خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- حمیده میرحسینی: به دنبال ادامه سوژه «کتابسازی امروز یا کتابسوزی دیروز؟» اینبار سراغ دکتر هدی سیدحسینزاده، پژوهشگر تاریخ اسلام رفته و با وی به گفتوگو نشستهایم.
متن این گفتوگو را در زیر میخوانید.
خانم دکتر سیدحسینزاده چنانکه مستحضرید کتابسازیهایی که اخیرا در حوزه تاریخ انجام میشود، به یکی از بیماریهای بازار نشر امروز ما، بدل شده است. میخواستم در این زمینه نظر و ارزیابی شما را بدانم.
چنانچه باور داشته باشيم كه هر معلولي زاده علتي است، بنابراين پديده كتابسازي در جامعه ما كه به درستي آنرا به يك بيماري تشبيه كردهايد، نيز از اين قانون مستثني نيست. يافتن علل و عوامل اين پديده به طور كلي و در اين مورد خاص، در ارتباط با كتابهاي تاريخي، نيازمند مطالعات وسيع و كارشناسانه متخصصان علوم مختلف، از جمله جامعهشناسان، روانشناسان و پژوهشگران تاريخ است اما بديهي است چنانچه بستر لازم و درخواست براي محصولاتي از اين دست وجود نداشته باشد، انگيزه توليد آن نيز از بين میرود و نهايتا چنين فعاليتهايي بيثمر میماند و محكوم به شكست خواهند بود.
با توجه به موارد فوق، به نظر ميرسد دامنه پيدايش و رواج اين پديده بسيار گسترده است و نميتوان انگشت اتهام را به سمت و سوي گروه يا گروههاي خاصي گرفت اما در يك جمعبندي كلي، شايد بتوان يكي از علل رواج كتابسازي در حوزه تاريخ را جذابيت اين موضوع و علاقه مردم به دانستن آنچه در گذشته بر آنها رفته، دانست؛ به يعني همان اشتياقي كه زماني مردم در نقل و شنيدن روايتها و افسانههاي كهن از خود نشان ميدادند. طبيعي است كه اين علاقه و كشش مردم، افرادي را كه در پي نام و شهرت و البته منافع مادي هستند، به سمت موضوعات تاريخي جلب ميكند. همچنين از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه تدوين مطالب و چاپ اثر در ديگر حوزههاي علمي، نيازمند دانش و ارائه مستنداتي است كه اطلاع از آنها براي افرادي كه در پي كتابسازي هستند، دشوار است، اما از آنجا كه برخي به اشتباه تاريخ را فقط موضوع گذشته ميدانند، خود را ملزم به استفاده از منابع و مآخذ معتبر، و ارائه منابع و مآخذ خود نمیدانند و بنابراين فارغ از هر گونه احساس مسئوليتي و به راحتي در اين حوزه قلمفرسايي ميكنند.
کتابسازیهایی که انجام میشود میتوان (با در نظر گرفتن حالت اعتباری و قراردادی آن) به چهار دوره باستان، میانه(اسلامی)، معاصر(پهلوی) و انقلاب اسلامی تقسیمبندی کرد. به نظر شما بیشتر کتابسازیهایی که انجام میشود، مربوط به چه دورانی هستند؟
به طور كلي انجام اين عمل ناپسند، مختص به يك يا چند دوره خاص تاريخي نيست، و ميتواند شامل تمامي دوران باشد، اما از آنجا كه تاريخ معاصر براي مردم ملموستر است؛ و در چند سال اخير نيز علاقه و گرايش بيشتري به تاريخ ايران باستان در مردم ايجاد شده، افرادي كه ما از آنها در اينجا با عنوان كتابسازان ياد ميكنيم، در اين دو دوره فعاليت بيشتري انجام دادهاند.
چرا عمده کتابهای تاریخی از روش شناسی خاصی پیروی نمیکنند و از روحیه پژوهش علمی تهی هستند؟
پاسخ سوال روشن است؛ زيرا بيشتر نويسندگان اين كتابها، خود اهل تحقيق نيستند. گروهي از اين نويسندگان به اشتباه بر اين باورند كه براي نوشتن درباره تاريخ، علاقه يا ذوق نويسندگي (اگر خوشبينانه به اين مساله نگاه كنيم)، كفايت ميكند، در صورتيكه بر اساس اصول علمي پذيرفته شده در تمامي مراكز علمي و دانشگاهي معتبر دنيا، مانند ديگر رشتههاي علوم انساني، پژوهش در تاريخ نيز روشهاي خاص خود را دارد، كه عدم رعايت آنها هر پژوهشي را فاقد اعتبار خواهد كرد.
درباره گروه دوم كه به اهميت اين امر واقفند، اما از آنجا كه ميخواهند ره صد ساله را يك شبه بپیمایند و بدون رنج و صرف وقت براي تحقيق، به اهداف خود كه عمدتا مادي نيز هستند، دست يابند، سخن بيشتري نميتوان گفت.
به نظر شما کتابسازی چه تاثیری بر جامعه خصوصا بر مخاطبان حرفهای میگذارد؟
طبيعتا مخاطبان حرفهاي، متقاضيان اصلي اين كتابها نيستند زيرا آنها توانايي اين را دارند كه آثار با ارزش و كيفي را از نمونههاي بياعتبار آن تشخيص دهند. به نظر ميرسد بيشتر بايد نگران اقشار عمومي جامعه بود كه در زمره علاقهمندان مطالعه كتابهاي تاريخي هستند اما به سبب اطلاعات كمتري كه در اين حوزه دارند، هر آنچه بازار عرضه ميشود، تهيه و مطالعه میکنند و در نهايت بدون آنكه از صحت اين مطالب آگاه باشند، آنها را ميپذيرند.
آیا اینکه نهادی متولی امر کنترل و مهار بر کتابسازی را بر عهده گیرد، موافقید؟
به صورت مستقيم نميتوان نهادي را مسئول مبارزه با اين موضوع كرد، چرا كه دامنه اين كار بسيار فراتر از وظايف يك نهاد يا وزارتخانه خاص است اما جديت در تدوين و دفاع از حقوق نويسندگان براي جلوگيري از سرقتهاي پژوهشي (به عنوان نمونه استفاده و در حقيقت تصويربرداري از كتابها و مقالات چاپ شده يا پاياننامههاي دانشجويي و دفاع يا چاپ آنها با عنواني متفاوت در جايي ديگر) كه چند سالي است در جامعه ما باب شده، بر عهده وزارت ارشاد و ديگر وزارتخانههاي مرتبط است.
آیا رسالتی هم بر عهده ناشران و نهادهایی مثل وزارت ارشاد میبینید؟
ناشران خود به خوبي از وظيفه خطير و حساسشان به جامعه اطلاع دارند و وجود ناشران معتبر خود گوياي اين گفته است اما براي بهبود يا حداقل كاهش اثر مخرب اين معضل، به نظر ميرسد ناشران ميتوانند با اجتناب از انتشار آثاري كه واجد اصول اوليه يك كار علمي نيستند، به رفع آن كمك كنند. سادهترين اقدام براي دستيابي به اين هدف، فرستادن اثر مورد نظر نزد داوران متخصص هر دوره تاريخي چاپ آن پس از تاييد داوران است.
آیا دانشگاههای کشور که یکی از نظام امتیازدهی آنها به استادان، چاپ کتاب است، عاملی برای کتابسازی این حوزه میتوان دانست؟
اگرچه نميتوان تأثير اين عامل را كاملا رد كرد اما بايد توجه داشت كه بخش عمدهاي از اين استادان خود از متخصصان رشتههاي مختلف تاريخي و مسلما آگاه به روشهاي علمي تحقيقي هستند، بنابراين به نظر ميرسد بايد عواملي را كه در خلق و تداوم پديده كتابسازي تاثيرگذارتر بودند، در جاي ديگر جستجو كرد.
از نظر شما چقدر در کتابهای تاریخی ما از منابع علمی، اسناد و مدارک استفاده میشود؟
ارائه يك نظر كلي در اين باره دشوار است، زيرا اين امر كاملا با نويسنده و موضوع مورد پژوهش او مرتبط است. نويسندگان مسئول و اهل فن همواره بيشترين تلاش خود را براي استفاده از منابع، اسناد و مدارك دست اول تاريخي (چنانچه براي موضوع مورد بحث موجود باشد) ميكنند، اما به همان نسبتي كه پژوهشگر و نويسنده معتبر در حوزه تاريخ اندك است، به همان اندازه نيز آثاري (اعم از كتاب يا مقاله) كه واجد اين شرايط باشند، نيز اندك هستند.
چه معیاری برای اعتبار و موجودیت یک نوشته باید باشد که سهم واقعی صاحب نوشته در خلق آن تلقی شود؟
براي موضوعات تاريخي عوامل مهمي مانند روش پژوهش، منابع مورد استفاده، تحليل موضوع و نهايتا نتيجه كار پژوهشگر، بيانگر كيفيت كار اوست.
راهکارهای شما برای این مساله چیست؟
همانطور كه پيش از اين نيز اشاره كردم ساده انگاري است كه وجود اين پديده را سطحي بدانيم. كتابسازي ريشههاي عميقي در فرهنگ و جامعه ما دارد و بر عهده كارشناسان است كه براي ريشهكن كردن اين رويه ناپسند، در بلند مدت به صورت جدي آن را بررسي و حل كنند.
در كوتاه مدت، كمترين كار اين است كه از ادامه و به ويژه گسترش اين معضل ممانعت به عمل آيد و براي نيل به اين مقصود ناشران، چه دولتي و چه غير دولتي، ميتوانند بيشترين نقش را ايفا كنند تا از اين طريق چاپ كتابهاي غير معتبر متوقف شود. ضمن اينكه اعطاي مرتبه به اعضاء هيات علمي و ارتقاء آنها، صرفا منوط به چاپ كتاب يا مقاله نیست و اعتبار علمي اين آثار، كه از اهميت بيشتري نيز برخوردار است، مدنظر باشد.
درباره هدي سيدحسينزاده
هدي سيدحسينزاده دارای مدرک دكترا در رشته تاريخ (گرايش ايران اسلامي)، از دانشگاه شهيد بهشتي در تهران و عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. تاريخ ايران (دورههاي تيموريان تا پايان آققويونلو، افشاريه و زنديه) و تاريخ شبه قاره هند و پاكستان (دوره ميانه) زمينههاي پژوهش وی هستند.
فعاليتهاي علمي و پژوهشي وی تا به کنون همكاري با استاد احمد منزوي در مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي و انجمن آثار و مفاخر فرهنگي براي تهيه فهرستواره كتابهاي فارسي، تاليف بيش از 100 مقاله در دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، دانشنامه ادب فارسي، دانشنامه زبان و ادب فارسي در شبهقاره، فرهنگ آثار ايراني- اسلامي؛ تاليف مقالاتي در نقد و بررسي آثار تاريخي در كتاب ماه تاريخ و جغرافيا و نشريات علمي و پژوهشي و برخي از مجموعهها و شركت در كنفرانسهاي بين المللي خارج از ايران بوده است.
از ميان مقالههای منتشر شده وی ميتوان به «كتابنامه عصر تيموريان»، «اظهر تبريزي خوشنويسي از هرات»، «افشاريه» و «اكبرشاه»، «بنگال»، «نگاهي به فهرست نسخههاي خطي فارسي در كتابخانه ملي پاريس»، «تجديد حيات سياسي امپراتوري گوركاني توسط صفويان»، «امير عليشير نوايي»، «خزاين الفتوح اثر تاريخ ادبي ـ امير خسرو دهلوي»، «بابريان»، «روابط خارجي ايران با عثماني و مصر در دوره حكومت يعقوب آققويونلو» اشاره کرد.
* در این باره بخوانید:
گفتوگو با رضا مرادی غیاثآبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازیهای تاریخ باستان مشهود است
گفتوگو با شروین وکیلی: کتابسازیهای تاریخ باستان بخشی از شارلاتانیسمِ دوران ماست
گفتوگو با علیرضا کمری: زنگ خطر حراج علم چه موقع به گوش میرسد؟/ناشران کاسبکار و نویسندههای دنبال نان و آب
گفتوگو با میزگرد «کتابسازی آثار تاریخی»: نقش شتابزدگی، ضعف آموزش آکادمیک و جعل تاریخ در کتابسازی
گفتوگو با بنفشه حجازی: مضر و مفید بودن کتاب امری نسبی است/سرقت محتوا بیشتر از کتابسازی ما را تهدید میکند
نظر شما