خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- محسن هجری از نویسندگان و پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان است که فعالیت هایش در زمینه تدریس مستمر ادبیات کودک در مراکز آموزش کانون پرورش فکری و حضورفعال درانجمن نویسندگان کودک ونوجوان، او را به یکی از چهرههای فعال دراین حوزه تبدیل کرده است. در ادامه، گفتوگوی ما را با این نویسنده و منتقد ادبی میخوانید.
لطفا در ابتدا برای آشنایی بیشتر مخاطبان توضیحاتی درباره ژانرهای مختلف ادبیات کودکان و نوجوان بدهید.
ادبیات کودک و نوجوان در برگیرنده ژانرها و گونههای مختلف ادبی است که از آن جمله میتوانیم به ژانر فانتزی، علمی تخیلی، پلیسی، حادثهای، تاریخی و وحشت اشاره کنیم. البته همه اینها در ادبیات کودک و نوجوان به یک اندازه مورد نظر نیستند . به عنوان مثال تعداد آثار تولیدی در ژانر وحشت یا پلیسی بسیار کمتر از سایر ژانرها مانند آثار رئالیستی است و معمولا بیشتر آثار موجود در این گونهها، از قبل از انقلاب تا بهحال شامل ترجمه کتابهای خارجی است.
وقتی صحبت از ادبیات کودک و نوجوان به میان می آید معمولا با این سوال مواجه می شویم که به کارگیری عنصر تخیل تا چه اندازه باید در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد. به نظر شما استفاده از تخیل درکار کودک با سایر گروه های سنی متفاوت است؟
در تمام گونههای ادبی باید نسبتی از عنصر خیال وجود داشته باشد زیرا اگر اثری با تخیل آمیخته نباشد، نمیتوان آن را اثری ادبی نامید. در حقیقت مخاطبی که سراغ ادبیات داستانی میرود در جستجوی جهانی غیر از جهان واقعی است زیرا جهان واقعی برایش جذابیت خاصی ندارد و سراغ کتاب داستان میآید تا در آن، جهان تخیلی خود را جستجو کند. این جهان در فضای خیال مخاطب شکل میگیرد و هرچه عنصر خیال در اثر قویتر باشد به مراتب مخاطب را بیشتر به خود جذب میکند. میزان استفاده از آن در گونههای مختلف ادبی متفاوت است؛ مثلا در آثار علمی و تخیلی و ژانر وحشت نسبت خیال به واقعیت بسیار بیشتر است و همین موضوع سبب جذابیت اثر میشود. بهطور مثال اقبال نوجوانان نسبت به آثار هریپاتر در سراسر دنیا از کودکان آفریقایی گرفته تا آسیایی و آمریکایی یا فرهنگهای متفاوت بسیار زیاد است و این استقبال را در بر میگیرد. وجه مشترکی که سبب شده کودکان با فرهنگ های مختلف به سمت این اثر جذب شوند این بوده که نویسنده توانسته است جهان خیالی جذابی برای همه مخاطبان فراهم کند. باید توجه داشت کودکان و نوجوانان علاوه بر ویژگیهای بومی دارای یک سری ویژگیهای جهانی هم هستند و اگر گونه ادبی جذابی تولید شود میتواند همه ملیتها را با فرهنگهای مختلف به سمت خود جذب کند.
به نظر شما عنصر خیال تا چه اندازه در آثار تالیفی کودک ونوجوان ما به طور حرفه ای مورد توجه قرار میگیرد؟
نکتهای که لازم است به آن توجه داشته باشیم این است که کودکان و نوجوانان (به ویژه کودکان) دارای قدرت تخیل بسیار بالایی بوده و معمولاً این عنصر وجه بسیار تعیینکنندهای برای آنها دارد. متاسفانه در ادبیات کودک و نوجوان ما به بهره گیری از عنصر تخیل و تولید آثار فانتزی و علمی- تخیلی توجه زیادی نشده است. در ایران بیشتر به قصهها، داستانها و خلق آثار رئالیستی توجه شده و فضاهای واقعگرایانه مورد استفاده قرار میگیرد .
به گمان شما استفاده از قابلیت همه ژانرها در تولید کتاب برای کودکان و نوجوانان ضروری است؟
دایره مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان بسیار متفاوت است و نیازها و سلایق آنها نیز متنوع و متکثر . پس نمیتوانیم به تعداد محدودی ژانر اکتفا کنیم، حتی اگر علاقهمندی به بعضی ژانرهای مشخص بسیار زیاد باشد. ادبیات کودک ونوجوان را باید به صورت یک پازل فرض کنیم که به همه قطعات آن برای تکمیل یک تصویر نیازمند هستیم اما نقش هر کدام از آن قطعات ممکن است کم یا زیاد باشد . بنابراین برای خلق آثار متفاوت باید از همه ژانرها استفاده کرد. استقبال مخاطبان به خودی خود نویسندگان را راهنمایی میکند که در کدام گونه بیشتر قدم بزنند. البته پرداختن به ژانرها یک کار تخصصی است که باید در آن حوزه مهارت خاصی داشت، بنابراین همه نویسندگان نمیتوانند در همه حوزهها به صورت تخصصی کار کنند و به خلق اثر بپردازند.
به نظر شما میزان شناخت نسبی نویسندگان ما از گونههای مختلف ادبی مورد استفاده در ادبیات امروز چقدر است؟
ادبیات کودک و نوجوان مدرن در ایران پدیدهای نوپا با سابقه ای کمتر از 100 سال است، درحالی که سابقه آن در غرب 200 تا 300 سال برآورد می شود ،پس ما هنوز در حال آزمون و خطا هستیم. البته باید به جهش هایی هم که در این زمینه داشته ایم توجه کنیم. باید توجه داشت تعداد نویسندگان کودک و نوجوان قبل از انقلاب حدود 20 تا 30 نفر بود اما بعد از انقلاب شاهد رشد کمی و کیفی تعداد نویسندگان و تعداد آثار تولیدی در این حوزه هستیم. همچنین به نسبت رشد کتابهای کودک و نوجوان، دانش عمومی نویسندگان ما هم افزایش پیدا کرده است. فقط یک مشکل در این حوزه وجود دارد و آن این است که نویسندگان در حوزه کودک و نوجوان از همه وقت خود برای مطالعه و تعمیق بخشیدن به کارشان بهره نمیبرند و به صورت حرفهای به این کار نمی پردازند.
در نوشته های شما اغلب رگه ای موثر از وقایع تاریخی دیده می شود،چرا اغلب قالبهای ادبی و تاریخی را برای نوشتن انتخاب میکنید؟
من به تاریخ علاقه دارم و تصور میکنم ظرایف و نکات خاصی در آن وجود دارد که درصورت بازخوانی تازه و فنی میتواند برای مخاطبان کودک و نوجوان جذاب و آموزنده باشد. به هر حال هر میراثی که تاکنون به ما رسیده ،ریشه در جنبههای مختلف تاریخی، اجتماعی و مذهبی دارد. ژانر تاریخی نخستین ژانر ادبی رمان در ایران است که تا چندین سال در بازار نشر مطرح بود و این نشان میدهد مردم ایران به این ژانر علاقه بسیاری دارند و همین علاقه، نویسندگان مختلفی را دچار احساس مسئولیت کرده است.
برخی نویسندگان آثار تاریخی و مذهبی معتقدند در خلق آثار تاریخی و مذهبی باید بیشتر بر مستندات تاریخی و مذهبی تکیه کرد تا عنصر خیال؛ نظر شما چیست؟
وقتی میخواهیم کار داستانی انجام دهیم، روایتمان باید آمیخته با خیال باشد چون در غیر این صورت تبدیل به اثری مستند خواهد شد. استفاده از عنصر خیال در معرفی فضاها و عناصری که در تاریخ اثری از آنها وجود ندارد، موجبات جذابیت بیشتر رمانهای تاریخی را فراهم می آورد. در نوشتن رمان تاریخی باید از مقداری اطلاعات تاریخی استفاده کنیم و بقیه شخصیتپردازی و فضاها از تخیل نویسنده ترواش کند، به شرطی که فضای اصلی داستان تحریف نشود. در این گونه نوشتن،دست نویسنده در ساخت و ساز جزییات تاریخی، فضاها و شخصیتها باز است و میتواند به واقعیت پر و بال دهد ولی نباید جهت کلی را عوض کند. این موضوع در ژانرهای مذهبی هم صدق میکند و باید توجه شود که جهتگیری مذهبی داستان تحریف نشود.
چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۱
نظر شما