معتقدی از شاعران شناخته شده کشورمان در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده به بررسی نگاه زنده یاد آتشی در اشعارش پرداخته و او را شاعری معرفی کرده که سعی میکرد انسان را در همۀ ابعاد خودش به نمایش شاعرانه ببرد.
آتشی پس از دهه پنجاه، مدتی گوشهنشینی و بازگشت به زادبوم را برگزیده بود که پیش از آن با طرح «شعر ناب» دریچه تازهای به فضای شعر امروز گشوده بود، که دستمایی کارش در «مجله تماشا» بود که در چشمانداز با به خدمت گرفتن «فرم» به ظرفیّتهای زبانی و خیالانگیزی در حوزه معماری شعر، به نوعی دگردیسی ارجاعی پرداخته بود و در قلمرو معنایی، فرصتهای زبانی به خود شعر برگردانده بود. امّا این پیشنهاد تا حدّ زیادی مورد استقبال اهل نظر و بسیاری از شاگردانش قرار گرفت، امّا دیری نپایید که این ژانر زبانی، به توسع نکشید و هریک از شاگردان به سمت و سویی و به انتخابهای دیگری در حوزه شعر رسیدند. امّا ناگفته نماند که آتشی این رسم شاعرانه را همواره در آثارش مدّ نظر داشت.
در مرحله بعدی، شاعر در دهه هفتاد به تهران بازگشت و اینبار با انبوهی از تجربههای زبانی به مؤسسه «کارنامه» و نشریه «کارنامه» پیوست و در پیِ آن، شاگردان زیادی را به یافتههای خود نزدیک و نزدیکتر کرد. کاربستهای شعریِ آتشی در این منظر، فرصت دوبارهای بود در چشمانداز تجربههای گذشته و دستمایههای شعری تازهتر. در این منظر، شاعر با توجه به حسآمیزی و شکلبندی واژهها، کارایی زبان را در چشمانداز زیستن و به دور از زبان معیار، به حوزه زندگی، نزدیک و نزدیکتر کرد و نقش زبان را در فضای عاطفی ـ ارجاعی به گونۀ ساختمندی به کشف احساسهای شاعرانه میپرداخت. از سوی دیگر، آتشی با حسّی رامنشده، عناصری از فضاهای بومی و تاریخی را به حوزه مدرن فراخواند و به کار گرفت. عناصری از فضاهای روستایی را به فضاهای شهری نزدیک کرد و در پیوند با طبیعت و گزارههای انسانی، جهان شعریاش را به فراز و فرودهای اسطورهای و چشمانداز نگرش جنوبی همراه کرده بود.
در شعر آتشی، نگاه به انسان، منظری به دور از تنشهای اجتماعی دارد؛ چراکه جریان سیاسی و اجتماعی، همواره در این سرزمین، دستارود شاعرانه بههنگامی نداشته بود، لذا وی با پیشنهاد توجه به شعر ناب، تا حدّ زیادی این نوع آسیبپذیریِ فرهنگی را کمرنگتر کرد و شعر را به چشمانداز اندیشههای فردیتر؛ از دلزدگی فرهنگی دور و دورتر کرده بود. وی معتقد به معناپذیری شعر در خود شعر بوده است و عوامل جانبی و پیامهای اجتماعی را در مراحل بعدی میدید؛ چراکه از منظر شاعر، جریانِ جوششی شعر امروز، ناگزیر به سمت صید لحظههای کوششی است که آدمی به فضاهای سیّال و شاید هم نوعی ایدهپذیری میکشاند. با اینهمه، منوچهر آتشی در چشمانداز شعر امروز، یک صدای ماندگار و انسانگرا بوده است که در جریان شکست و گریزهای اجتماعی و فرهنگی، همواره حضوری جدّی داشت. صد البته از نظر مدرنیسم، به فضاهای پست مدرن هم توجه فراوان داشت. منوچهر آتشی سعی میکرد انسان را در همۀ ابعاد خودش به نمایش شاعرانه ببرد.
نظر شما