به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در مجموعه «بهترین قصههای ملانصرالدین» داستانها به صورت کمیک استریپ(تصویری) برای گروه سنی «ب و ج» ارائه شده است. داستان تصویری یا کمیک استریپ به مجموعهای از نقاشیهای دنبالهدار میگویند که شرح روایات و بیان ماجراهایی را به زبان تصویرهای متوالی و با استفاده از دیالوگ روایت میکند.
«خر استثنایی» نخستین جلد این مجموعه است که شامل 6 داستان تصویری مانند «شکار غول»، «خرسی روی درخت»، «هزار سکه طلا»، «خر استثنایی» و «معلم و شاگرد» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ملانصرالدین عادت داشت که هر روز با صدای بلند دعا کند و دعای او همیشه یک چیز بود. خدایا! هزار سکه طلا به من بده. خدایا! من هزار سکه طلا از تو میخواهم و اگر حتی یک سکه کمتر از این تعداد به من بدهی، اصلا قبول نمیکنم. یک روز همسایه فضول ملا نصرالدین تصمیم گرفت که سر به سر او بگذارد. همسایه نهصد و نود و نه سکه طلا را در کیسهای ریخت و آن کیسه را به داخل خانه ملا نصرالدین انداخت...»
دومین جلد این مجموعه «خدمتگزار کلم» نام دارد و شامل 11 داستان تصویری است. «بشنو و باور نکن»، «هرکسی سهم خودش»، «شکار فوقالعاده»، «کفشهای ملا نصرالدین»، «پیشگیری» و «حیوان زبان نفهم» برخی از عنوانهای این داستانهاست.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ملانصرالدین و دوستش در مجموع مقدار کمی پول داشتند. آنها به رستورانی رفتند و یک لیوان شیر سفارش دادند. دوستش گفت: «تو اول سهمت را بخور. من کمی شکر آوردهام. بعد از اینکه تو سهمت را خوردی، من شکر را در سهم خودم میریزم.» ملانصرالدین جواب داد: «من هم شیر را با شکر بیشتر دوست دارم. همین الان شکر را در لیوان بریز. مطمئن باش من فقط سهم خودم را میخورم.» دوستش پاسخ داد: «متاسفم. من مقدار خیلی کمی شکر دارم و این مقدار فقط برای شیرین کردن نصف لیوان کافی است و به تو نمیرسد...»
«کلک مرغابی» سومین اثر این مجموعه است که دارای هفت داستان تصویری با عنوانهای «به چه فکر میکنی؟»، «تیراندازی»، «من نیستم»، «کلک مرغابی»، «تصفیه حساب»، «خانه خودم» و «امضای روی در» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «یک روز ملا نصرالدین مردی را دید که برای جمعیت زیادی، صحبت میکرد و میگفت: «اجی مجی لاترجی...». مردی در این جمعیت گفت: «این مرد عجب چرندیاتی میگوید» و بعد زد زیر خنده. ملانصرالدین پرسید: «تو به چه میخندی؟» مرد جواب داد: «به حرفهای مزخرف تو.» ملانصرالدین گفت: «چه گفتی؟ تو حق نداری به من توهین کنی. اگر راست میگویی، بیا و ثابت کن حرفهای من مزخرف است...»
در «مرغهای دانشمند»، جلد دیگر این مجموعه، پنج داستان تصویری مانند «صدای خر»، «بار سنگین» و «زبان اشاره» بیان شده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «یک روز ملا نصرالدین دم در خانهاش نشسته بود که همسایهاش آمد و به او گفت: «سلام ملا نصرالدین! خرت را به من قرض میدهی؟ برایم یک کار فوری پیش آمده.» ملا نصرالدین جواب داد: «نه، متاسفم! من خرم را به یکی از دوستانم قرض دادهام.» ناگهان صدای عرعر خر بلند شد...»
بیتردید ملانصرالدین یکی از معروفترین شخصیتهای فکاهی جهان است. داستانهای کوتاه و طنزآمیزی که به این مرد منسوب است، معمولا ترکیب جالبی از سادهلوحی و تیزهوشیاند و همین ویژگی ها جذابیتی مقبول برای آنها به ارمغان آورده است. ملانصرالدین را در ایران، ترکیه، عراق، هندوستان، شوروی سابق و حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی با نامهای گوناگونی میشناسند. لطیفههای منسوب به ملانصرالدین در هر کشوری رنگ و بوی آن سرزمین را به خود گرفته ولی از محتوای دوگانه خالی نشده است. گاهی این لطیفهها، حقایقی تلخ را در پشت چهره خندان خود پنهان میکنند و گاه بدون اینکه قیافه عبوس نصیحتکننده را به خود بگیرند ما را پند میدهند.
از دیگر آثار مهروش طهوری، شاعر، نویسنده و مترجم کودک و نوجوان میتوان به «زبان دوستی»، «زبان شادی»، «زبان امیدواری»، «دیکته شب سوم دبستان»، «بلایای طبیعی»، «امپراتوری رم باستان» و«چراهای شگفتانگیز ایران باستان» اشاره کرد.
چاپ چهارم مجموعه «بهترین قصههای ملانصرالدین» در قالب 16 صفحه و شمارگان دو هزار نسخه به قیمت 18 هزار ریال از سوی واحد کودکان و نوجوانان انتشارات ذکر منتشر شده است.
جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۰
نظر شما