خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- سمیه حسننژاد: «خزف» بجای «لعل»» تعبیر دکتر سیدمحمدتقی روحانی رانکوهی، دانشیار دانشکده برق و مهندسی دانشگاه شهید بهشتی درباره پدیده کتابسازی است. مولف کتاب «مقدمهای بر پایگاه دادهها» اثر شایسته تقدیر کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1381، در گفتوگو با خبرنگار (ایبنا) کتابسازی را نتیجه تفکر «بساز و بفروشی» عنوان کرد.
کتابسازی چیست؟
کتابسازی را اینطور میتوان توصیف کرد؛ تولید یک متن، با ظاهر فیزیکی کتاب که محتوای آن برگرفته از منابع دیگر است. اثری که گاه با ترجمه به اصطلاح «آزاد» عرضه میشود که البته مترجم به متن اصلی چندان هم وفادار نبوده است.
تولیدکننده با کمترین صلاحیت و اهلیتی در موضوع اثر، تغییراتی در ساختار و بافت متن ایجاد میکند. تولیدکننده چنین آثاری این تغییرات را بی آنکه سالها در موضوع اندیشیده و پژوهیده باشد و دانش ژرفی کسب کرده باشد اعمال میکند.
پدیده کتابسازی چه زمانی بروز میکند؟
این پدیده چند دلیل دارد که اهمیت و نقش آنها در شرایط زمانی و مکانی مختلف یکسان و ثابت نیست. برخی از دلایل را میتوان چنین برشمرد:
- نبود کنترل کیفی و کمی دقیق و همه جانبه از سوی نهاد مسئول صدور مجوز چاپ و نشر.
- نبود دایره ویراستاری کنترل کیفی و کمی با توجه به جنبههایی که دارد به معنای تخصصی آن نزد برخی از ناشران مجاز اعم از بخش خصوصی و بخش دولتی.
- کمبود نیروی متخصص ویراستاری براساس یک مجموعه مشخص از ضوابط استاندارد.
- صدور اجازه تاسیس موسسه انتشاراتی به متقاضی فاقد همه شرایط کیفی- تخصصی استاندارد.
- نبود علاقه کافی نزد دانشوران و فرهنگمندان به تالیف یا ترجمه آثار اصیل و معتبر، به دلیل نبود حمایت یا حمایت ناکافی مراکز مسئول همچنین استقبال کم جامعه از آثار اصیل و ژرف و بنیادی بهویژه در زمینههای علمی و فنی و پائین بودن سطح انتظار بسیاری از مخاطبان بهویژه جوانان در زمینههای علمی، فنی، ادبی و هنری.
- گرایش روزافزون به کمخوانی، سطحیخوانی، سادهخوانی و آسانخوانی بسیاری از مخاطبان، به دلیل گسترش بیرویه و رشد کمی به اصطلاح مراکز ارایه دانش، فن، هنر و همچنین تاحدی بهخاطر وجود اینترنت که پر است از انواع مطالب از جمله مطالب سطحی و ژورنالیستی.
- کمبود نقادان و تحلیلگران ذیصلاح و بیغرض اعم از افراد مستقل یا وابسته به مراکز رسمی علمی، فنی، هنری و ادبی.
- غیرتخصصی بودن بسیاری از موسسات چاپ و نشر از نظر موضوعی.
- سودجویی برخی از به اصطلاح ناشران و قلم به دستان.
ارتباط سطح علمی دانشجو و دانشگاه با مقوله کتابسازی چطور تبیین میشود؟
تا آنجا که به متون آموزشی دانشگاهی مربوط میشود، این دلیل کاملا مطرح است که در پاسخ به سوال قبلی به بیان دیگر مطرح کردم. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟
مهمترین آسیبهای کتابسازی چیست؟
این پدیده آسیبهایی دارد که از جمله مهمنرین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتقال دانش و فرهنگ سطحی، نادقیق و گاه حتی نادرست به مخاطبان در بسیاری از زمینهها. بازداری از رشد و ارتقاء سطح دانش و فرهنگ جامعه و کمک به پسرفت آن.
- دورکردن مخاطبان از اندیشهورزی، خردورزی و در نتیجه تضعیف تدریجی قوه ادراک آنها.
- عادت دادن تدریجی مخاطبان به مطالعه کنشپذیرانه یعنی منفعل به جای مطالعه کنشگرانه و منتقدانه.
- عادت دادن مخاطبان به کسب معلومات سطحی و محفوظات اندیشه نشده.
- اشاعه نوعی ابتذال در دانشجویی و دانشپژوهی.
- عرضه گسترده «خزف» بجای «لعل» در عرصه دانش و فرهنگ.
- سرایت روش و تفکر «بساز و بفروش» به حوزه چاپ و نشر.
- دورنگاه داشتن مخاطبان بهویژه جوانان از سطح کیفی دانش و فن در جهان و در نتیجه کمک به پسماندگی، درجازدگی بلکه پسرفت آنها در این زمینهها.
- مصرف بیفایده بلکه زیانبخش کاغذ و مواد لازم دیگر برای چاپ و نشر و در نتیجه زیانرسانی به اقتصاد کشور.
و آسیبهای دیگر که ذکر همه آنها در این مجال ممکن نیست.
با نکاتی که اشاره کردید ملاک برای تشخیص یک کتاب واقعی چیست؟
برای شناخت کتاب واقعی باید به چند عامل از جمله مولف، مترجم، ویراستار و موسسه نشر توجه داشت. اساسا برای بررسی یک اثر مکتوب، ضوابطی وجود دارد که به آنها ضوابط کنترل کیفی-کمی یا به بیان دیگر ضوابط ویراستاری گفته میشود.
در ویراست چهارم کتاب «شیوه ارایه مطالب علمی و فنی» به تفصیل این ضوابط معرفی شده است. اما مهمترین عامل، نویسندگان و مترجمان هستند که باید تخصص و در نتیجه صلاحیت و اهلیت لازم و کافی را در موضوع داشته باشند. البته تشخیص این وضع همیشه آسان نیست، از جمله به این دلیل که صرف داشتن «مدرک» کافی نیست.
برای تشخیص مصادیق کتابسازی چه راهی وجود دارد؟
در مورد تشخیص مصادیق کتابسازی باید بگویم که اینکار نوعی قضاوت است و ماهیتاً بسیار حساس. باید مجموعه ضوابط کنترل کیفی-کمی را در اختیار داشت و بر پایه آنها داوران دارای صلاحیت و بیغرض و نظر، با دقت و صرف وقت بسیار نسخه پیش از چاپ را بررسی و اعلام نظر کنند. بدیهی است نظر اعلام شده باید نافذ باشد تا از چاپ و نشر « کتاب» فاقد ضوابط جلوگیری شود.
متولی اصلی بررسی آثار کدام نهاد است؟
در وضع کنونی، وزارت ارشاد، هر یک از وزارتخانههای مرتبط با موضوع اثر، پژوهشگاهها و دانشگاههای معتبر. البته با هماهنگی با وزارت ارشاد.
اما میتوان پیشنهاد داد سازمانی بهعنوان مثال در حوزه ریاست جمهوری حتی یک معاونت در این حوزه برای اعمال کنترل متمرکز کیفی-کمی در امر بسیار خطیر چاپو نشر در زمینههای دانش و فرهنگ بشری ایجاد شود.
جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۱
نظر شما