معرفی شخصیتهای داستان:
تسوکورو تازاکی: پروتاگونیست و قهرمان اصلی داستان کتاب موراکامی است. 36 ساله و مجرد که از بچگی عاشق ایستگاههای راهآهن بوده و اکنون برای کمپانی راهآهن در توکیو کار میکند. فراری از همه ، مأیوس و ناامید، رنگپریده و کسل و دنبال جواب سؤالات دوران مدرسه!
کی آکاماتسو: دوست دوران مدرسه تسوکورو است که مقیم ناگویا بوده و بیزینس موفقی داشته و آموزش ضمن خدمت به سایر کمپانیها ارائه میکند.
یوشیو اوومی: دوست دوران مدرسه تسوکورو است و مقیم ناگویا و فروشنده اتومبیلهای لوکس تویوتا است.
یوزوکی شیرانه: دوست دوران مدرسه و معلم پیانو است و قبل از اینکه بمیرد در هاماماتسو زندگی میکرد.
آری کورونو: دوست دوران مدرسه و هنرمند و شاعر که با مردی فنلاندی بنام هاتاینن ازدواجکرده است. هاتاینن از فنلاند بهقصد یادگرفتن شعر به ژاپن آمده و در فنلاند زندگی میکند.
سارا کیموتو: دوست کنونی تسوکورو است و برای یک آژانس مسافرتی کارکرده و در توکیو زندگی میکند.
هایدا: یکی از دوستان تسوکورو در کالج است و قبل از شروع ترم جدید مفقودشده و به دانشگاه نمیآید.
موراکامی نویسنده داستان که قبل از ورود به دنیای رمان مالک کافه بار جاز بود تقریباً از موسیقی بهعنوان کلید دنیای قلمش استفاده میکند. آخرین کتابش «سالهای زیارت رفتن تسوکوروتازاکی بیرنگ(رنگپریده)» در کمتر از400 صفحه (انتشارات knopf) جنبشی در مقایسه با سمفونی رمان 1000 صفحهای 1Q84 است که با صدای پیانوی رمانتیک درهمآمیخته شده است.
از سوی دیگر تسوکورو مهندس راهآهن است که ریلهای قطار را شبیه کلیدهای پیانو میبیند و با استعاره خواننده را بهسوی چندمعنایی میکشاند و قهرمان بیرنگ رنگپریده رمان، انزواطلبی را دوست دارد، از دیگران همیشه فاصله گرفته و سرخورده و مأیوس کامل میشود.
در سال دوم دانشگاه طی یک حادثهای، به یاد بلوغ و اینکه در حومه مرفه ناگویا 5 دوست صمیمی بودند و در مدرسه همیشه باهم مانند 5 ضلعی متوازیالاضلاع ، میافتد.
با جوانی شروع داستان را جلو میبریم که در کودکی و نوجوانی بیرنگ بوده و پسران آبی و قرمز و دختران سفید و سیاه دور او بودند و حالا بعد از ترک رشته مهندسی در توکیو 4 دوست قدیمی بدون هیچ توضیحی درخواست دوستی مجدد با او را رد میکنند. باگذشت 6 ماه از افسردگی نزدیک به خودکشی، تنهایی و از دست دادن همهچیز را در استعارههای غنی موراکامی مشاهده میکنیم که خواننده را دنبال خود میکشاند.
تسوکورو بهآرامی رو به بزرگسالی و بهبود میرود درحالیکه نیمه زنده است که ناگهان با سارا – کارمند آژانس مسافرتی- آشنا میشود و باعث میشود تا زخمهای 16 سال پیش او دوباره باز شود و زیر این زخم همچنان خون بهآرامی جاری است!
با درد دلتنگی و موسیقی فرانتز لیست/ Franz Liszt مکاشفه درونی تسوکورو شروع میشود و آغاز سفر زیارتی وی برای رسیدن به سرنوشت بزرگسالی او!
تسوکوروی منزه، مانند فردی که برای درست شدن گروه قربانی میشود، بدل شده است و موراکامی در اینجا بین انطباق و شورش در نوسان ( مانند حمله به مسافران مترو با گاز کشنده و فرقه متلاشی کننده و ترسناک هروئینی در قلب داستان 1Q84) است.
تسوکورو در طول ریاضت تعریفشده، به فنلاند میرود، جایی که کوروبا خانواده شوهر فنلاندیاش زندگی میکند، در جنگلی خالی از سکنه و وقتی به ژاپن بازمیگردد تصمیم میگیرد زندگی کند، دوست داشته باشد، با عشق در طیف کاملی از رنگها غرق شود و به همین خاطر میخواهد با سارا طرح دوستی بریزد.
موازی با جهان پرزرقوبرق داستان 1Q84 موراکامی، رمان جدید ایستگاهی شده برای قهرمان سازی که در هر رفتوآمدی قهرمان موردعلاقه نویسنده ساخته میشود. جوانی با بحران تنهایی، تا انتهای غمناک بلوغ میتازد و در لبه نمایش مسحورکننده نویسنده علاقهمند میشود. تسوکوروی بیرنگ رنگپریده با بسیاری از نوشتههای موراکامی وجهه اشتراک زیادی دارد، برجسته بودن موسیقی، رؤیاها، فرقهها و باندها،دور از ماه، قربانی بهناحق شدن دیگران، همگی در سیاره موراکامی هرچند تازهواردند اما بهزودی جای خود را برای اقامت پیدا میکنند.
لحن امضای نویسنده در سراسر صداها و موسیقاییها از سادگی کودکی تا پختگی کلمات مملو از هارمونی به گوش میرسد. موسیقی دوستداشتنی نیز همین ویژگیها را دارد یا یک پیانوی رمانتیک از محل تولد تا گورستان؛ نثر یکپارچه موراکامی عمق دارد و البته ترجمه فیلیپ گابریل همراه با ملودرام و لمس عرفانی داستان به غنای کتاب«سالهای زیارت رفتن تسوکوروتازاکی بیرنگ(رنگپریده)» افزوده است.
مانند رئیس فرقه ادبی، موراکامی به شکل متناقضی هشدار به طرفداران خود، برابر «شم کاریزماتیک» و «خطر انطباق» را متوقف نمیکند. در عوض، موراکامی آنها را دعوت میکند به یک سفر زیارتی و عرفانی نه بهسوی حقیقت، بلکه بهسوی آزاد بودن، انتخاب یک حرفه، انتخاب یک هنر.
برای همهکسانی که سبک او را میپسندند، زائران داستانی موراکامی، مشتاقاند از طریق لینکهای سنتی به عشق و کار برسند. هرچند دست یافتن به این دو نه بهعنوان آرمان و نه موضوعی انتزاعی ارزش ویژه و مستقلی ندارند بلکه در حین اجرا به دست میآید، با ورق زدن به آخرین صفحه، و آخرین شنونده که بدون سروصدا اتاق را ترک میکند.
نظر شما