چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۵
سلیمانی: همه آثار هنری مانند زندگی بر روایت استوارند

بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد در جلسه نقد کتاب «عناصر بنیادین در نظریه‌های روایت» نوشته دیوید هرمن گفت: روایت، این روزها نه تنها در داستان، که در زندگی ما نقش مهمی دارد زیرا همه آثاری که ما می‌بینیم اعم از فیلم و دیگر هنرها مانند خود زندگی بر نوعی روایت استوارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) سلیمانی در این نشست که عصر روز گذشته، سه شنبه 18 شهریور در موسسه مرکزی شهر کتاب برگزار شد، گفت: رولان بارت می‌گوید: «روایت، فراکشوری و فراملیتی است، درست مثل خود زندگی». در سال‌های اخیر نظریه‌های روایت از داستان جدا شده و در این کتاب نویسنده سعی می‌کند عناصر بنیادین روایت را بررسی کند. این کتاب مقدمه کوتاهی دارد که هدف کتاب را بیان می‌کند و در بخش سپاس‌نامه سه صفحه اسم هست که باعث شگفت‌زدگی من شد و برایم پرسش برانگیز بود که در آن سوی دنیا چه‌قدر به این موضوع اهمیت می‌دهند.

این داستان‌نویس اضافه کرد: کتاب چهار فصل دارد که کلیت این چهار فصل در بخش «درآمد» کتاب به شکلی واضح و روشن بیان می‌شود، به طوری که خواننده می‌تواند بخش‌هایی از کتاب را انتخاب کند و همان بخش‌ها را بخواند. این کتاب نظریه‌های روایت را از نظر زبانشناسی، فلسفه، ذن و ... توضیح می‌دهد و نویسنده معتقد است همان‌قدر که از دیگر علوم در روایت بهره می‌گیریم، آن علوم در روایت تأثیرگذارند.

وی توضیح داد: در کتاب چند داستان آمده که به عنوان نمونه درباره آن‌ها بحث می‌شود؛ مانند داستان «تپه‌هایی به سان فیل‌های سفید» اثر ارنست همینگوی که رمانی یک وجهی است، اما در نقطه مقابل داستان دیگری در کتاب مورد اشاره است، که چند وجهی است. در بخش واژه‌نامه نیز با واژه‌هایی روبه‌روییم که می‌توان معنای حرفه‌ای لغات را در آن‌جا دنبال کرد.

تقسیم‌بندی‌هایی که برای غیرحرفه‌ای‌ها دشوار است

نویسنده کتاب «بازی آخر بانو» ادامه داد: در این کتاب چهار عنصر روایت که روایت برپایه آن‌ها شکل می‌گیرد، مورد جست‌وجو قرار گرفته. این تقسیم‌بندی‌ها برای کسانی که در این وادی حرفه‌ای نیستند، دشوار است. این کتاب تقریباً همه روایت شناسان و چگونگی نظریه‌های آن‌ها را مورد بحث قرار می‌دهد. از فرمالیست‌ها شروع می‌کند و به دوران حاضر می‌رسد.

این منتقد یادآور شد: به عنوان یک داستان‌نویس فکر می‌کنم اصل و اساس داستان را باید در توالی رویدادها جست که این موضوع بر دو پایه استوار است؛ یکی رابطه علُی و معلولی حوادث و دیگری رابطه زمانی حوادث. سومین ویژگی که نزد روایت پژوهان به عنوان عنصری مهم قلمداد می‌شود، بازسازی جهان و پرداختن به جهان است.

سلیمانی گفت: آنچه من دریافته‌ام همان نظریه تدوروف است. داستان از وضعیتی متعادل شروع می‌شود اما با نوعی شرارت و روال عجیبی روبه رو می‌شود و وارد مرحله نامتعادل خواهد شد و دوباره به مرحله تعادل می‌رسد. عنصر دیگری نیز که در روایت مؤثر است هم‌بوم پنداری یا به نوعی هم‌زیست پنداری است. یعنی با توجه به تجربه‌هایی که در داستان آمده، نوعی هم‌زیست پنداری شکل می‌گیرد و همین امر باعث می‌شود که نویسنده از داستان لذت ببرد یا نه.

می‌خواستند نیمی از تحلیل‌های کتاب را نابود کنند
حسین صافی مترجم کتاب نیز در ادامه این نشست گفت: نسخه اصلی این کتاب را آقای راغب در اختیارم گذاشت و پیشنهاد ترجمه این کتاب را به من داد. هنگامی که مقدمه کتاب را خواندم متوجه شدم جای چنین کاری‌، با توجه به پیشینه‌ای که در کشور ما وجود دارد، خالی است. غافل بودم که وقتی اثری از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر منتقل و ترجمه می‌شود، ممکن است دایره محدودتری از مخاطبان را دربرگیرد. در کتاب اشاره شده که این اثر سه مخاطب را هدف قرار داده است؛ یکی کسانی که روایت‌پژوه نیستند، دوم کسانی که با روایت ناآشنا نیستند، اما تخصصشان روایت‌پژوهی نیست و سوم کسانی که متخصص‌اند.

این مترجم اضافه کرد: چنین اثری در امریکا مخاطبان وسیعی را دربرمی‌گیرد و در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. انگیزه ترجمه کتاب «عناصر بنیادین در نظریه‌های روایت» این بود که فکر کردم اگر کتاب ترجمه شود، برای خیلی‌ها نردبانی است که من آن مسیر را از نیمه راه شروع کردم اما متخصصان فکر می‌کنند این کتاب‌ها پیچیده است. وقتی دو سال وقت صرف ترجمه این کتاب کردم، انتظار داشتم با تشکر جامعه مخاطبان و متخصصان روبه‌رو شوم.

صافی ادامه داد: البته دفاع از محتوای کتاب را باید به خود کتاب سپرد. پس از ترجمه کتاب که دو سال طول کشید، اثر هرمن به دلایل مختلف از مشکلاتی که گریبانگیر ناشران شده بود تا اداره ممیزی سه سال معطل چاپ ماند. آخر کتاب چهار صفحه کمیک استریپ بود که نمادهایی از عناصر مورد بحث هرمن در کتاب است. وزارت ارشاد در آن زمان می‌گفت هر چهار صفحه باید حذف شود. اگر آن چهار صفحه حذف می‌شد، نصف تحلیل‌های کتاب را باید دورمی‌ریختیم اما پس از یک سال و نیم چانه زنی کتاب با همان شیوه به چاپ رسید. 


مترجمان تخصصی کم داریم
امیرعلی نجومیان، مترجم و مدرس دانشگاه نیز در این نشست گفت: خوشحالم درباره کتابی حرف می‌زنیم که در غرب برای روایت‌پژوهی چاپ شده است. این کتاب پنج سال پیش در امریکا منتشر شد و البته می‌توانستیم زودتر در ایران آن را به چاپ برسانیم. ما در ایران با سیری از کارهای تخصصی روبه‌روییم که مترجمان تخصصی ندارند و کتاب را صرفا دست می‌گیرند و تا آخر ترجمه می‌کنند، نه درسش را خوانده‌اند و نه تبحری در این زمینه دارند. به نظر می‌رسید این کتاب در ایران مخاطب بیشتری داشته باشد و در حوزه روایت‌شناسی جدی‌تر تلقی شود، اما برخی آن را پیچیده می‌دانند.

این مترجم گفت: من متن این کتاب را قبلاً به زبان اصلی خوانده‌ام و به گمانم عنوان کتاب گول زننده است. روی جلد کتاب بر خلاف نسخه اصلی عبوس است و این نشان از گفتمان عبوس اجتماعی ماست. این کتاب یک کتاب BASIC نیست، بلکه آخرین یافته‌های حوزه روایت است. آموزگاران روایت نمی‌توانند از این کتاب استفاده کنند و دست‌کم نیاز به دو جلد کتاب دیگر دارند که قبل از این کتاب آن را بخوانند و انتقادی بر مترجم وارد نیست.

نجومیان به برخی از دیگر کتاب‌های این نویسنده اشاره کرد و افزود: هرمن روایت‌شناسی است که موضوعی را که حدود هفت سال پیش در غرب شکل گرفته، پی می‌گیرد و افق‌هایی از روایت‌شناسی را دنبال می‌کند. او خودش را یک روایت‌شناس کلاسیک می‌داند. این کتاب آخرین نردبان روایت‌شناسی است. در این کتاب نویسنده دست مخاطب را می‌گیرد و به او موارد را یادآوری می‌کند. پیشنهادم این است که در چاپ بعدی، آقای صافی مقدمه کوتاهی اول کتاب بنویسد. تعریف هرمن این است که اگر چهار عنصر را بشناسیم روایت را ساخته‌ایم.

وی اضافه کرد: هرمن موضوعی را به نام WORLD MAKING مطرح می‌کند و می‌گوید وقتی روایتی را می‌سازیم، یک جهان را می‌سازیم، جهان را خراب می‌کنیم و جهان تازه‌ای می‌سازیم. این در حالی است که برخی روایت‌شناسان کلاسیک این حرف را قبول ندارند و می‌گویند دستور آشپزی هم نوعی روایت است. نویسنده معتقد است زمان، مکان و شخصیت روایت را می‌سازد. اگر این سه عنصر را بسازیم روایت را ساخته‌ایم.

نجومیان یادآور شد: ما امروز از روایت استفاده‌های روزمره می‌کنیم. او می‌گوید چهار عنصر است که باعث می‌شود روایت در ذهن جهان بسازد. نخست آن که به بافت و زمینه و موقعیت روایی خاصی نیاز هست. مثلاً در آسمان نمی‌توان روایت ساخت. دوم این‌که روایت به این موضوع نیاز دارد که خواننده درکی از زمان داشته باشد؛ البته نه خود زمان بلکه درکی از آن. سوم این‌که تعادل را برهم بزند و تعادل جدیدی شکل دهد و چهارم این‌که باید نوعی تجربه زیستن در روایت اتفاق بیفتد و خواننده آن را به هم‌ذات پنداری تقلیل ندهد.

محمد راغب، مترجم و پژوهشگر نیز در این نشست گفت: موضوع روایت‌شناسی در ایران منابع کمی دارد. همه دانشجویان دوست دارند پایان‌نامه دکترای خود را روی این موضوع انجام دهند، اما در روز دفاع همه خجالت می‌کشند. کاش در کنار سبک‌شناسی بهار می‌توانستیم نوعی روایت‌شناسی در ادبیاتمان داشته باشیم. این امر شاید 50، 60 سال دیگر در ادبیاتمان انجام شود.

کتاب «عناصر بنیادین روایت» به تازگی از سوی نشر نی روانه بازار کتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها