شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۶
کودکان و نوجوانان جدی‌ترین مخاطبان امروز ادبیات ما هستند

سیامک گلشیری، نویسنده کودک ونوجوان گفت: شاید آثار نوشته شده برای کودکان و نوجوانان به لحاظ کمیت تا به امروز رضایت‌بخش نباشد اما به لحاظ کیفیت مطمئناً آثاری وجود دارد که در حد قابل قبولی نوشته شده‌اند. امکان صدور چنین آثار فاخر و ماندگاری در حوزه ادبیات کودک ونوجوان به آن طرف مرزها هم وجود دارد.

 گلشیری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اظهار کرد: در حال حاضر موضوع قبول کردن کودک ونوجوان جامعه ما به عنوان یک مخاطب فعال، بیش از هر زمان دیگری اتفاق افتاده است و شاید یکی از دلایل این واقعیت این است که در جهانی که آنها زندگی می‌کنند چه بخواهیم و چه نخواهیم پر است از شخصیت‌های داستانی و کودکان ما از همان ابتدای تولد و از زمانی که چشم باز می‌کنند، با این شخصیت‌ها مواجه می‌شوند.

وی ادامه داد: بی شک دنیای کودکان و نوجوانان امروز جامعه ما از دنیایی که ما سال‌ها پیش زندگی می‌کردیم، متفاوت تر است. قطعا کودکان در کنار زندگی واقعی‌شان، با یک زندگی خیالی سر و کله می‌زنند که این دنیای خیالی و فانتزی حاصل همین قصه ها، شخصیت پردازی ها و حتی رشد تکنولوژی است و همه اینها باعث می‌شود کودک و نوجوان جامعه ما به دانستن بیشتر علاقه‌مند شود. البته باید در کنار آن امکاناتی نیز وجود داشته باشد تا بتواند نیاز این قشر را که به شدت میل به تخیل دارند،‌ تأمین کند. بدون شک کودکان و نوجوانان جدی‌ترین مخاطبان امروز ادبیات ما هستند.

عضو انجمن نویسندگان کودک ونوجوان بیان کرد: مسائل بسیاری وجود دارد که می‌تواند باعث علاقه‌مندی بیشتر کودکان و نوجوانان به مطالعه شود. یکی از این موارد که به نظر می آید در کشور ما کم است،‌ مجله‌هایی است که به طور تخصصی برای کودکان و نوجوانان منتشر شود و کودک و نوجوان با میل و رغبت به سمت آنها بروند.

نویسنده کتاب «آرش و تهمینه» در ادامه سخنان خود بیان کرد: در حال حاضر موقعیت ایجاب می کند به منظور رشد فکری و ذهنی برای تمامی سنین، مجله‌هایی منتشر ‌شود. بگذریم از این‌که کودکان ونوجوانان ما امروزه حتی یک تئاتر کودک نمی‌بینند و امکانی برای این‌که داستان‌های محبوب‌شان را در قالب نمایش ببینند وجود ندارد و گویی همه اینها به کلی فراموش شده است.

به گفته گلشیری مدارس به جای آن همه درس‌هایی که بعضی از آنها کوچکترین ارزشی ندارند، باید ساعت یا ساعت‌هایی برای مطالعه خلاقه دانش آموزان در مدارس اختصاص دهد.  در اغلب کشورها، معلم از بچه‌ها می‌خواهد رمانی را بخوانند و هفته بعد در کلاس حاضر شوند و در باره اش صحبت کنند. این همان کاری است که به بچه‌ها آموزش می دهد تا کتاب بخوانند و با کتاب‌های مختلف آشنا شوند.

این نویسنده گفت: اگر آنچنان که امروزه رسم است، تنها آثار عده‌ای خاص را در کتاب‌های درسی بگنجانیم و دانش آموزان را مجبور به خواندن آنها کنیم، با دست خودمان کاری کرده ایم که آنها از کتاب فراری شوند.

گلشیری گفت: با وجود جهش های خیره کننده ای که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در کشور داریم اگر کسی بیاید و موضوع انشا را مانند ده ها سال پیش در مدارس،موضوع «علم بهتر است یا ثروت؟»انتخاب کند شک نداشته باشید که ریشه همه استعدادها در آینده ای نزدیک خواهد خشکید.

وی در پاسخ به این سوال که شما به عنوان یک مولف چقدر برای آگاهی از آثار ترجمه در حوزه داستان و نقد نظریه های ادبی تلاش می کنید، گفت: من به دلیل این که علاوه بر نوشتن، به تدریس داستان‌نویسی هم مشغول هستم، باید علاوه بر رمان و داستان،‌ به طور مداوم کتاب‌هایی را که به نقد و نظریه و یا کتاب‌های آکادمیک داستان‌نویسی می‌پردازند، مطالعه کنم و به نوعی می توان گفت ، آگاهی از آثار ترجمه و نقد و بررسی آنها شغل اصلی من محسوب می شود.

نویسنده کتاب «ملاقات با خون آشام» تاکید کرد: نبود حق کپی رایت در کشور ما یکی از معضلات بزرگی است که درحوزه نشر وجود دارد. البته در کنار این مساله باید این را هم بگویم که متاسفانه در کشور ما مؤلف و مترجم و شاعر هم هیچ حقوقی ندارند و بعضی ناشران تا می‌توانند از این وضعیت سود می‌برند، تا جایی که خود من شاهد قرارداد ظالمانه‌ای بودم که یک ناشر با یک مترجم امضا کرد. مترجم برای ترجمة کتابی که چند ماه روی آن زحمت کشیده بود، فقط سیصدهزار تومان گرفت! این چنین ناشران، کوچکترین ارزشی برای کتاب و ادبیات قائل نیستند و فقط و فقط به فکر پر کردن جیب‌های خود هستند که البته تعدادشان هم کم نیست.

وی اضافه کرد: شاید در حوزه بزرگسال کسی بنشیند و هر چه خواست بنویسد و به خورد مردم بدهد، اما در حوزة کودک و نوجوان سهل انگاری معنایی ندارد. اگرکار نویسنده ای که برای کودک ونوجوان می نویسد، کششی نداشته باشد، قطعا مخاطب هم آن را نمی‌خواند. نویسنده باید بداند که سخت‌ترین نوع نوشتن، ساده نوشتن است و کارش وقتی برای کودک ونوجوان باشد، سخت‌تر هم می شود. برخی نویسندگان کودک ما فراموش کرده اند که در درجة اول باید برای کودک قصه تعریف کنند. برخی از این نوع نویسندگان حتی از پس گفتن یک قصة ساده هم بر نمی آیند. با این حال آثاری هم وجود دارند که به دلیل برخورداری از یک متن و قلم و محتوای خوب در میان مخاطبان خود جا باز می‌کنند و خوانده می‌شوند.

گلشیری در پایان در پاسخ به این سوال که فکر می کنید در آثار حوزه کودک ونوجوان تا چه حد مجال استفاده از فرم های جدید داستانی وجود دارد، گفت: به نظر من برای بیان داستان کودک ونوجوان می توان تا بی‌نهایت فرم‌های جدید داستانی ابداع کرد. بحثی در داستان‌نویسی وجود دارد با این مضمون که کسی که بلد نباشد قصه تعریف کند، هیچ‌کدام از شیوه‌های داستان‌نویسی به دردش نخواهد خورد . این اصل جزو اصول نوشتن است. در مورد کتاب‌های طنز و فانتزی هم این اصل صادق است چرا که بحث طنز از جمله مباحثی است که کودکان و نوجوانان به آن علاقه‌مند هستند امانمی‌توان گفت که کودکان آثار فانتزی را بر آثار رئالیستی ترجیح می‌دهند. هر اثری خوب نوشته شود قطعا خوانده می‌شود و هر اثری هم بد نوشته شود به دست فراموشی سپرده خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها