آریان فردی است که در محله خونگاه سنگلج به دنیا میآید و با فقر و تنگدستی بزرگ میشود و برای تحصیل به ایالات متحده آمریکا میرود و در رشته شیمی و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل میشود.
این شخصیت داستانهای فصیح با «آنا کمبل» دختری اهل نروژ ازدواج میکند اما همسرش در یک تصادف کشته میشود و وی پس از بازگشت به ایران، سال 1342 در شرکت نفت استخدام میشود. آریان در رمان «اسیر زمان» در آبادان و در خط مقدم جبهه جنگ حضور مییابد.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «آن شب بدم نمیآید به منزل حکیم بهرام آذر بروم و در محرم خلوت انس کذایی همیشه خوب او سرگرم شوم. چون چیزی که امشب از هر شب سالهای اخیر بیشتر نیاز دارم، همین «الا یا ایها الساقی» است و نگاه نکردن به صورت هیولای سرتق گذشتهها.»
انتشارات آسیم جلد دهم رمان «اسیر زمان» را در 418 صفحه، شمارگان 700 نسخه و بهای 18 هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما