گزارش «ایبنا» از نشست «نقد مستعار» در سرای اهل قلم
حذف نقد مستعار عملی نیست و باید آن را پذیرفت/پیشنهادهایی که جعفریمذهب به خانه کتاب داد
محسن جعفریمذهب میگوید: حذف نقد مستعار اگرچه توصیهای اخلاقی است اما کاری است نشدنی. او در نشست «نقد مستعار» پیشنهادهایی به موسسه خانه کتاب ارائه داد و ایجاد سایتی برای جمعآوری اسامی مستعارنویسان، افزايش حقالزحمه و در نظرگرفتن جوایزی برای آنها را در رواج نقدنویسی مهم دانست.
وی با توضیحاتی درباره مستعارنویسی ادامه داد: ما درصدد قایل شدن حقی برای آن هستیم، نام مستعار بخشی از دانش نامشناسی onomastics است که در کشور ما کم شناخته شده است. اگرچه در قدیم مثلا در فقهاللغه و یا وجه تسمیه و علم الاسماء به آن اشاره شده است.
جعفریمذهب در توضیح مستعارنویسی گفت: مستعارنویسی، واژهای است برای پنهانشدن افراد در ثبت و گفتن برخی حرفهایی که امکان آن به صورت صریح وجود ندارد. مستعارنویسی یکی از حقوق شهروندی در جوامع غربی است که هرکسی حق دارد نام، جنسيت، سن و ملیت خود را پنهان کند؛ چراکه پنهانکردن هم برای خود حقی است هرچند که در جامعه ما برای آن حقی در نظر نمیگیرند.
باید واقعیت مستعارنویسی را به رسمیت شناخت
وی با تاکید بر این نکته که مستعارنوسی را باید بیش از هرچیز به عنوان یک «واقعیت» پذیرفت، عنوان کرد: لازم است که مستعارنویسی را به رسمیت بشناسیم و به بررسی ابعاد روانشناسانه، جامعهشناسانه و جرمشناسانه آن بپردازیم چراکه این موضوع بیشتر از سوی «دولتها» بررسی شده و به عنوان «دشمنشناسی» در نظر گرفته میشود.
وی با بیان اینکه اغلب در «مطبوعات» مستعارنویسی پررنگتر است، به سابقه مستعارنویسی پرداخت و بیان کرد: «اسطورهشناسی» پیش از تاریخ نخستین حیطهای است که ردّپای مستعارنویسی در آن دیده میشود. به طوریکه ما در آن برای برخی جریانها، حوادث و قومی، اسمی مستعار بر آنها میگذاریم. به عبارتی زمانیکه ما نمیتوانستیم این حوادث را درک کنیم و بفهمیم به یک اسمی مستعار نسبت میدادیم.
این پژوهشگر افزود: به عنوان مثال برخی اسامی بنیاسراییل در کتاب مقدس. در آنجا که میگوییم ابراهیم پسر «عابر» است. از نظر برخی، عابر در اینجا یعنی «عبورکننده» یا از مرحلهای اجتماعی به مرحله اجتماعی دیگر؛ چرا که در آن زمان ابراهیم از سرزمینی به سرزمینی دیگری مهاجرت کرد یا گفته میشود اسماعیل پسر «هاجر» (هجرت کننده) است که هاجر هم در اینجا اسم مستعاری است به عنوان هجرتکنندهای که از کنعان خارج شد و به منطقه مکه آمد و یا نمونههایی چون ضحاک، جمشید و غیره.
جعفریمذهب سپس با بیان اینکه مخفینویسی، پنهاننویسی و رمزنویسی در دوران پیش از اسلام و در میان یهودیان و اقلیتها بیشتر بوده است به نمونههای مستعارنویسی در دوران اسلامی هم اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال گفته میشود فردی به نام «عبدالله بن سباء» که به زعم برخی افراد ضد شيعي، از طرفداران افراطی حضرت علی (ع) بود، حلقه شیعیان را به وجود آورد و باعث ایجاد شکافی بین مسلمانان شد. عبدالعزيز الدوري و كامل مصطفي شيبي معتقدند كه در واقع «عبدالله بن سباء» نامی است مستعار که چون رئیس حملهکنندگان به خانه عثمان خليفه سوم بود و در کتابها نمیشد اسم او را به دلیل نزدیکی با پیامبر آشکارا آورد از صفت او به عنوان اسم استفاده کردند و به این نام مشهور شد. در واقع نام واقعی او همان عمار بن یاسر است که در کتابها از نام عبدالله بن سبا استفاده میشود.
این پژوهشگر تاریخ در ادامه سخنانش با آوردن نمونههای دیگری از استعارنویسی تاریخ اسلام به «زنادقه» اشاره کرد و گفت: زنادقه یا دگرباوران بیشترین کسانی بودند که در این دوره از اسامی مستعار استفاده کردند. به طوریکه اسم خیلی از آنها حقیقی نیست.
دلایل استفاده از مستعارنویسی چیست؟
این سخنران سپس به دلایل استفاده از اسامی مستعار در زمان معاصر پرداخت و گفت: در زمان معاصر از اسامی مستعار به دلایلی چون «اطلاق نام هنری» (مثلا برخی از آوازهخوانانهای ایرانی)، «شباهتهای اسمی»، «تخلص»، «هجو و طنز»، «فراوانی حضور»، «پنهانماندن»، «ارتباطات سیاسی، اداری، امنیتی»، «هتاکی»، «مسایل ادبی» (مثلا فلانی، یارو، مردک، مردکه، زنکه، زنک)، «مسایل ناموسی» (واژههایی مثل امالحسن، ضعیفه، منزل، خانم)، «دست پر نشاندن» (برای رفع مسوولیتها)، «ساخت منبع خبر» و غیره استفاده میشود.
وی درباره هر یک از این دلایل مثالهایی زد و گفت: مثلا درباره «شباهتهای اسمی» نمونهای که میتوان آورد درباره «ایرج افشار» و «ایرج افشار سیستانی» است. به دلیل اینکه برخی از آثار ایرج افشار سیستانی به اشتباه به ایرج افشار نسبت داده میشد او مجبور شد که پسوند سیستانی را به اسم خود اضافه کند و یا مثلا درباره «پنهانگذاشتن» برخی چیزها «سعید نفیسی» در کتاب «نیمه راه بهشت» که نخواسته آبروی رجال پهلوی را به طور مستقیم ببرد از اسامی مستعار بسیاری بهره برده است. برای نمونه به جای نام «نیّر سعیدی» از روشن سفیدبخت و یا به جای «علیاکبر سیاسی » از علیاکبر دیپلماسی استفاده کرده است.
جعفریمذهب در بخش دیگری از سخنانش پس از توضیحاتی که از تقسیمبندیهای مستعارنویسی و توضیحاتی کلی درباره هر یک از آنها ارائه داد به دفاع از مستعارنویسان پرداخت و گفت: برخی مستعارنویسی را نمیپذیرند و معتقدند که باید در فضایی آزاد آشکارا به بحث پرداخت. اگرچه این توصیهای اخلاقی است اما نمیتواند عملی باشد. مثلا در بحثی که اخیرا موسسه خانه کتاب مطرح کرد که حق نويسنده تا كجاست، مطلبي با عنوان «چه کسی از حقوق خواننده دفاع ميکند؟» نوشتم تا وقتی که ناشران بیمحابا به فکر منافع خودشان هستند و حقوقی را برای خواننده در نظر نمیگیرند، مگر میشود حقوقی برای مولف در نظر داشت و این نیز همان قصه مستعارنویسان است. آیا زمانیکه افرادی با قدرت میتوانند جلو نقد را بگیرند میتوان بازی جوانمردانه نقد را رعایت کرد.
وی ادامه داد: وقتی قدرتمندان به هر طریقی جلو نقد کتابها و آثار را میگیرند، مخالف اثر نیز از هر ابزاری استفاده میکند تا جامعه را آگاه و حرف خود را بزند.
پیشنهادهای جعفریمذهب به موسسه خانه کتاب
وی همچنین پیشنهادهایی به موسسه خانه کتاب در حمایت از مستعارنویسان ارائه کرد و گفت: دادن جایزه مستعارنویسی در جشنواره نقد و محفوظ ماندن جوایز آنها حتی در صورت حضور نیافتن از کارهایی است که باید باب آن را باز کرد.
دومین پیشنهاد وی درباره حفظ حقالزحمه مستعارنویسان بود چراکه مستعارنویسان در لبه تیغی قرار دارند که خطرات و ریسکهای بسیاری را آگاهانه و عامدانه پذیرفتند بنابراین نباید حقالزحمه آنان را فراموش کرد.
ضرورت گردآوری نامهای مستعار و ایجاد سایتی برای این امر از سوی خانه کتاب سومین پیشنهاد وی بود تا مرجعی وجود داشته باشد تا اسم مستعارنویسان مشخص شود.
نشست «نقد مستعار» با حضور محسن جعفریمذهب، عضو هيات علمی سازمان اسناد و كتابخانه ملی ايران و جمشید کیانفر، پژوهشگر تاریخ و رئیس خانه نقد کتاب ایران (دبیر نشست)چهارشنبه (9 مهرماه) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
نظر شما