خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- حفظ آثار و نشر ارزشها و فرهنگ دفاعی هر ملتی، بهویژه ملت ایران با پیشینه آزادیخواهی و استقلالطلبی و صلحجوییاش، همواره باید مورد نظر فرهیختگان و فرزانگان آن ملت باشد. به هر اندازه که پدیده جنگ و ستیزه شوم و ناپسند است، به همان اندازه فرهنگ دفاع و پایداری شایسته و پسندیده و مورد تاکید و تایید است. از راههای اشاعه و ترویج این فرهنگ و انتقال آن به نسلها و جوامع دیگر مکتوبکردن و ترجمه این آثار است. آشناکردن دیگر ملتها با نامردمیهای جنگ و ترویج روح دفاع در برابر ظلم و سرکوبگری، مهمترین و بهترین راه رسیدن به صلح جهانی است. پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اندک اندک، پیشنهاد ترجمه آثار مکتوب دفاع هشت ساله ملت ایران، برای آشنایی دیگر مردمان جهان واقعیت گرفت و آثاری در ایران و خارج از کشور به زبانهای عمدتاً عربی و انگلیسی ترجمه و منتشر شد. در بخش نخست این گزارش تعدادی از این آثار را که تاکنون به دیگر زبانها ترجمه و منتشر شده اند یا در نوبت انتشار قرار دارند، با معرفی اجمالی آنها مرور میکنیم:
*«امیر دلاور»، زندگينامه شهيد صياد شيرازي، گردآوری اميرحسين انبارداران، به اهتمام بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نشر شاهد، 1381. این اثر را «فاطمه پرچکانی» دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای لبنان و فعال در عرصههای رسانهای به عربی برگردانده و انتشارات «دارالهادی» در بیروت، ترجمه عربی آن را منتشر کرده است.
*«بابا نظر» در برگیرنده خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد در مصاحبه با حسین بیضایی است. این اثر توسط مصطفی رحیمی تدوین و به همت احمد دهقان ویرایش شده است. شهید محمد حسن نظرنژاد، جانباز 95 درصد با 140 ماه حضور در جبهههای جنگ، سال 1375 به شهادت رسیده است.کتاب «بابانظر» در شهریور 1388رونمایی و برای نخستین بار با شمارگان 20 هزار نسخه از سوی انتشارات سوره مهر وارد بازار کتاب شد. نسخه فارسی کتاب خاطرات «بابانظر» اخیراً به دو صورت پرینت در محل و نسخه الکترونیک در سایت آمازون عرضه شد. این اثر به دو زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده است.
*«بالاترین»(مجموعه داستان)، اصغر استادحسن معمار، بهاهتمام دفتر هنر و ادبیات ایثار سازمان امور جانبازان،1380. امتیاز ترجمه و انتشار این کتاب به زبان عربی به انتشارات دارالهادی لبنان داده شده است.
*«بین دنیا و بهشت»، زندگینامه شهید طاهرزاده، نشر شاهد، به قلم رحیم مخدومی. کتاب، روایت جانباز شهید محمدتقی طاهرزاده، هفده سالهای است که 18 سال دم در بهشت منتظر ماند، این کتاب به شکل داستانهای کوتاه ولی به هم پیوسته و با قلمی روان و جذاب نوشته شده است و در بخش انتهایی کتاب عکسهای ماندگاری از این شهید چاپ شده است.
در بخشی از کتاب روایت حضور رهبر معظم انقلاب بر بالین این شهید آمده است. مقام معظم رهبری در چهاردهمین سال بیهوشی محمدتقی طاهرزاده بر بالینش حاضر شدند، دستی بر پیشانیاش کشیدند و این جملات نغز را ادا کردند: «محمدتقی، محمدتقی! میشنوی آقا جون؟!، میشنوی عزیز؟!، محمدتقی میشنوی؟ میشنوی؟، در آستانه بهشت؛ دم در بهشت، بین دنیا و بهشت قرار داری شما! خوشا به حالت،خوشا به حالت، خوشا به حالت، خوشا به حالت». این کتاب با عنوان « در جنت په» با قلم به زبان اردو ترجمه و در کشمیر هندوستان منتشر شده است.
*«پاییز 59» خاطرات زهره ستوده است که گفتگوهای آن را سیده اعظم حسینی و ناهید سلمانی انجام دادهاند و تدوین و نگارش آن برعهده رقیه میرابوالقاسمی بوده است. این کتاب خاطراتی را که گذشته میکاود و سالهای دور یکی از شاهدان عینی روزهای آغازین جنگ دفاع مقدس را ورق می زند. راوی از سالهای جوانی و زندگی در خرمشهر و آبادان محاصره شده می گوید و خاطراتش را با شکستن تصوراتش از لباس سربازی و تفنگ آغاز میکند. خاطرات زهره ستوده از شاهدان عینی روزهای آغازین دفاع مقدس، روایت شده است. «پاییز 59» که از مجموعه کتابهای خرمشهر است که در دوازده فصل به خاطرات ستوده میپردازد و بخش پایانی عکسها و اسناد را در برمیگیرد. این کتاب در دفتر ادبیات وهنر مقاومت حوزه هنری تولید شده است.
*«پایی كه جا ماند»، 198 خاطره از سید ناصر حسینیپور را در بر دارد. او در اين کتاب به خاطراتِ اسارتش در اردوگاههای عراق، پرداخته است. حسینیپور در حالی به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتيبانی از رزمندگان گردان قاسمبنالحسن(ع) راهی جزيزه مجنون شده بود که در این عملیات از ناحيه پا زخمی شد و سپس به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. وی در دوران اسارت، خاطرات روزانهاش را در تکههای کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مینوشت و همزمان با آزادی٬ آنها را در عصای خود جاسازی كرده و با خود به ایران آورده بود.
رهبر معظم انقلاب سال 1391 دستنوشتهای بر کتاب «پایی که جا ماند» مرقوم فرمودند. ایشان در قسمتی از این یادداشت، نوشتهاند: «...تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد...»این کتاب به زبان عربی ترجمه شده و در لبنان انتشار یافته است و بنا بر اظهار ناشر، به زودی به زبان تركی استانبولی چاپ میشود. همچنین قرار است به زبان اردو ترجمه و در پاکستان منتشر شود. «پایی كه جا ماند» به کوشش مریم اورنرو سوله، به زبان اسپانیایی ترجمه شده و در سایت آمازون عرضه میشود.
*«جشن حنابندان» را محمدحسين قدمی نوشته است. موضوع اين كتاب «جنگ ايران و عراق» است كه از سوي دفتر ادبيات و هنر مقاومت منتشر شده است. اين كتاب شامل دو گزارش است. گزارش اول وقايع 10 آذر 1365 تا 9 بهمن 1365 را شامل ميشود كه در آن ابتدا مراحل ثبتنام و اعزام به جبهه شرح داده شده، سپس به آماده شدن و آموزش ديدن در پادگان پرداخته شده است. نحوه آشنايي نويسنده با همرزمانش، توضيحاتش از اردوگاه و شبها و روزهاي اردوگاه، نامههاي بچههاي دبستان به رزمندگان، شوقشان براي رفتن به مناطق عملياتي و لحظهشماري براي رفتن به خطوط مقدم، روحيات و فضايل اخلاقي رزمندگان از موضوعاتي است كه در اين گزارش شرح داده شده است.
گزارش دوم وقايع اول آذر 1366 تا 13 فروردين 1367 را شامل ميشود، كه در آن عمليات والفجر پنج و اوضاع و احوال شهر حلبچه، اوضاع و احوال فرماندهان و مناطق عملياتي، آسيب ديدن چشمهايش، شهادت رزمندگان و وصيتهايشان و خداحافظياش را از جبهه شرح داده است. در پايان كتاب هم اسنادي از وصيتنامههاي شهدا، عكس تعدادي از دوستان و همرزمان و فرماندهانش را آورده است.
نويسنده هدفش را از نوشتن كتاب اين میداند كه شگفتانگيزترين حماسههاي ايثار در جبههها را كه خود از نزديك ديده و شاهد بوده ثبت كند و ثبت ارزشهاي جنگ را تكليفي براي خود دانسته و خواسته اين فرهنگ و ارزشها الگويي و اسوهاي باشد براي آيندگان. این کتاب به زبان عربی ترجمه شده و در دست ویرایش است.
*«چراغاني ماه»، مجموعه داستان/ [گردآوری] سازمان امور جانبازان، معاونت فرهنگی و ورزشی، دفتر ادبیات مرکز توسعه فرهنگی بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، 1383. این کتاب را «فاطمه پرچکانی» دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای لبنان و فعال در عرصههای رسانهای به عربی برگردانده و انتشارات «دارالهادی» در بیروت، ترجمه عربی آن را منتشر کرده است.
*«چشمهای آسمانی»، بر اساس زندگی سردار شهید مجتبی تهامی، نوشته قاسم رفیعا، کنگره بزرگداشت سرداران شهید و بیست و سه هزار شهید استانهای خراسان، انتشارات ستارهها، 1386. امتیاز ترجمه و انتشار این کتاب به زبان عربی به انتشارات دارالهادی لبنان داده شده است.
*«حبیب دلها»، زندگینامه سردار شهید حبیب لکزایی به همت موسسه فرهنگی هنری «عرشیان کویر تاسوکی» به زبانهای انگلیسی، عربی، اردو، فرانسه، روسی، اسپانیولی و ترکی ترجمه و منتشر شده است. سردار شهید «حاج حبیب لکزایی»، جانشین فرمانده سپاه سلمان، 25 مهر سال 1391، در سالروز شهادت امام جواد (ع) و همزمان با سومین سالگرد شهدای وحدت پس از تحمل 24 سال رنج ناشی از جراحات و مصدومیتهای دوران جنگ و دوری از یاران شهیدش، در حالی که بیش از 60 ترکش در بدن داشت، به سوی همرزمان عرشنشین خود پر پرواز گشود.
*«حكايت آن مرد غريب»، نوشته محمد جوانبخت، ناشر نشر شاهد، شامل بخشهايي چون، زندگينامه شهيد تندگويان، رازهاي وزير نفت، پرستوي عاشق، روايت اسارت شهيد، كسي كه مثل هيچكس نبود، سالهاي بدون او، مردي بدون خستگي، در آستانه رندان، در زندان طاغوت، سال هاي غربت، از وزارت نفت تا خط مقدم جنگ،كريمان جان فداي دوست كردند. این اثر را «فاطمه پرچکانی» دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای لبنان و فعال در عرصههای رسانهای به عربی برگردانده و انتشارات «دارالهادی» در بیروت، ترجمه عربی آن را منتشر کرده است.
*«حماسه ياسين» نویسنده: سید محمد انجوی نژاد، ناشر:سوره مهر. خاطرات جذاب و خودنوشتهای درباره رزمندگان گردان یاسین و گروهان قهار که وظیفه غواصی را در ایام جنگ ایران و عراق برعهده داشتند. این کتاب رتبه اول چهارمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس را کسب کرده است و همچنین از سوی جشنواره ایثار،ادب و پایداری در سال1379 به عنوان اثر ممتاز ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است. کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده و در انتظار تایید ناشر است.
*«خاكهای نرم كوشك» عنوان اثری است از سعید عاکف که توسط انتشارات ملک اعظم به چاپ رسیده و تاکنون قریب به 190 بار تجدید چاپ شده است. این اثر خاطرات و زندگی سردار شهید عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ 18 جواد الائمه(ع) را روایت میکند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است. ترجمه عربی کتاب «خاکهای نرم کوشک» مورد استقبال بسیار مخاطبان در خارج از کشور قرار گرفت و بالغ بر یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت. ترجمه انگلیسی این اثر توسط گروه جهاد (محمد برومندی و فاطمه نوری) انجام شده است. خبر ترجمه این رمان به زبان اردو و توزیعش در پاکستان منتشر شده است. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در تلاش است این کتاب را در هند به زبان اردو منتشر کند. به زودی به زبان تركی استانبولی هم چاپ میشود.
*«خدا بود و ديگر هيچ»، نویسنده مصطفی چمران؛ بنیاد شهید چمران، ۱۳۸۱. این اثر به زبان انگليسي ترجمه شده است.
*«دا» روایت خاطرات سیده زهرا حسینی است در مورد جنگ ایران و عراق و به اهتمام سیده اعظم حسینی نگاشته شده و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاست. دا، در زبان کردی به معنی مادر است و زهرا حسینی که خود یکی از کردهای پهله زرین آباد استان ایلام است با انتخاب این عنوان سعی کرده به موضوع مقاومت مادران ایرانی در طول جنگ ایران و عراق بپردازد. این کتاب به زبان انگلیسی منتشر شده، به زبان اسپانیایی ترجمه شده و در آینده نزدیک در سایت آمازون عرضه میشود.
*«دختر شینا» داستان زندگی قدم خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر است. این کتاب را انتشارات سوره مهر در سال 1391در 2500 نسخه، منتشر کرده است. بهناز ضرابیزاده کار مصاحبه و تدوین این کتاب را انجام داده است. این کتاب به زبان عربی ترجمه شده و در دست ویرایش است.
*«داستانهای شهر جنگی» عنوان کتابی از حبیب احمدزاده است. هفت داستان این کتاب توسط پال اسپرکمن ترجمه و توسط انتشارات مزدا پابلیشر منتشر شده است. داستانهای این کتاب شامل «پرعقاب»، «هواپیما»، «چتری برای کارگران»، «سی نه و یک اسیر»، «فرار مرد جنگی»، «نامهای به خانواده سعد» و «اگر دریا قلی نبود»، است که ترجمه شده است. البته بنا به پیشنهاد پال اسپراکمن؛ مترجم کتاب، که نگاه ژرف، عمیق، انسانی و واقعی به جنگ در داستانهای این مجموعه را دلیل انتخاب آن برای ترجمه و نیز انتشار در کشور آمریکا عنوان کرده، دو داستان جدید احمدزاده به نامهای «انتقام، انتقام، انتقام» و «ننه» نیز به این مجموعه اضافه شده است.
*«در سایه آفتاب»، زندگینامه شهید بروجردی است که از سوی نشر شاهد با نام « مسیحانفس» به قلم فصاحت حسین به زبان اردو ترجمه و در کشمیر هند منتشر شده است.
* «دو پنجره، دو کبوتر، یک پرواز» اثر سید مهدی شجاعی. داستانهای این کتاب در میان داستانهای پر شمار سید مهدی شجاعی در دهه شصت - که میتوان از آن به عنوان دوران شکوفایی و اوج نگاه شاعرانه و در عین حال منتقدانه او نام برد، - حسبرانگیزترین داستانهای او به شمار میروند، داستانهایی که به نظر میرسد نویسنده هدف از نوشتن آنها را نه به رخ کشیدن زاویه دید و مهارتش در استفاده از تکنیکهای روایی، بلکه انتقال مفاهیمی قرار داده که حس کرده است در برههای از زمان باید در زبان ادبیات جاری شود.
داستان نخست این مجموعه که عنوان مجموعه نیز از آن انتخاب شده است، با یک عبارت استعاری شروع میشود. دو کبوتر که استعاره از دو برادر است که با هم در صحنه نبرد حاضر شدهاند و از دو پنجره که استعاره از دو اتفاق برای شهادت است به یک مفهوم که شهادت است میاندیشند و در نهایت نیز به آن میرسند. اما راوی این ماجرا یکی از همرزمان این دو برادر است که میتوان او را نیز استعاره از تمامی جداماندگان از پنجره شهادت دانست و از همین دریچه است که نویسنده سعی کرده است نشان دهد که زندگی به عنوان با ارزشترین و زیباترین مفهوم زندگی انسانی میتواند صاحبش را در موقعیتی قرار دهد که فدا کردن و از دست دادنش برای او شیرینتر و با اهمیتتر از داشتنش باشد.
داستان «آبی اما به رنگ غروب» از این مجموعه نیز داستانی است بیاغراق در ستایش زندگی و چگونه زیستن. داستانی از زبان یک کودک - که چشم انتظار پدر رزمندهاش است – که با شیرینی نگاه کودکانه زیباییهای هر چند کوچک زندگی و تلخی آن را - وقتی که ترور، جان پدرش را می ستاند و او را به سمت تجربه زیستی تازهای هدایت میکند - روایت میکند.داستان «راز دو آینه» نیز با همین نگاه، تفسیری دیگری است از زندگی که در آن زنی پس از سالها چشم انتظاری و رسیدن به همسرش که اسیر بوده است، شرحی از زندگی سالهای گذشته بر خود را به صورت مونولوگ روایت میکند. شرحی که در آن میتوان روایت سوم نویسنده از زندگی را که در سایه دوری و استقامت و اشتیاق تعریف شده، دید.
داستان «آرامش قهوهای» را اما - که در آن راوی به شیوه سوم شخص شروع به توصیف کرده - میتوان با نگاهی متفاوت، بازنمایی وجهی از زندگی بدانیم که از آن به شجاعت تعبیر میشود. شجاعتی که نویسنده با هوشمندی، بستر بیان آن را یک کودک که خردترین واحد اجتماعی ملموس در جامعه به شمار میرود انتخاب کند تا در ذهن مخاطبش آن را در وجود تمامی مردان بزرگتر از او نیز تداعی کند؛ کودک این داستان مردی است که هوشمندانه و شجاعانه مرگ را حس کرده و به جان میخرد تا به شکلی نمادین و استعاری آن را به یک کل تسری دهد. این کتاب به زبانهای انگلیسی و عربی ترجمه شده است.
*« دهليز انتظار»، حمید حسام ، موسسه فرهنگی انتشاراتی نخلستان، ۱۳۸۱. «ستار ابراهیمی»، فرمانده گردان پیادهای است که در میانة جنگ قایقش نزد غواصهای خطشکن، آن سوی اروند رود میرسد و بعد از یک روز نبرد در ساحل عراق، مجبور میشود به عقب برگردد و به ناچار، داخل یک کشتی در فاصلهای نزدیک ساحل دشمن، پنهان میشود.... اين كتاب، روايت تنهايي و رهايي اين فرمانده آسماني است كه به كوشش ستاد كنگره شهداي استان همدان تدوين شده است. «دهليز انتظار» به زبان انگليسي ترجمه شده است.
*«راز نگین سرخ»، این داستان بلند برشهایی از زندگی سردار شهید محمود شهبازی است، که در آن فعالیتهای شهید در سالهای جنگ از محاصره خرمشهر تا شهادت وی در آخرین مرحله از آزادی خرمشهر به تصویر کشیده شده است. حمید حسام با کنار هم قراردادن قطعههایی از زندگی جهادی این شهید از منطقه سر پل ذهاب، درگيري با ضدانقلاب، عمليات در قلههای قلاويزان تا سفر حج و تاسیس تیپ 27 محمد رسولالله -صلیالله علیه و آله- و شهادت در آخرین مرحله از عملیات الی بیتالمقدس تصویری زیبا از شخصیت ایشان در ذهن مخاطب می سازد. این کتاب به زبانهای انگلیسی و عربی ترجمه شده است.
*«روزی كه ماه شدم»، مجموعه داستان، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، ۱۳۸۳. این کتاب را «فاطمه پرچکانی» دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای لبنان و فعال در عرصههای رسانهای به عربی برگردانده و انتشارات «دارالهادی» در بیروت، ترجمه عربی آن را منتشر کرده است.
*«زنده باد كمیل»، از مجموعه كتابهاي «خاطرات»، با موضوع «جنگ ايران و عراق» است كه محسن مطلق آن را به رشته تحرير درآورده است. خاطراتي كه مطلق در يك دفتر نگاشته و چندسالي را در صندوقخانه خانه نگه داشته. اكنون خاطراتش را منتشر ميكند تا همه، گرد و خاكي را كه گردان كميل به پا كرده، بخوانند.
گردانهاي لشكر، بعد از آزادسازي فاو يا به مرخصي رفته بودند و يا در پادگان مشغول راز و نياز و مناجات بودند. گردان كميل هم يكي از همين گردانها بود كه بعد از يك سال دوباره تشكيل شده بود با شنيدن اين خبر بچههاي قديمي گردان از گوشه و كنار بيدار شده و جمع باصفايي را راه انداخته بودند، فرماندهي گردان كميل با برادر شاهسوند بود. اين گردان هفتاد و پنج نفري يك جمع صميمي را تشكيل ميداد. گردان كميل چند صباحي را در پادگان دوكوهه منتظر عمليات ميماند و بعد از مدتي مأموريت پدافند خط مهران به گردان كميل محول ميشود و افراد گردان سربلند از اين عمليات و با دادن چند شهيد و مجروح به اردوگاه بر ميگردند.
محسن مطلق در سراسر كتاب از گردان كميل ميگويد: از صميميت و اخلاص، نيايشها و مناجاتهاي شبانه، دلاوريها و ايثارها، مأموريت رفتنها و برگشتنها، آموزش ديدنها، شوخيها و خندهها، ضجهزدنها و توسلها، پرپرشدن و به ديدار حق شتافتن افراد گردان، همچنين از اقامتشان در اردوگاه كرخه، اردوگاه كارون، بهمنشير، سنگر و چادرها، و از نخلستانها هم ميگويد. آخر هم افسوس ميخورد. به زبان عربی ترجمه شده در لبنان انتشار یافته است
*«زیتون سرخ» نوشته سیدقاسم یاحسینی، خاطرات ناهید یوسفیان، اولین زن اتمی ایران است که ماجراهای زندگی خود و همسر شهیدش، علی امینی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی کشورمان (دوران دفاع مقدس) را روایت میکند. کتاب به قلم محمدرضا قانونپرور به زبان انگلیسی ترجمه شده و قرار است در امریکا منتشر شود.
*«زير سايه تاك و آسمان»، نوشته سميرا اصلان پور، زندگینامه داستانی جانباز عباس عباسی و همسرش مهری شمیرانی است. سازمان امور جانبازان، مرکز توسعه فرهنگی، دفتر ادبیات: سازمان امور جانبازان، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، 1383. این اثر را «فاطمه پرچکانی» دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای لبنان و فعال در عرصههای رسانهای به عربی برگردانده و انتشارات «دارالهادی» در بیروت، ترجمه عربی آن را منتشر کرده است.
*«سفر به حلبچه» گزارش هدایتالله بهبودی از بمباران شیمیایی شهر حلبچه در سال 1366 است، این کتاب در واقع یکی از گزارشهای کتاب «سفر به قلهها» است که با توجه به اهمیت حادثه حلبچه، پس از 19 سال در قالب کتاب «سفر به حلبچه» منتشر شد و تاکنون به چاپ چهرام رسیده است، هدایتالله بهبودی، مرتضی سرهنگی و هشترودی از اولین شاهدان حادثه بمباران شلمچه بودهاند. این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
*«سفر به گرای 270 درجه»، رمانی است از احمد دهقان با موضوع جنگ ایران و عراق. این کتاب به دلیل سبک خاص نوشته و روایت عمیق و ویژه جنگ، مورد اقبال و توجه جدی قرار گرفت. در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. جایزه بیست سال داستان نویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری، از افتخارات این کتاب است.
این کتاب توسط پال اسپراکمن نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز امریکا به انگلیسی ترجمه شده و نخستین رمان ایرانی با موضوع جنگ است که در آمریکا منتشر میشود.
داستان کتاب از زبان ناصر بیان میشود. ناصر رزمنده جوانی است است که بارها سابقه شرکت در جبهه داشته است. در بین امتحانات مشق و درس را رها و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب میشود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریبالوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع مییابد. در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح میشوند، خود او نیز مجروح شده و به پشت خط میآید. بعد از چند روز به شهر خود باز میگردد و زندگی عادی را از سر میگیرد. پس از مدت کوتاهی با دریافت تلگراف یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه میکند.
*«سلام بر ابراهیم» در قالب زندگینامهای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید مفقودالاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه با خانواده، یاران و دوستان آن شهید است. شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و همانطور که از خداوند میخواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. این کتاب با قلم غلامحسن متو نویسنده و مترجم پاکستانی به زبان اردو ترجمه و منتشر شده است.
*«سه روایت از یک مرد»، عنوان رمانی از نویسنده معاصر محمدرضا بایرامی است که بر اساس زندگینامه شهید حسین علمالهدی از فرماندهان سپاه خوزستان در سه بخش نوشته شده است. نویسنده برای بازتاب افکار و اندیشهها و همچنین نحوه زندگی شهید حسین علمالهدی، سعی کرده است از شیوههای رایج و کلیشهای زندگینامهنویسی شخصیتهای برجسته تاریخی، دوری و از شیوههای نو استفاده کند.
محمدرضا بایرامی در «سه روایت از یک مرد» کوشیده با شیوهای مناسب و متداول به شکافتن پوستههای بیرونی یک شخصیت به ظاهر مرموز که رفتهرفته از مناظر گوناگون عریان میشود و یا یک واقعه به ظاهر نامکشوف که با رویت از چند منظر، ابعاد پیچیده و درونی آن رو میشود بپردازد و جوهره و اصل آن شخصیت را در برابر دیدگان مخاطب قرار دهد و در نهایت مخاطب قضاوت خود را در ارتباط با چندگانگی ظاهری شخصیت اصلی به نفع یک بعد آن انتخاب و اعلام کند. این کتاب با نام « یک جانباز» به قلم فصاحت حسین به زبان اردو ترجمه و در کشمیر هند منتشر شده است.
سهشنبه ۱ مهر ۱۳۹۳ - ۰۶:۱۰
نظر شما