با روز ملی شعر و ادب/3
اسرافیلی: تلاش شهریار برای ورود واژگان جدید به غزل شجاعانه بود/ درستی انتخاب روز شعر و ادب
حسین اسرافیلی به بهانه «روز ملی شعر و ادب» و سالروز درگذشت شهریار گفت: از هر زاویه به زندگی و شعر شهریار نگاه کنیم، تازگی و تنیدگی شعر را با عاطفه و احساس درمییابیم و استفاده از واژههای جدید در اشعارش قابل تحسین است. به گمانم با همه انتقادهایی که درباره نامگذاری روز ملی شعر و ادب شده، سالگرد درگذشت شهریار برای نامگذاری این روز مناسب است.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از ویژگیهای شعر شهریار ورود واژگانی به شعر است که این کلمات تا قبل از آن چندان مجوز ورود به شعر را نداشتند. صرفاً شاعرانی در عصر مشروطه مثل ملکالشعرا بهار، میرزاده عشقی، ایرج میرزا و نسیم شمال برخی از این کلمات را وارد شعر کردند. شهریار نیز از همنسلان آن دوره است، اما بیشتر از دیگران تلاش دارد تا کلمات و عبارات عامیانهتری را وارد شعر کند.
این شاعر توضیح داد: شاید از منظر برخی منتقدان به نظر برسد شهریار در این شیوه افراط به خرج داده و در این شیوه نتوانسته جایگاهی به دست آورد. به گمانم ایرادی به این موضوع وارد نیست، بلکه تجربه و پیشنهاد تازهای است که به من و شما ارائه میدهد. همین که شهریار این شجاعت را به خود داده تا این عبارات و واژهها را وارد شعر کند، قابل تحسین است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به برخی شعرهای شهریار اشاره کرد و گفت: میدانیم که قرآن کریم دو بار نازل شده است؛ یک بار به شکل تدریجی و برای مردم و یک بار نیز جملگی به سینه حضرت رسول(ص). شهریار گرچه مثال زیبایی در این باره در شعرش نمیزند، اما همینکه سعی کرده تا شباهت امروزی به آن ببخشد، کاری قابل تمجید انجام داده که ناشی از جسارت او در عرصه شعر است. او نازل شدن قرآن را به تقسیم برقهای فشار قوی در شهر توصیف میکند، برقهایی که با همان ولتاژ نمیتواند وارد خانههای مردم شود و باید به 220 ولت تقلیل یابند تا ما بتوانیم از آن استفاده کنیم.
شاعر مجموعه «مردان آتش نهاد» توضیح داد: شاید چنین تشبیهاتی به اصطلاح در ادبیات «نچسب» باشد اما نشان از تلاش و تکاپوی شهریار در عرصه شعر دارد. به طور مثال موقعی که لباسهای کشی مد شده بود در شعری میگوید: در زیر پیرهن شده پنهان کنم تو را/تا پی بری به حکمت پیراهن کشم».
این شاعر یادآور شد: این نوجویی و توجه شهریار در شعر حتی در برخی مواقع به ضربالمثلهایی نیز تبدیل شد: «جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم/روکن به هر که خواهی، گل پشت و رو ندارد». برخی از تلاشهای او در عرصه شعر به جا نشسته و برخی دیگر نیز جا نیفتاده است اما آنجا که فطرتاً شعر میگوید، سرشار از عاطفه است: «از تو بگذشتم و بگذاشتم با دگران/ تو بمان و دگران وای به حال دگران».
اسرافیلی ادامه داد: شهریار شعری به نام «خان ننه»(مادربزرگ) دارد و این شعر به قدری زیباست که میتوان آن را در ادبیات منحصر خود شهریار دانست. وی در 70 سالگی احساسات 6 سالگیاش را بیان میکند. زمانی که حال مادربزرگش بد میشود و هنگامی که اطرافیان فکر میکنند او رفتنی است، به ده میروند. در این شهر شهریار به زیبایی مینویسد که وقتی میبیند «خان ننه» نیست از بزرگترها میپرسد او کجاست. اطرافیان به او پاسخ میدهند که خان ننه به زیارت رفته است. شهریار به حرف اطرافیان شک و اصرار میکند که او را پیش خان ننه به زیارتگاه ببرند. به او میگویند: تو ختم قرآن کن تا خان ننه باید. اگر این کار را انجام دهی او حتماً صدایت را میشنود.
وی توضیح داد: شهریار موسیقی را هم خوب میشناخت. جایی نوایی میشنود و شهریار سکوت میکند و بعد میگوید این گوشهای از دستگاه حسینقلیخان است. زمانی شاعری در مراغه به نام «بولود قاراچورلو» بود که تخلصش سهند بود و تمایلات تودهای داشت. شهریار «سهندیه»ای برای او مینویسد و در آن شعر زیبا میگوید سهند، درد ما درد اقتصاد نیست، درد دین است.
شاعر «عبور از صاعقه» اضافه کرد: از هر زاویه که به شعر و زندگی شهریار بنگریم، متوجه ظرایف قابل توجهای خواهیم شد. به گمانم برخلاف انتقاد فراونی که بعضی شاعران در سالهای اخیر داشتند، سالگرد درگذشت او انتخاب خوبی برای روز ملی شعر و ادب است. باید پیش از هر چیز به این پرسش پاسخ دهیم که چرا نباید از نام بزرگان و شاعران شناختهشدهمان استفاده کنیم. شهریار جامعیت بیشتری نسبت به بسیاری از شعرای دیگر ما دارد.
وی تاکید کرد: شهریار شاعری است که هم در تاجیکستان و هم ترکیه و ارمنستان شناخته شده است و نامگذاری روز ملی شعر از این نظر حساب شده به نظر میرسد.
روز 27 شهریور(سالروز درگذشت شهریار) به عنوان روز ملی شعر و ادب در تقویم جمهوری اسلامی ایران نامگذاری شده است.
گفتوگو با غزل تاجبخش را درباره شهریار اینجا ببینید.
گفتوگو با قربان ولیئی را درباره شهریار اینجا بخوانید.
نظر شما