شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۵
رمان کودک در ایران سرگردان بی‌مکانی و بی‌زمانی

با تورق سه رمان کودک که به تازگی روانه بازار کتاب شده اند در می‌یابیم که مفهوم رمان کودک در ایران آرام آرام به سمت و سویی امیدوار کننده قدم بر می‌دارد زیرا رعایت چارچوب های مخصوص و مربوط به این گونه نوشتن،البته تحت تاثیرادبیات ترجمه از سوی نویسندگان رعایت می‌شود.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- رسول آبادیان: بحث رمان کودک، بحثی نسبتاً تازه در حوزه نگارش کتاب برای این گروه سنی است. نکته‌ای که از حال و هوای رمان‌های کودک شاخص جهان که به فارسی ترجمه شده‌اند برداشت می‌شود این است که نویسندگان پیش از هر مورد دیگر تکیه بر تبلیغ داشته‌های فرهنگی خود و لزوم نگهداری از آن تاکید دارند. به این معنا که اگر قرار است مثلاً افسانه ای کهن در نوشتن رمانی برای کودک امروز مورد استفاده قرار گیرد، آن افسانه باید متعلق به پیشینه فرهنگی خود آن کشور باشد.

در تعریف کلی می‌توان گفت که رمان کودک پدیده ای برآمده از اضطراب بشر در جوامع گوناگون در مقابل مفهومی با نام گسیختگی‌های فرهنگی و فاصله گرفتن از خرده فرهنگ‌هاست. یعنی همان موضوعی که در آثار ایرانی کمتر نام و نشانی دارد.

تأثیر ترجمه ادبیات کودک در ایران تا به حدی است که نویسندگان داخلی حتی بعضاً شخصیت‌های خود را بر اساس نام‌های دیگر کشورها نامگذاری می‌کنند. شاید برای خواننده قابل قبول باشد که در پشت جلد کتاب «مامانی روی درخت» نوشته میرالوبه بخواند که: «اندی غمگین است، چون حتی یک مامان بزرگ هم ندارد...» یا در پشت جلد کتاب «بابای پرنده من» نوشته دیوید آلموند بخواند: «لیدی مادرش را از دست داده و از پدرش مراقبت می‌کند...» اما انتظار ندارد که در پشت جلد کتابی از یک نویسنده داخلی بخواند: «هلی فسقلی با بچه غولی به نام شابی ‌بی دوست می‌شود...!» چون نه هلی نامی ایرانی است و نه شابی بی ریشه فارسی دارد.

همان گونه که گفته شد رگه‌هایی از درک رمان کودک در ایران شکل گرفته اما رعایت شاخ و برگ‌های مخصوص به این حوزه در نویسندگان ما درونی نشده است. مورد مهمی چون تاکید بر داشته‌های فرهنگی ظاهراً حلقه مفقوده نوشتن رمان برای کودکان ایرانی است که این مشکل علاوه بر نوشتن در تصویرگری هم نمودی بارز دارد.

رمان کودک در ایران هنوز هم در نوعی بی مکانی و بی زمانی سردرگم است، حال آن‌که تعریف دیگرمان از رمان کودک این است که هیچ نکته مبهمی نداشته باشد و عمده تلاشش را به کار گیرد که در درجه اول خواننده کودک را به سمت کتاب بکشاند و از همین رهگذر توجه او را به سمت داشته‌های فرهنگی جلب کند. یعنی همان اتفاقی که در دو کتاب خارجی این مجموعه افتاده است.

نکته جالب توجه در میان نویسندگان ایرانی همان خیزش اولیه به رسمیت شناختن حدود درک و شعور کودک به عنوان مخاطبی مستقل است. خیزشی که همزمان با رویکرد ادبیات در جوامع پیشرفته آغاز شده و همراه با ضرباهنگ کلی به پیش رفته اما در ماهیت نتوانسته با دیگران رقابتی تنگاتنگ داشته باشد.

خواننده ای که سه کتاب فوق را مطالعه کرده باشد قطعاً به این نتیجه رسیده است که «دیوید آلموند» انگلیسی و «میرالوبه» آلمانی همراه با تصویر گرهای حرفه ایشان از همان آغاز یعنی نامگذاری اثر و تصویر روی جلد در صدد به رخ کشیدن فرهنگ خود هستند اما کتاب شکوه قاسم نیا را همان بی زمانی و بی مکانی احاطه کرده و خواننده مجالی برای دریافتی مستقل از فرهنگ یک کشور پیدا نمی‌کند و همین امر به گونه ای نقطه مقابل هدف رمان نویسی برای کودک است.

این مشکل بی زمانی و بی مکانی در شروع داستان «هلی فسقلی در سرزمین غول‌ها» نوشته قاسم نیا هم وجود دارد. یعنی این شروع کوچک‌ترین انگیزه فرهنگی در کودک ایجاد نمی‌کند تا او را در تعلیق داستان فرو ببرد. این مشکل از جایی نشأت می‌گیرد که همان رویکرد توجه به ادبیات ترجمه خود را به نویسنده تحمیل می‌کند. به گونه ای که او مجبور می‌شود در حالتی از شک و دودلی در مقدمه بنویسد: «...من این داستان را برای شما نوشته‌ام اما می دانم که خواندن آن ممکن است برایتان سخت باشد!...» درحالی که آلموند با اعتماد به نفس تمام قصه را این‌گونه آغاز می‌کند: «یک روز صبح معمولی بهاری در خیابان دوازدهم لارک، پرنده‌ها آن بیرون تاب می‌خوردند و آواز می‌خواندند...» یا میرالوبه می‌نویسد: «بچه‌های کوچک همه یک مامان بزرگ داشتند،بعضی‌ها حتی دوتا، فقط اندی مامان بزرگ نداشت و برای همین هم خیلی ناراحت بود...»

کتاب‌های مامان روی درخت سیب با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت 9هزار تومان، بابای پرنده من با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت 9هزار تومان و هلی فسقلی در سرزمین غول‌ها با شمارگان هزار نسخه و قیمت 18هزار تومان از سوی انتشارات پیدایش عرضه شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها