«دید و بازدید» نخستین بار سال 1324 از سوی انتشارات امیرکبیر روانه بازار نشر شد و پس از آن ناشران دیگری هم این اثر را بازچاپ کردند.
در بخشی از داستان پستچی این مجموعه میخوانیم: «اکنون که به یاد او افتادهام و میاندیشم، راستی ریخت و قیافه او در ذهنم، خیلی عجیب میآمد و من چه بی فکر بودهام که تا کنون به این فکر نیفتاده بودم.
یک کاسکت لبهدار داشت که وسط طاق آن از یک لکه بزرگ چرک، سیاه شده بود که حتماً از چربی فرق سر بیمویش بود؛ و لابد از ورقه شناسنامه و یا اوراق بهادار دیگرش- مانند قبض کرایه خانهها و یا دعای که یکروز جمعه در سیدملک خاتون از صاحب معرکهای گرفته و آنها همه را در آستر کلاه خود حفظ میکرد، میگذشت و پارچه سقف کلاهش را تیره میساخت.
پای چشمهای آویزان و صورت بیرنگ و ماتش، نمیگذاشت آدم درباره او حکم قطعی کند. شیرهای بود؟...»
چاپ هشتم مجموعه داستان «دید و بازدید» در 160 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای هشت هزار تومان از سوی انتشارات فردوس روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما