چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
سفرنامه‌ها به سمت روزنامه‌نویسی و جذب مخاطب رفته‌اند

سید احمد محیط‌طباطبایی اظهار کرد: متاسفانه امروزه برخی آثار که در قالب سفرنامه نوشته می‌شوند، بیشتر به سمت روزنامه‌نویسی و روزنامه‌نگاری پیش رفته‌اند؛ به گونه‌ای که مانند روزنامه‌نگاران، به جذب مخاطب و رضایت خاطر او فکر می‌کنند و به همین دلیل دیگر شناسه‌های اصلی سفرنامه را ندارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دومین روز از سومین جشنواره سفرنگاری ناصر خسرو(سفر دوم)، سه‌شنبه (14 مردادماه) با سخنرانی سیداحمد محیط‌ طباطبایی، مشاور رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، نوشاد رکنی، تاریخ‌پژوه و هوشنگ مرادی ‌کرمانی، نویسنده با یادبودی از شادروان باستانی‌پاریزی، در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد و برگزیدگان این جشنواره در سه بخش سفرنامه‌های کودک و نوجوان، نوروزی و صوتی قدردانی شدند. 

سفرنامه‌نویسی ریشه در ایجاد حکومت‌ها داشته است

سیداحمد محیط‌طباطبایی در این نشست، در تبیین تفاوت‌های سفرنامه‌نویسی و خاطره‌نویسی گفت: سفرنامه‌نویسی ریشه و پایه بسیاری از علوم مانند باستانشناسی، انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی است. آن‌چه ما به‌عنوان سفرنامه‌نویسی می‌شناسیم و سرآغاز شکل‌گیری آن در تاریخ با سفرنامه‌های سیاسی و تجاری آغاز شده است، قطعا با خاطره‌نویسی و روزنامه‌نویسی (نگارش اتفاقات روزمره) متفاوت است. 

وی با اشاره به شاخصه‌های سفرنامه افزود: سفر از زمانی شروع می‌شود که مطابق با تاریخ تمدن بشری، راه‌ها اعم از راه‌های زمینی و دریایی پدیدار شده‌اند. بنابراین سفرنامه‌نویسی ریشه در ایجاد حکومت‌ها و امپراتوری‌ها داشته است. درحالی‌که خاطره‌نویسی و روزنامه‌نویسی در چین و بین‌النهرین باب بوده و ارتباطی با سفر و سفرنامه‌نویسی نداشته است. 

این پژوهشگر در ادامه با اشاره به ویژگی‌های سفرنامه ناصرخسرو اظهار کرد: این سفرنامه دو ویژگی مهم دارد که اولی به جنبه‌‌ ادبی آن برمی‌گردد و دومی این است که وقایع از نگاه و تفکر شخص سفرنامه‌نویس روایت ‌شده است. آن‌چنان‌که زاویه‌ دید و تفکرات وی در سراسر این سفرنامه‌ مشهود است. همچنین باید درنظر داشت که باورهای دینی و جهان‌بینی دینی ناصرخسرو که پیروی مذهب اسماعیلیون بوده، در نگاه و روایت سفرنامه‌ای نقش به‌سزایی دارد.

محیط طباطبایی ضمن بیان این نکته که سفرنامه‌نویسی، پایه بسیاری از علوم است، ادامه داد: یکی از علومی که ریشه‌ آن سفرنامه و سفرنامه‌نویسی بوده، باستان‌شناسی است، زیرا نخستین سفرنامه‌نویسان اشخاصی بوده‌اند که می‌خواستند با سفر به نقاط مختلف، اماکنی را ببینند که در متون مقدس به آن اشاره شده است. از این رو زائران دینی نقش مهمی در شکل‌گیری جریان سفرنامه‌نویسی داشته‌اند. 

وی افزود: علوم دیگر نظیر جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و هر آنچه به روابط انسان‌ها و گونه‌های زیستی مربوط بوده نیز ریشه در سفرنامه‌ها دارند؛ چراکه این سفرنامه‌نویسان بودند که با سفر به سرزمین‌های مختلف، یافته‌ها و تجربیات خود را در ارتباط با نظام‌های اجتماعی به نگارش درمی‌آوردند و مکتوبات آن‌ها منابع مهمی برای پژوهش و تحقیق است. 

این تهران‌شناس و پژوهشگر میراث‌ فرهنگی با انتقاد از برخی سفرنامه‌های امروزی گفت: متاسفانه امروزه برخی از آثار که در قالب سفرنامه نوشته می‌شوند، بیشتر به سمت روزنامه‌نویسی و روزنامه‌نگاری پیش رفته‌اند، به گونه‌ای که مانند روزنامه‌نگاران، به جذب مخاطب و رضایت خاطر او فکر می‌کنند و به همین دلیل دیگر شناسه‌های اصلی سفرنامه را ندارند.

سفرنامه‌نویس واقعی در بیان واقعیت کوتاهی نمی‌کند

وی ادامه داد: من از آن جهت خاطره‌نویسی را از سفرنامه‌نویسی مجزا می‌دانم که عموما اشخاص به‌ویژه ایرانیان در خاطره‌نوشت‌های خود، رفتار و اعمال خود را توجیه می‌کرده‌اند. حال آن‌که سفرنامه‌نویس واقعی در بیان واقعیت و حقایق کوتاهی نمی‌کند. از این منظر من نمی‌توانم مثلا خاطرات ناصرالدین شاه از دوران حکومت و حتی سفرهای خارجی‌اش را هم‌تراز با سفرنامه‌هایی مانند سفرنامه ناصرخسرو بدانم. 

محیط طباطبایی در بخش پایانی سخنان خود، به ویژگی‌های سفرنامه‌های امروزی به تناسب مختصات زمانه اشاره کرد و گفت: درست است که در عصر ارتباطات، شاهد تحولات و پیشرفت‌های چشمگیری هستیم اما مبانی و تعاریف سفرنامه‌نویسی تغییر نکرده است. به عبارتی همان‌طور که در قدیم، راه و جاده مسافرت لازمه‌ی سفرنامه‌نویسی بود، امروز تسلط بر راه‌های مجازی، نت و شبکه‌های مختلف می‌تواند باعث قدرت و تسلط شود. 

سفرنامه‌نویس با نگاه و تفکر خود به روایت بپردازد
 

نوشاد رکنی، پژوهشگر و تاریخ‌پژوه نیز در بخش دیگری از مراسم با اشاره به اهمیت توجه به ارکان سفرنامه‌نویسی و بیان این مطلب که با ترجمه ‌سفرنامه‌های خارجی، تفاوت‌های زیادی در شیوه‌های سفرنامه‌نویسی به وجود آمده، گفت: صرف‌نظر از سفرنامه‌هایی که در طول تاریخ باقی نمانده و از دست رفته‌اند، وجه مشترک دیگر آثار به ‌جای‌ مانده، دلنشین بودن آن‌هاست. 

وی ادامه داد: البته دلنشین بودن سفرنامه‌هایی همچون سفرنامه ناصرخسرو، فاکتورهایی دارد که پرداختن به آن‌ها نیازمند همایش‌های متعدد است، اما آن‌چه مسلم است این است که نگارش تجربه‌های خوب یا بد سفرنامه‌نویسان در مخاطب ایجاد علاقه و لذت می‌کرده است. 

رکنی با انتقاد از برخی از سفرنامه‌های متاخر اظهار کرد: در بررسی بسیاری از سفرنامه‌های زمانه‌ ما، درمی‌یابیم که سفرنامه‌نویسان یا دغدغه و استرس جذب مخاطب را داشته‌اند یا به‌طور کلی از خلق فاکتورهای جذاب غافل مانده‌اند. به عبارت دیگر این سفرنامه‌ها یا به دلیل سادگی از این سوی بام افتاده‌اند یا به خاطر دغدغه‌ جذب مخاطب، دچار پیچیدگی شده و از آن سوی بام سقوط کرده‌اند. 

وی افزود: توصیه‌ من به سفرنامه‌نویسان جوان همین است که ضمن توجه به فاکتورهای جذابیت، حدیث نفس را در روایت تجربیات و دیده‌های خود در سفرهاشان رعایت کرده و چندان نگران این مساله نباشند که مخاطب با خواندن اثرشان جذب می‌شود یا خیر. 

این تاریخ‌پژوه ادامه داد: برخی از سفرنامه‌نویسان هم تصورشان این است که باید به سراغ نگارش مفاهیمی بروند که دست نیافتنی‌تر است و در این مسیر از بیان جزئیات غافل می‌شوند. حال آنکه چه بسا همین جزئیات باعث جذاب بودن سفرنامه‌ بشود و چه بسا مخاطبان آن‌ها در آینده این آثار را بخواند و دیگر اطلاعی از مسائل جزئی در زمانه ما نداشته باشد.

وی با بیان این‌که گاهی سفرنامه‌ها، پرده از یک واقعیت تاریخی برمی‌دارند و پژوهشگران را در کشف مسائل قدیمی یاری می‌دهند، گفت: سفرنامه‌نویس باید با نگاه و تفکر خود به روایت بپردازد. همان‌طور که اتفاقا یکی از عوامل جذابیت در سفرنامه ناصرخسرو همین است زیرا او با دقت نظر بالا، به تمام جزئیات سفر خود اشاره کرده و مشاهدات خود را برای مخاطبان تصویرسازی کرده است. 

رکنی در بخش دیگری از سخنان خود، درباره تمایز و تشابه خاطره‌نویسی با سفرنامه‌نویسی اظهار کرد: خاطره‌نویسی و سفرنامه‌نویسی را یکی نمی‌دانم، اما جدا از یکدیگر هم نمی‌دانم زیرا خیلی از متونی که امروز ما آن‌ها را به‌عنوان سفرنامه می‌شناسیم، خاطره‌نویسی بوده‌اند؛ منتها خاطره‌نویسی مستند و دقیق. مثل سفرنامه دیولافوا که در واقع خاطرات اوست. حتی خاطرات ناصرالدین شاه که امروز از خواندن آن بهره‌های زیادی می‌گیریم.

باستانی‌پاریزی در کرمانی بودن خود اغراق می‌کرد 

در بخش دیگری از مراسم دومین روز از جشنواره سفرنگاری ناصرخسرو که به یادبود شادروان باستانی پاریزی اختصاص یافته بود، هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده کودک و نوجوان ضمن گرامیداشت یاد آن استاد فقید گفت: باستانی‌پاریزی رابطه‌ نزدیکی با زنده‌یاد جمال‌زاده داشت و امکان نداشت که از باستانی‌پاریزی یاد نکند. 

وی پس از بیان برخی خاطرات مشترکش با باستانی‌پاریزی افزود: باستانی‌پاریزی چندان در کرمانی بودن خود اغراق می‌کرد که یک جایی، وقتی داشت راجع به ناصرخسرو صحبت می‌کرد گفت ناصرخسرو همه جا سفر کرد اما به کرمان سفر نکرد. بعد هم در توضیح این سخن اشاره کرد که قسم خورده جایی نرود که در آنجا از کرمان سخن به میان نیاورد. 

این نویسنده ضمن نقل قولی از ارسطو با این مضمون که صحبت کردن درباره یک شهر، صحبت کردن درمورد بازار و ساختمان‌های آن شهر نیست، بلکه صحبت درباره بزرگان و دانشمندان آن شهر است، گفت: باستانی‌پاریزی نه تنها برای کرمان، بلکه برای ایران و شاید جهان، شخصیت بزرگی بود که یادگارهای زیادی از خود به یادگار گذاشت. وی بیش از 50 عنوان کتاب نوشت. 

در بخش پایانی از دومین روز جشنواره سفرنامه‌نگاری، برگزیدگان این جشنواره در سه بخش کودک و نوجوان، نوروزی و صوتی، پس از قرائت بیانیه هیات داوران در هر سه بخش، معرفی و قدردانی شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها