جمعه ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۳
چگونه و با چه معیارهایی برای کودکان کتاب انتخاب کنیم؟/ مقاله‌ای از مک کالوین

مک کالوین از جمله کسانی است که در زمینه مسائل عملی کتابداری و کتابخوانی بچه‌ها، صاحب صلاحیت است. کتاب «خدمات کتابخانه‌های عمومی کودکان» که مقاله پیش‌رو، بخشی از آن است از آثار برجسته‌‌ وی محسوب می‌شود که در آن به مسائل مختلف این‌گونه کتابخانه‌ها اشاره کرده است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- در این مقاله بخش‌هایی از فصل «انتخاب کتاب» برگزیده و ترجمه شده است. کالوین در مقوله «انتخاب» به سه معیار معتقد است: «... جوهر، صداقت و حقیقت» و در مورد هریک به تفضیل سخن گفته است.
وی معتقد است که نباید اجازه داد «کودک علاقه‌مند به کتاب خوب، تنها به علت نبود دسترسی به چنین کتابی مجبور به خواندن کتاب‌های کم ارزش شود و برای انجام چنین عملی کتابدار باید با دیدی وسیع دست به انتخاب کتاب بزند و به منظور ایجاد رابطه صحیح با کودک باید «ذخایر وسیعی از موضوعات و مواد قابل جذب و فهم را به وی ارائه داد»

اساسی‌ترین هدف کتابخانه کودک کمک به کتابخوان‌های خردسال است تا آگاهی و ادراک خود را درباره اطرافیان و جهان دور و نزدیک افزایش دهند و بیاموزند که چگونه مراحل رشد را بپیمایند و دریابند که گرچه نیاز به طی این مراحل در کودکی بیشتر احساس می‌شود ولی به محدوده سنی خاصی مقید نیست.

اما کار با کودکان موفقیت‌آمیز نخواهد بود مگر این‌که افراد مسئول مشکل اساسی مربوط به کتابخانه کودکان را مورد بررسی قراردهد و پاسخ قانع‌کننده‌ای برای آن بیابند. این مشکل اساسی چیست؟ مشکل فقط این است که کودک کتابی را با علاقه مطالعه خواهد کرد که میل به مطالعه آن داشته باشد و این کتاب همان است که او را جلب می‌کند، در او نفوذ می‌کند، و او را برمی‌انگیزد. از سوی دیگر «رشد» عبارت از جریان مداوم چیرگی بر موانع و مشکلات است.

همیشه باید به کودک فرصت داد و او را تشویق کرد تا به تدریج کتاب‌هایی را مطالعه کند که کمی بیش از حد ظرفیت اوست. البته فقط کمی بیشتر، زیرا کتاب نباید خیلی فراتر از حد استعداد کودک باشد در غیر این صورت چنین کتابی دشوار، خسته‌کننده و غیرقابل فهم خواهد بود.

در مورد اصول انتخاب کتاب باید بگویم که کتاب ایده‌آل کتابی است که صرف لذت مطالعه آن خواننده را وادار کند گامی دیگر به درون دنیای ناشناخته بردارد؛ به عبارت دیگر کتابی است که در آن «موضوع» بعد از «شیوه بیان» مطرح می‌شود، به طوری که بیان جذاب و جالب آن بتواند خواننده را به سوی زمینه‌های تازه و بدیع سوق دهد.

سه معیار را می‌توان برای هر نوع کتاب و در هر سنی به‌کار برد؛ جوهر، صداقت، واقعیت. منظور از «جوهر» آن است که کتاب باید افکار، تجربه، یک ماجرای واقعی، اطلاعاتی معین، تصویرسازی، زیبایی یا تعدادی از آنها را در برداشته باشد که کتابی مفید تلقی شود و خواننده بتواند از آن آگاهی یا اندیشه‌ای کسب کند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت کتاب باید منظوری داشته باشد.
غرضم از «صداقت» نیز آن است که نویسنده آنچه  می‌گوید خود بدان اعتقاد داشته و صادقانه بیان کرده باشد.

مقصود از صداقت این است که نویسنده «صمیمانه» بکوشد پیام خود را به خواننده برساند و کار خود و خواننده خود را جدی تلقی کند. در مورد حقیقت نیز بهتر آن است که قسمتی از مقاله «الینور گراهام» (Eleanor Graham) را (که خود نیز از نویسندگان مخصوص کودکان است) ذکر کنم: «در ورای همه داستان‌های کودکان باید تا حد زیادی حقیقت و واقعیت نهفته باشد. جهان را آن‌چنان معرفی کند که به نظر مردمی که در آن زندگی می‌کنند واقعاً چنان است. چیزهای نادرست را نباید به عنوان درست به آنها ارائه داد تا کودک نتواند آنها را افسانه و غیرجدی تلقی کند. کودکان از چنین تحریفی سخت به‌خشم می‌آیند.»

در عین حال یک کتاب «حقیقی» که مردم و زندگی را آن‌چنان که هستند نشان می‌دهد نباید عاری از هرگونه تخیل باشد زیرا موضوعات خیالی یا «مواد اولیه رویاها» ذاتاً برای کودکان جذابیت دارند و همان‌قدر برای آنان حائز اهمیت‌اند که برای بزرگسالان. مهم نیست که غیرواقعی را واقعی نشان دهیم بلکه چیزی که اهمیت دارد این است که واقعی را غیرواقعی ننمایانیم و برای واقعیت و حقیقت معیارهایی نادرست به وجود نیاوریم.
کلمه «معیارها» برآنم می‌دارد که در بحث خویش باز هم جلوتر روم. کتاب کودکان نه تنها در مورد واقعیت و حقیقت بلکه در مورد رفتار نیز باید معیارهایی درست بیافریند. سه‌یرز (Sayeres) در کتاب خویش به‌نام «راهنمای کتابخانه‌های کودکان» فهرستی کوتاه از شرایط و کیفیات کتاب مخصوص کودکان ارائه می‌دهد. یکی از شرایط پیشنهادی او این است که کتاب باید پیروی از قانون را تشویق کند. این تنها یکی از معیارهایی است که در مورد طرز رفتار باید رعایت شود. آنچه ما می‌خواهیم پرورش دهیم عبارت از درست فکر کردن درباره مسائل اساسی است، و در این کار نمی‌توان شتاب به خرج داد. کودک از همان زمان که با کتاب‌های مصور سر و کار پیدا می‌کند به‌طور آگاه یا ناخودآگاه از آنچه دیگران فکر می‌کنند و انجام می‌دهند تأثیر می‌پذیرد، و از آنچه مورد تصدیق یا تردید، رد یا قبول مردم واقع می‌شود، زمینه فکری برمی‌دارد، و بدین طریق گرایش‌های خود را پرورش می‌دهد. اما کودک بسیاری از گرایش‌های نادرست را کسب نخواهد کرد مگر با خواندن کتاب‌های نامناسب. بنابراین ما مسئولیم از دسترسی او بدین کتاب‌ها جلوگیری کنیم. از جمله این برداشت‌ها می‌توان قساوت، خشونت، ناشکیبایی، و تعصب نژادی را نام برد. و چیزهایی که باید مطلوب و موردپسند جلوه داده شود عبارتند از مهربانی، شکیبایی، صلح‌جویی، هم‌نوع دوستی، تمایل به مفید بودن، قبول مسئولیت و علاقه به سازندگی نه تخریب. به گفته سه‌یرز یک کتاب خوب نباید روابط سالم انسانی را به استهزا گیرد. کتاب باید حقوق حیوانات و انسان‌ها را به رسمیت شناسد، سیمای مخفی مظالم را برملا سازد و پیوندهای کودک را با پدر و مادر خویش محکم‌تر کند.

در مورد سانسور کتاب کودکان باید گفت که لازم است به درستی اعمال شود. به علاوه سانسور را نباید بیش از آنچه  در مورد کتاب‌های بزرگسالان اعمال می‌شود، به‌کار بندیم. در اینجا منظور من سانسوری است که ناشی از عقیده شخصی بوده و عاری از صداقت و بی طرفی است اما هرگز نباید از کتابخانه کودک به عنوان محلی برای تبلیغ نظر خویش یا رد نظر دیگران استفاده کنیم. در کتابخانه‌های عمومی باید امکان دسترسی به همه دیدگاه‌ها فراهم باشد و کتابخانه کودک نیز از این قاعده مستثنی نیست.

بار دیگر به شرایطی که سه‌یرز در کتاب خود ذکر کرده برمی‌گردیم. نخستین شرط او این است که کتاب کودک باید به صورت ادبی یا لااقل به زبانی درست نوشته شود. بدون تردید یکی از مهم‌ترین هدف‌های ما این است که کودک را از زبان خویش به عنوان مهم‌ترین، ارزشمندترین و زیباترین انتقال فکر و پرتو اطلاعات آگاه کنیم، به او بیاموزیم که چگونه می‌تواند به بهترین وجهی از طریق گفتن و نوشتن، دیگران را از شخصیت و افکار خویش آگاه سازد. منظور از درست بودن آن نیست که از نظر دستوری صحیح باشد بلکه زبانی موردنظر است که صریح، راحت، مشخص، قابل درک، روان و در صورت لزوم زیبا باشد.

معیار دیگر سه‌یرز چنین است: کتاب باید از لطیفه و طنز مفهوم درستی داشته باشد. کودکان لطیفه و تصاویر خنده‌آور را دوست دارند و ما باید به گردآوری این‌گونه مواد که بسیار هم نادرند بپردازیم. کودکان مخصوصاً به کاریکاتورها و کارتون‌ها شوقی فراوان دارند. یکی از نویسندگان که به بررسی علت این اشتیاق پرداخته دلیل آن را آسان‌تر بودن فهم تصاویر در مقایسه با کلمات می‌داند. اگر بخواهیم کودکان را از اشتیاق و اعتیاد شدید به تصاویر خنده‌آور بازداریم باید آثار طنزآمیز زیادی در اختیار آنان بگذاریم.

قفسه‌های کتابخانه کودکان باید هم شاهکارهای ملی و هم کتاب‌های خوب سایر کشورهای جهان را در بر داشته باشد. از این‌گونه کتاب‌ها باید به تعداد کافی در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد.  نگذارید کودک علاقه‌مند به کتاب خوب، تنها به علت نبود دسترسی به چنین کتابی به خواندن کتاب‌های کم‌ارزش مجبور شود.

با وجود این بیایید از به‌کار بردن واژه «ادبی» پرهیز کنیم. بسیاری از کودکان ـ نظیر تعداد کثیری از بزرگسالان ـ نه تنها به آثار زیاده از حد ادیبانه علاقه‌مند نیستند بلکه از آن گریزانند. در عوض به کتاب‌هایی که هیچگونه ادعای «ادبی» بودن ندارند و ضوابط ویژه ادبیات در مورد آنها کمتر صدق می‌کند راغب‌ترند (البته به استثنای کتاب‌های خوبی که در این زمینه وجود دارد.) ما در صورتی خواهیم توانست با کودک رابطه صحیحی برقرار کنیم که ذخایر وسیعی از موضوعات و مواد قابل جذب و فهم او را به‌وی ارائه دهیم.

ترجمه: کمال پولادی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها