان گرانقدر این رشته قرار میدهد. تمرینی که تلاش دارد نگاه شاگردان را به پیرامون خود، به جهان و آثار معماری حساس و کنجکاو کند.»
گفتکو با ساختمان ها
کتاب در سه بخش یا سه درس به نامهای «گفتگو با چیزها»، «گوشدادن به حرف ساختمانها» و «من با ساختمانهایم حرف میزنم» تدوین شده است که منطق روشنی این سه فصل را هدایت میکند؛ در فصل اول هر دانشجو برای ایدهها و موضوعات مختلف اثری خلق کرده است که لزوما ساختمان یا سازهای معمارانه نیستند بلکه لازم بود با اشیاء پیرامون، موضوعات بیان شوند.
در فصل دوم شکل ظاهری ساختمانها و بخصوص نمای آنها در نگاهی دقیق و ریزبینانه به اشیا و روابط بین آنها تشبیه و به این ترتیب سخن ساختمانها به زبانی دیگر ترجمه شده است.
در فصل سوم هدف آن است که مفاهیم با زبان ساختمانها بیان شوند. در این تمرین جنبههای عملکردی، اقتصادی، سازهای و اقلیمی بسیار کمرنگ بوده و تاکید بر توانایی آنان در ترجمه یک مفهوم به یک اثر معماری است. شاگردان باید حرف خود را نه با زبان و قلم، که با ساختن یک ماکت بزنند. یک دانشجو تصویر زیر را خانه خورشید نامیده است.
چیزی برای آموزش دادن به معماران کوچک وجود ندارد
در پایان این فصل همچنین در قالب مطلبی مختصر و به نوعی شماتیک تفاوت عمده معماری در سه دوره: روزگار سنتی، دوران مدرن، و دوران پستمدرن بیان میشود.
در بخش توصیف معماری در دوران پست مدرن میخوانیم: «معماری پس از مدرن نه همچون معماری سنتی گوهری سنتی در آسمان دارد و نه همچون معماری مدرن پیشگامانی بزرگ در زمین؛ گفتمان این معماری بی ارزشیِ ارزشها و مرگ معماران بزرگ است. معماری پس از مدرن را معماران کوچک میسازند؛ معمارانی که کوچکبودن آنها ار آن رو است که روزگار بزرگبودن سپری شده است. در روزگار پسامدرن، چیزی برای آموزش دادن و کسی برای الگو شدن در برابر شاگرد معماری وجود ندارد.»
همچنین این کتاب با اظهار نظری اینچنین جالب پایان مییابد: «معماران کوچک در تمنای گوهری آسمانی و الگویی این جهانی، باید روی پای خود بایستند، راه خود را پیدا کنند، به حرف چیزها گوش دهند، با ساختمانها گفتوگو کنند، آب را بفهمند، نان را قاب کنند، همسفر باران شوند، به خانه خورشید سر بزنند، از هیچستان بگذرند، در پیرنشین بیاسایند، به حلقه سالکان درآیند، تا به قدمگاه دوست نزدیک شوند.»
چاپ اول کتاب «ساختمانها با من حرف میزنند» در 184 صفحه تمام گلاسه و مصور با شمارگان 1200 نسخه و بهای 23500 تومان از سوی موسسه علم معمار روانه بازار شده است.
نظر شما