دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۲
ایرج نیک ‌سرشت: در ایران کمال‌الدین‌‌شناس نداریم

امروز 23 شهریورماه ، سالروز درگذشت کمال‌الدین فارسی، ریاضیدان و فیزیکدان بزرگ ایرانی و نویسنده کتاب‌های «تنقیح المناظر» و‌ «البصائر» است. ایرج نیک ‌سرشت، پژوهشگر تاریخ و فلسفه علم، به بهانه این روز، ‌راه‌اندازی مراکز علمی و تحقیقاتی برای احیای پراکندگی موجود در مستندات و جمع‌آوری نسخه‌های خطی دانشمندان از جمله کتاب‌های ارزشمند کمال‌الدین فارسی را پیشنهاد کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زهرا حقانی: امروز سه‌شنبه 23 شهریورماه، برابر با 18 ذیقعده 1435، سالروز درگذشت كمال‌الدين فارسی، رياضیدان و فیزیکدان ايرانی (718 ق) است. از مهمترین آثار وی می‌توان به «رساله تذکره الحباب فی بیان التحاب»، « تنقیح المناظر»، «الابصار و البصائر»، «رساله بحث در زاویه» و «اساس القواعد فی اصول الفوائد» اشاره کرد.

آثار کمال الدین فارسی در زمینه فیزک نور، زاده پرسش‌هایی بود که او در مورد بازتابش نور و در کل، توجیه و تفسیر پدیده‌ها در ذهن داشت. مطالعه کتاب «فبزیک نور» اثر ابن هیثم، پیشنهادی سازنده از قطب‌الدین شیرازی به کمال‌الدین فارسی بود که او را در رسیدن به دستاوردهای علمی‌اش کمک کرد. کتاب معروف او در علم فیزیک نور به نام «تنقیح المناظر» است.

کمال‌الدین فارسی برای کسب دانش به سرزمین‌های مختلف مسافرت کرد. او روزگاری طولانی در اصفهان نزد خوام (عبدالله بن محمد بن عبد الرزاق عماد الدین بغدادی) دانش ریاضیات را فراگرفت و اثر معروفش را در این زمینه که «اساس القواعد فی اصول الفوائد» نام داشت تدوین کرد. او این کتاب را در توضیح رساله «الفوائد البهائیه فی قواعد الحسابیه» نوشته ابن خوام نوشته ‌است.

کمال‌الدین فارسی نزد قطب‌الدین شیرازی شاگردی کرده و کتاب «تنقیح المناظر» را با رهنمودهای او و به اسم او خلق کرده‌ است. وی همچنین از علوم جمال‌الدین صاعد بن محمد سعدی ترکستانی نیز بهره برده و کتاب «البصائر فی اختصار تنقیح المناظر» را به درخواست او و به اسم او نوشته و در «تنقیح المناظر» از او به عنوان استاد نام برده‌ است.

منجمان نامداری همچون عماد‌الدین کاشانی و غیاث‌الدین جمشید کاشانی، در کتاب‌های «ایضاح المقاصد» و «مفتاح الحساب» از کمال‌الدین فارسی به نیکی نام برده‌اند.

به  مناسبت سالروز درگذشت این دانشمند بزرگ ایرانی، خبرنگار (ایبنا) با دکتر ایرج نیک‌سرشت، عضو پیوسته انجمن فلسفه علم فرانسه و عضو پیوسته انجمن تاریخ علم و فن‌آوری فرانسه و عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران، درباره روش‌شناسی و متدولوژی علمی و همچنین آثار کمال‌الدین فارسی به بحث نشسته است.

کمال‌الدین فارسی و آثارش چقدر در ایران شناخته شده‌اند؟
برخی نسخه‌های خطی آثار این دانشمند در ایران موجود است و آنهایی هم که موجود نبوده توسط پژوهشگران تاریخ علم دوره اسلامی از کتابخانه‌های خارج از کشور تهیه شده است، از جمله نسخه خطی کتاب «اساس القواعد فی اصول الفوائد» که در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود.

در پژوهشکده تاریخ علم نیز تاکنون از روی کتاب‌های وی بخصوص کتاب "البصائر" که در زمینه نورشناسی  است چند رساله دوره کارشناسی ارشد تدوین شده است. به این صورت که دانش‌پژوهان، نسخه خطی را از کتابخانه امانت گرفته و بخش‌هایی از آن را تصحیح، ترجمه و شرح کرده‌اند.

متاسفانه در ایران کمال‌الدین فارسی‌شناس نداریم. مرحوم استاد ابوالقاسم قربانی، در کتاب «فارسی‌نامه» خود به زندگی، شخصیت، فعالیت‌های علمی و معرفی کتاب‌ها و رسائل کمال‌الدین پرداخته است ولی پژوهشگری مستقلا روی کتاب‌های کمال‌الدین، کار و پژوهش جدی انجام نداده است.

شخصیت علمی کمال‌الدین چگونه بوده است؟
کمال‌الدین فارسی دو بعد علمی دارد. یکی به عنوان ریاضیدان و دیگری فیزیکدان و نورشناس.
در قرن پنجم که «ابن هیثم» کتاب «المناظر» را می‌نویسد تا قرن هفتم و اوایل قرن هشتم که کمال‌الدین فارسی کتاب «تنقیح‌المناظر» را تالیف می‌کند، دیدگاه‌های علمی ابن‌هیثم مورد توجه دیگر دانشمندان قرار نمی‌گیرد. یک نکته بسیار مهم در تاریخ علم این‌است که چرا ابن هیثم و آثارش بین دانشمندان و به‌ویژه خواجه نصیرالدین طوسی، که از وی به‌عنوان استاد بشر نام برده می‌شود، مورد غفلت واقع می‌شود، در صورتی‌که بعد از وارد شدن کمال‌الدین به صحنه علم، به ابن هیثم و آثار وی توجه می‌شود. این در حالی است که از قرن 12 و 13 میلادی کتاب «المناظر» به زبان ایتالیایی و لاتین ترجمه و مورد استفاده قرار گرفته است.

بیشتر توضیح دهید؟
آنطور که در کتاب‌های تاریخ علم و در مقدمه کتاب «تنقیح‌المناظر» در نورشناسی اشاراتی شده، کمال‌الدین یک سری سوالات اساسی در زمینه نورشناسی داشته است. تا اینکه «قطب‌الدین شیرازی» به وی می‌گوید که کتابی با عنوان «المناظر» نوشته ابن هیثم موجود است که جواب این سوالات را می‌تواند در آنجا پیدا کند.

کمال‌الدین استادان دیگری از جمله «جمال‌الدین صاعد بن محمد سعدی ترکستانی» داشته که کمال‌الدین را ترغیب می‌کند کتاب «تنقیح‌المناظر» را که در شرح «المناظر» ابن هیثم نوشته بود، مجددا بازنویسی کند تا کتاب جدیدی با عنوان «البصائر» تدوین شود که یک کتاب کلاسیک در زمینه آموزش نورشناسی است.

آیا «البصائر» هم مانند دیگر آثار این دانشمند در کشور مغفول مانده؟
این کتاب هم در ایران تا چند سال پیش ناشناخته بود. اما به‌رغم این‌که کمال‌الدین فارسی، ایرانی‌الاصل است و همه مورخان متفق‌القول هستند که در فارس متولد شده، ولی در ایران آثار وی تاکنون به‌صورت مشروح و مستقل معرفی نشده است. ولی به همت پژوهشگران پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران برخی از زوایای نورشناسی این دانشمند مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است. در همین ارتباط 2 رساله کارشناسی ارشد، به تصحیح و ترجمه و شرح بخش‌هایی از کتاب «البصائر» اختصاص داده شده است.

با اینکه این کتاب و نویسنده‌اش ایرانی هستند، ولی یک استاد تاریخ علم در انستیتو تاریخ علم در شهر حلب کشور سوریه، به نام «مصطفی الموالدی» آن‌را تصحیح و مقدمه‌ مفصل 100 صفحه‌ای بر «البصائر» کمال‌ا‌لدین نوشته است.

وقتی این کتاب به دست ما رسید، مشاهده کردیم با این‌که یک استاد بزرگ عرب آن‌را تصحیح کرده، ولی غلط‌هایی دارد. این موارد نشان می‌دهد که آن‌ها در مقایسه با ما که ادعا می‌کنیم بیشتر علوم نزد ما بوده، اهمیت شخصیت و آثار کمال‌الدین را خوب متوجه شده‌اند. ما کتاب «البصائر» و حتی «تنقیح‌المناظر» را خوب نمی‌شناسیم. 

آثار کمال‌الدین فارسی در خارج از مرزهای ایران چه اندازه شناخته شده هستند؟
تا آنجایی که بنده مطلع هستم، یک رساله دکترا با عنوان «اپتیک فارسی» در پاریس به کمال‌الدین فارسی و به‌ویژه مساله شکست نور و رنگین کمان پرداخته است که البته آن‌هم کار یک شخص عرب است که زیرنظر استاد رشدی راشد، در سال 1993 در دانشگاه پاریس به انجام رسیده است. در این رساله به کتاب‌های کمال‌الدین فارسی از جمله «التنقیح‌المناظر» و به‌ویژه کتاب «البصائر» پرداخته شده است.

در موارد مختلفی، کشف بسیاری از پدیده‌های علمی از جمله انعکاس نور به کمال‌الدین نسبت داده شده است. در این‌باره چه نظری دارید؟
در زمینه علوم مختلف از جمله نورشناسی، دانشمندان مختلفی در دوره‌های متفاوت نظراتی را مطرح کرده‌اند و وقتی کتاب «التنقیح‌المناظر» کمال‌الدین فارسی و «المناظر» ابن‌هیثم را هم می‌بینیم، تقریبا به این نتیجه می‌رسیم که این دو دانشمند نیز سعی در پاسخ دادن و تشریح بسیاری از این پدیده‌ها داشته‌اند.

نکته مهمی که از این آثار استخراج می‌شود، درک متدولوژی یا روش علمی این دانشمندان در تشریح پدیده‌های طبیعی است. کمال‌الدین فارسی در کتاب «البصائر» درباره مباحث نورشناسی و بسیاری پدیده‌های علمی که در کتاب «المناظر» و رساله‌های ابن‌هیثم آمده، توضیح و شرح داده است. منتسب کردن این موارد به کمال‌الدین فارسی خیلی سخت است. هر یک از این پدیده‌ها را دانشمندان مختلف به روش خود شرح داده‌اند. برای اثبات این ادعاها باید دلایل علمی مستند آورد.

دلایل ناشناخته ماندن دانشمندان ایرانی و آثارشان در دنیای علم چیست؟
در طول 14 قرن دوره تمدن اسلامی، هیچ‌وقت یک نهضت علمی ممتد و مستمر نداشته‌ایم و پژوهش‌هایمان همیشه به‌صورت مقطعی و منقطع انجام شده‌اند. ما همیشه با دانشمندان مهاجر مواجه بوده‌ایم. این دانشمندان برای اینکه علمشان را تکمیل کنند، سفر می‌کردند. کمال‌الدین هم یک «دانشمند مسافر» بوده است. یکی از مشکلات نهضت علمی مقطعی ما، نبود دانشگاه یا مدرسه‌ای بوده که بتواند اطلاعات علمی را جمع‌آوری و نگهداری و به نسل‌های بعد از خود انتقال دهد. به‌طور مثال، مراکز علمی ما در شرق ایران دوره اسلامی (خوارزم، غزنین، مرو، نیشابور و ...) مستقیما به مرکز علمی مراغه و از این مرکز به سمرقند و از سمرقند به شیراز و از شیراز به اصفهان و از این شهر به تهران انتقال داده نشده است. شاید یکی از دلایل فراموش شدن برخی آثار دانشمندان مسلمان همین نکته باشد.

اما در غرب این اتفاق نمی‌افتد. وقتی در قرن 12 میلادی که دانشگاه در اروپا شکل می‌گیرد، دانشگاه‌هایی همچون پاریس، کمبریج، آکسفورد یا بولون در ایتالیا تاسیس می‌شود. پیشرفت علم و تغییر رژیم‌های سیاسی، موجب از بین رفتن دانشگاه‌ها و مراکز علمی نمی‌شود و در واقع علم راه انباشت خود را طی کرده و حتی اگر انقلاب علمی هم رخ دهد، دانشگاه و مراکز علمی و منابع علمی دست نخورده باقی و در همانجایی که از ابتدا ساخته‌ شده‌اند، امروز هم همانجا هستند، ولی در دوره اسلامی، با سقوط و تغییر دولت‌ها، مراکز علمی هم دچار فروپاشی شده و تغییر کرده‌اند و علم دچار انقطاع شده است.

علم قرون وسطی که در قرن 12 و 13 در اروپا در پاریس، کمبریج و آکسفورد شکل گرفته، علوم جدید اروپا نیز در قرون 15؛ 16 و 17 میلادی در همان دانشگاه‌ها ایجاد شد. اما در دوره اسلامی مراکز علمی از جمله دارالفنون یا دانشگاه تهران هیچگاه از سنت علمی دوره اسلامی ما بیرون نیامده‌اند و ارتباطی بین علم گذشته و حال برقرار نکرده‌اند.

با اینکه دوره جدید علم، در بسیاری موارد مدیون دانشمندان مسلمان و ایرانی است، ولی هیچ مرکز تحقیقاتی در این زمینه در ایران وجود ندارد. پژوهشکده تاریخ علم، حدود 16 سال پیش در دانشگاه تهران ایجاد شده که از ضعیف‌ترین بخش‌های این دانشگاه است و در این 16 سال تنها یک عضو هیات علمی تمام وقت دارد.

 پیشنهاد راهگشا
پیشنهاد راهگشای من برای شناخت دانشمندان دوره اسلامی از جمله کمال‌الدین فارسی، راه‌اندازی مراکز علمی و تحقیقاتی برای احیای پراکندگی موجود در مستندات و جمع‌آوری نسخه‌های خطی این دانشمندان از جمله کتاب‌های ارزشمند کمال‌الدین فارسی است.

اکنون در نقاط مختلف دنیا، کتاب‌های کمال‌الدین به زبان ‌های دیگر از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه و منتشر شده و رساله‌های بسیاری از روی آن‌ها تدوین شده است. باید یک مرکز کمال‌الدین‌شناسی دایر شود تا این آثار را بتوانند در این مرکز جمع‌آوری و مورد نقد و بررسی قرار دهند.

تا مراکز علمی برای پژوهش درباره تاریخ علم دوره اسلامی راه‌اندازی و فعال نشود، صرف داشتن و نگهداری کتاب‌های دانشمندان بزرگ از جمله کمال‌الدین فارسی لازم است، ولی کافی نیست.

درباره دکتر ایرج نیک‌ سرشت
ایرج نیک سرشت، متولد 1339 گرمسار، در سال 1365 از دانشگاه فردوسی مشهد دانشنامه فیزیک کاربردی با گرایش هسته‌ای دریافت و سپس در امتحان اعزام به خارج شرکت کرد و در رشته انرژی فیزیکی با گرایش رآکتور در انستیتوی ملی پلی‌تکنیک فرانسه پذیرفته شد، اما تحصیلاتش ناتمام ماند و در رشته فلسفه در دانشگاه فرانش‌کنته فرانسه(Franche Comte) در شهر بوزانسون (Besacon) تحصیلات خود را ادامه داد و سال 1996 میلادی، دانشنامه کارشناسی ارشد را در این رشته دریافت کرد.

در سال 2003، دکترای خود را در رشته فلسفه، با گرایش فلسفه فیزیک، از دانشگاه پاریس (پانتئوم - سوربن) دریافت کرد. دکتر نیکسرشت همچنین دارای مدرک کارشناسی ارشد اپیستمولوژی و تاریخ علم از دانشگاه دونیس دیدرو (پاریس 7)(Denis Diderot Universite) است.

در کارنامه علمی ایرج نیک‌ سرشت که به زبان های فرانسه، انگلیسی و عربی تسلط دارد، تالیف ده‌ها عنوان کتاب و مقاله علمی دیده می‌شود که از آن‌جمله می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد :
1 _ Nikseresht Iraj, Physique quantique : origines, interprétation et critiques, Ellipses, Paris, 2005. " فیزیک کوانتومی، ریشه‌ها و بنیادها، برداشت‌های فلسفی و انتقادها"
2 – Nikseresht Iraj, Démocrite, Platon et la physique des particules élémentaires, Harmattan, Paris, 2007. (دمکریت، افلاطون و فیزیک ذرات بینادی)
3 – Nikseresht Iraj, La théorie de la relativité : une approche historique et philosophique, Harmattan, Paris, 2007. (تئوری نسبیت: یک رویکرد تاریخی و فلسفی)
4 – Nikseresht Iraj, Kant et la possibilité de jugements synthétiques a priori, Harmattan, Paris, 2011. (کانت و امکان قضایای تحلیلی پیشینی)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها