گفته میشود فصیح این داستان را برگرفته از سرگذشت واقعی شخصی به همین نام که در آلمان با وی آشنا شده نوشته و در بازگشت به ایران آنرا منتشر کرده است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «از افق آخرین پیچ راه دراز، که به آبادی شورآب نزدیک قم می رسید، دو مسافر با یک قاطر پیش می آمدند. یکی از دو مسافر، آن که دنبال قاطر میآمد، پسرک لاغر و گیوه پوشیدهای بود با پیراهن گشاد و سفید و بلندی که روی سِدرهی سفید، چسب تنش پوشیده بود. روی پیراهن، بند کُشتی سفیدش را سفت دور کمرش بسته و چندین گره زده بود .مسافر دوم پیرمرد ریش سفیدی بود، که او هم جبّهی بسیار بلندی روی سدرهاش پوشیده بود و کلاه کتانی کوچک و گردی به سر داشت.»
چاپ شانزدهم رمان «داستان جاوید» در 408 نسخه، شمارگان 700 نسخه و بهای 19 هزار تومان از سوی انتشارات البرز، منتشر شده است.
نظر شما