نگاهی به خانواده ایرانی در يك کتاب
جامعهشناسی خانواده ایرانی چیست؟/ اثری درباره تجربه زیستی از خانواده
خانواده در دهههای اخیر با تحولاتی مواجه بوده است که عباس عبدی در کتاب خود با عنوان«جامعهشناسی خانواده در ایران» این تحولات را به تصویر کشیده است. خانوادهای که از دل آن خانواده مدرن متولد شده و در سالهای اخیر درجامعه در حال رشد است.
خانواده؛ دیرپاترین نهاد
عباس عبدی نیز در کتاب خود با عنوان«جامعهشناسی خانواده در ایران»، خانواده را دیرپاترین نهاد اجتماعی میداند و اعتقاد دارد نهادی است که تحولات عمیقی را به لحاظ ساختاری و کارکردی به خود دیده است.
پرداختن به مدل خانواده و تغییرات آن موضوع اصلی این کتاب است. اما باید توجه داشت، تغییرات خانواده از خانواده قدیم به خانواده جدید به دلایل متعدد برای همه اهمیت دارد. حساسیتهایی که نسبت به خانواده وجود دارد، افراد را نسبت به تحولات خانواده حساس میکند.
دگرگونی در خانواده موجب تحول در «مسیر زندگی» و «تجربه زیستی» تکتک انسانها شده است. تحول خانواده به معنای تحول در سرنوشت همه افراد است. علاوه بر این، تحولات خانواده از یک طرف، ریشه در متحولشدن بنیانها و نهادهای جامعه مانند دین، علم، فناوری، هنر، جهانبینی، سیاست و اقتصاد دارد و از طرفی دیگر، پیامدهای تحول خانواده، دامنگیر تمامی ارکان جامعه، اقتصاد، فرهنگ و سیاست میشود.
سرنوشت در گرو تغییر خانواده
نویسنده در این کتاب نیز به تجربه حسی و نزدیکی همه به خانواده اشاره کرده است؛ بنابراين میتوان گفت نهتنها زندگی فردی مردم بلکه سرنوشت جمعی ما نیز به تحول خانواده گره خورده است.
نکته دیگری که در این کتاب نیز قابل خوانش است، آگاهی ما نسبت به تحولات خانواده است که باعث توجه بیشتر به این تحولات میشود. خودآگاهی روزافزون ما در زمینه زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان امروز نسبت به گذشته باعث میشود تا به تغییرات خانواده در گستره بیشتری توجه کنیم و به نحو عینیتر و عریانتری این تغییر و تحولات را درک کنیم.
با این تفاسیر باید گفت انسان امروز هوشیار است و نسبت به وضعیت خود منتقدانه میاندیشد؛ یعنی تحولات جامعه و فرهنگ، دیگر بهصورت تدریجی و ناخودآگاه در مرور زمان صورت نمیگیرند بلکه این تغییرات بسیار سریع و شتابان و در عین حال در پیش چشمان انسان امروز انجام میشوند.
مساله دگرگونی در خانواده صرفاً مسالهای دانشگاهی نیست که فقط جامعهشناسان یا روانشناسان یا متخصصان مسائل زنان درباره آن صحبت کنند، بلکه مسالهای است که در بحثهای تلویزیونی، میزگردها، سریالها یا حتی در گفتگوهای مردم عادی مورد توجه قرار میگیرد. بحث دگرگونی خانواده امروزه به مثابه موضوعی مهم، در گفتمان دانشگاهی، رسانهای و در گفتمان مردم عادی، کانون توجه است که عبدی نهم در كتاب خود تصویری مطلوب از آن ارائه کرده است.
چشمانداز روشن نیست
جامعه ایران در مسیر تغییراتی قرار دارد که چشمانداز و دامنه آن چندان که باید روشن نیست. هرفردي كه درجامعه ایران زندگی میکند، کم و بیش حسی از دگرگونی دارد و این تجربه را خواه خوشایند بیابد یا ناخوشایند به صورتهای گوناگون بیان میکند.
قضاوتهایی که درباره جوانان یا زندگی اخلاقی و مانند آن در محاورات عادی یا در گزارشهای پژوهشی ابراز میشود، عمدتا ناظر به چنین تغییراتی است که ناشی از گرایش به نوگرایی و تجددگرایی است. به عبارتی تغییرات و تحولاتی که در غرب تحت عنوان مدرنیته و جهانی شدن اتفاق افتاده است پیامدهایی را از طریق دنیای اطلاعات و ارتباطات بر سایر نقاط دیگر جهان بجای گذاشته است و چون همه این تحول از درون نیست و در جوامعی که وارد میشود، فرهنگسازی نشده است، لذا بحرانهایی را در زندگی مردم جهان به وجود آورده و در این میان جامعه ایران از این تحولات دور نبوده است.
به نظر میرسد در ایران زندگی فرهنگی بیش از سایر حوزههای زندگی اجتماعی تغییراتی را از سر گذرانده است و بعضی تحولات اجتماعی راه را برای ظهور گروههای اجتماعی با جهانبینی متفاوت و خواستهای متنوع باز کرده است.
در این کتاب نیز خواننده با مسائلی از این دست آشنا میشود. نویسنده در بخشی از کتاب به قرائتی از خانواده سنتی دست زده است که در آن نقش زن و مرد تعریف شده بود و در نتیجه انتظارات زن از مرد نیز معلوم بود. اما به مروز که اندیشههای مدرن در امور مختلف از جمله نقشهای جنسیتی و مسائل خانوادگی شکل گرفته، و به تناسب آن رفتار مرد در برخورد با همسر و فرزندان به وجود آمد و مدرنیسم به مرور جایگزین سنت شد. دستکم چند فرآیند عمده مانند گسترش آموزش، اعم از آموزش ابتدایی یا گونههای دیگر آموزش، رشد رسانهها و نفوذ آنها در زندگی فردی و جمعی، رشد شهرنشینی و تمرکز فزاینده جمعیت در شهرهای بزرگ، افزایش سطح آموزش زنان، توسعه فرآیند تفکیک اجتماعی است.
نظر شما