ادبیات دفاع مقدس؛ سفارشی نویسی یا سیاه نمایی؟/6
معصومه آباد: حمایت دولت از آثار ارزشی اشکالی ندارد/ برخی تلخنگاریها بی انصافی است
معصومه آباد معتقد است مردم از کتابهایی که پایگاه دولتی دارند، فاصله میگیرند اما نباید اجازه داد ارزشهایی که برای آنها جنگیدهایم به دلیل نبود زیرساختهای فرهنگی در آثار ادبیمان فراموش شوند. وی گفت: اگر دولت در شرایط فعلی از چنین کتابهای حمایت کند، اشکالی ندارد.
وی اضافه کرد: جنگ به عنوان حادثهای بزرگ، ناخواسته به جامعهای تحمیل میشود. جنگی که ما دربارهاش صحبت میکنیم، جنگی است غیر کلاسیک که بدون هیچ گونه تدارکات و قوانین و قواعد جنگهای مرسوم اتفاق افتاد. در فصل مشخصی که فصل درس و مدرسه و لباس نو و کتاب و میز و نیمکت بود، یکباره به جریانی تبدیل میشود که شکل دفاع را به خودش گرفت.
نویسنده کتاب «من زندهام» توضیح داد: جنگ ما با ادبیاتی تلفیق شد که ادبیاتی نوست. ماهیت جنگ در همه دنیا و قرون و اعصار مختلف با خودش خونریزی، آوارگی، دربهدری به همراه میآورد. در جنگ ایران و عراق مضامینی عرفانی، اخلاقی و معنوی مطرح شد و رزمندگان با نوعی ایدئولوژی میجنگیدند و پشتوانه این جنگ فرایندی کاملا ایدئولوژیک بود که به کشته شدگان شهید، به اسیران، آزاده و به مجروحان، جانباز میگویند. برای همه اینها یک سمبل دینی وجود داشت.
عضور شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: اسیران از اسیر کربلا حضرت زینب(س) و شهیدان از حضرت سیدالشهدا(ع) و جانبازان از حضرت ابوالفضل(ع) تأسی کردند. اینها مفاهیم عمیق جنگ ماست. اما اینها را اشخاصی میفهمند که جنگیدهاند و این مفاهیم را خارج از گرایشهای سیاسی حس کردهاند.
آباد یادآور شد: وقتی شیپور جنگ به صدا در آمد برای همه نواخته شد. همه خودشان را در شرایط دفاع دیدند. کسی نگفت به من چه و جنگ و دفاع به من ربطی ندارد. یکی گفت جنگ ما دفاع از خاک است، دیگری معتقد بود پاسداری از دین است و دیگری میگفت دفاع از ناموس است. هریک از مردم با انگیزهای وارد گفتوگو شد و ماند و سهم خود را برداشت کرد.
این نویسنده گفت: در همان شرایط قسمتهایی وجود داشت که بخش سیاه جنگ بود. عدهای خانهشان را ترک کردند و از خانههای خالی مردم دزدی میشد یا عدهای همچنان در مسیر خودشان بودند. اینکه اشخاصی در جنگ ما متوجه میشوند، کجا باید قرار بگیرند، تقدم و تأخر داشت. به این معنی که برخی آنی تصمیم میگیرفتند و یکی دیگر با گذشت ساعتها، ماهها و روزها تصمیمش میگرفت تا در صف دفاع از دین و خاک و آبادی و شهر و دیارشان قرار بگیرند.
آباد افزود: اما وجه غالب این است که عموماً کسانی که در جنگ بودند، انگیزه دفاع داشتند. کمتر پیش میآمد، آدمهایی که با انگیزههای دیگر کارهای دیگری انجام دهند. به طور مثال شبیه به همین اتفاق در اردوگاههای عراق هم درباره اسرا میافتاد. اگر ما 14 آسایشگاه داشتیم، افراد این 14 آسایشگاه کسانی بودند که همچنان تا پایان جنگ در کنار اهداف و انگیزههایشان مقاومت میکردند و ثمن آزادی را به هیچ قیمتی نفروختند.
وی ادامه داد: حتی وقتی به آنها میگفتند شما را به این قیمت آزاد میکنیم، قبول نمیکردند. میگفتند جنگ همانطور که یک روز شروع شده، یک روز هم تمام میشود. اما اگر بخواهیم در فیلمها و ادبیاتمان آسایشگاهی را که در آن کسانی بودند که برای سیگار یا یک قرص نان اضافه یا یک ساعت بیشتر در هوای آزاد ماندن، از همه چیز خودشان میگذشتند، خلاف عدل و انصاف است و انصاف نیست که بخواهیم در مورد همه اینگونه قضاوت کنیم.
آباد توضیح داد: معتقدم در زمینه فرهنگ کتابخوانی نتوانستهایم کار کنیم. من همه داشتهها و این قلم و تمام کلماتی که در تصویر وجودم دارم، مرهون روزنامه دیواری مدرسهام. یعنی از زمانی که روزنامه دیواری بود، به اندازهای که یک لطیفه بنویسم و بچسبانم به روزنامه دیواری، مشارکت میکردم. این مشارکت آنقدر جریانهای قوی فکری در مدارس ایجاد میکرد که ما علاقهمند میشدیم که کتاب بخوانیم، دنبال کتاب باشیم یا کتابی درست کنیم تا در اختیار دیگران قرار گیرد.
وی اضافه کرد: ما در حال حاضر در گامهای اولمان مشکل داریم. نه تنها در ادبیات دفاع مقدس بلکه در بسیاری از بخشهای ادبی نیز همین مشکل به چشم میخورد. ادبیات دفاع مقدس به دلیل اینکه فرهنگی قوی است، و در آن شجاعت و عشق و ایمان و زندگی جریان دارد، میتواند فرهنگی باشد که پرچمدار بقیه فرهنگ ما شود. حتی هنر، روانشناسی و علوم اجتماعی میتواند زیرمجموعه فرهنگ دفاع مقدس باشد اما به دلیل عدم توجه دقیق ما و راهبردها و راهکارهای اساسی نتوانستهایم غنای فرهنگی دفاع مقدس را فارغ از حمایتهای دولتی در جامعه ترویج دهیم و بهرهمندی لازم را از این فرهنگ ببریم. اگر هر جای دنیا بودیم با حماسههایی که در جنگ آفریدهایم، فرهنگی بیپایان و تمام نشدنی در جامعهمان ترویج میشد.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:
گفتوگوی محمدقاسم فروغی جهرمی، ابراهیم زاهدی مطلق، کاوه بهمن، اکبر خلیلی و مجید قیصری را بخوانید
نظر شما