قیصری در بخشی از گفتگویش گفت: مشکلی که در ایران درباره سفارشینویسی وجود دارد، این است که اغلب سفارش دهندگان به حکومت و دولت وصلاند و پیش از اینکه هدف سفارش تولید ادبیات باشد، ایدئولوژی است. یعنی آنها به جای اینکه کارشناسیشان درباره ادبیات یا تجارت باشد و بخواهند مثلاً در ژانر وحشت بدرخشند و کتاب تولید کنند و بفروشند، هیچ کدام از این دو مبنا را ندارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همه خوانندگان باهوش نیز متوجه میشوند که مبنای سفارش هیچکدام از اینها نیست. بنابراین هر گاه خوانندگان را دست کم بگیریم، همین میشود. بازگشت سرمایه هدف هیچکدام از ناشران ادبیات دفاع مقدس نیست و چنین کتابهایی با پول نفت منتشر میشوند. انتخابها نیز در این زمینه به درستی انجام نمیشود، بنابراین باید بپرسیم که کارشناسی آنها چیست. طی این سالها همه میدانند که مبنای سفارش، ادبیات و بازگشت سرمایه نیست.
ابراهیم زاهدی مطلق، نویسنده و روزنامهنگار البته در پاسخ به همین پرسش درباره ادبیات سفارشی از زاویهای دیگر به موضوع پرداخت. زاهدی مطلق معتقد است که برگزاری نمایشگاه کتاب در همه جای دنیا محل سفارش و توافق ناشر و نویسنده برای چاپ کتاب در حوزههای مختلف است. به اعتقاد زاهدی ما همیشه حرفهایترین مناسبات را از دیگر کشورهای توسعه یافته میگیریم و پس از گذشت یک دو دهه دیگران را متهم میکنیم که برخی راهی غلط برای ترویج و توسعه ادبیات و صنعت نشر در پیش گرفتهایم.
زاهدی با مثالی درباره فیلمها و سریالهایی که در امریکا تولید میشود، گفت: در برخی از فیلمهای امریکایی میبینید که حتی خیانت را تا بالاترین مقامات کشوری و نظامیشان نشان میدهند اما آخر سر یک امریکایی وطن دوست کارها را درست میکند و دست همه رو میشود. حتی ممکن است فیلمساز در آخر داستان این را بگوید که چنین آدمی هنوز جانش در خطر است. فیلمساز میخواهد به شما بگوید که من طرفدار او هستم.
زاهدی همچنین تصریح کرد: به عنوان نویسنده معتقدم نمیتوان کسانی را که میگویند باید حقایق و خیانتها را بنویسیم، محاکمه کرد. وظیفه رماننویس این است که اتفاقات کشور را از نگاه خودش روایت کند. ما نمیتوانیم به نویسندهای بگوییم چگونه ببین. نویسندهای ممکن است صرفا زشتیهای جنگ را ببیند. نمیتوانیم به او بگوییم چرا اینگونه به جنگ نگاه میکنی اما میتوانیم بگوییم آنچه تو دیدی روی خوب جنگ نبود.
کاوه بهمن، نویسنده ادبیات جنگ که کار نوشتن را از اوایل دهه 70 شروع کرد از تجربیاتش درباره برخورد با کسانی که معتقدند سخن گفتن از واقعیتهای جنگ «سیاهنمایی» است، گفت: حقیقتاً اعتراض کسانی که نسبت به واقعیتهای ادبیات جنگ زاویه داشتند، کمتر شده است. زمانی که ما جوانتر بودیم و داستان و رمان جنگ مینوشتیم اعتراض چنین اشخاصی بیشتر بود، به حدی که جلو انتشار بسیاری از کتابها را میگرفتند.
نویسنده رمان «جنگی که بود» افزود: در حال حاضر واقعگرایی در ادبیات جنگ بیشتر رواج یافته و به گمانم آنچه برخی به عنوان سیاهنمایی یا ادبیات ضد جنگ مطرح میکنند، واقعنمایی ادبیات جنگ است. اما در عین حال هنوز هستند کسانی که به این شیوه اعتراض میکنند. اگر بخواهم واقعیت را بگویم، این اشخاص جزو خانواده ادبیات نیستند چرا که بیشتر میخواهند خودشان را به سیاست وصل کنند.
شماره | نام نویسنده | سخنان کلیدی | لینک گفتوگو |
1 | محمدقاسم فروغی جهرمی | برخی نویسندگان تنها سیاهیهای جنگ را برجسته میکنند | اینجا |
2 | ابراهیم زاهدی مطلق | نویسندگان جنگ را محاکمه نکنیم/ وظیفه نویسنده روایت تاریخ نیست و نباید به او گفت چگونه بنویس! | اینجا |
3 | اکبر خلیلی | بعضیها دوست ندارند واقعیات جنگ را ببینند/ اثر درخشان، خاطرات چاپ صدمي را كنار ميزند | اینجا |
4 | کاوه بهمن | معترضان به بیان واقعیتهای جنگ بیشتر دنبال ادبیات شعاری هستند | اینجا |
5 | مجید قیصری | مبنای سفارش کتابهایی که با پول نفت منتشر میشوند نه ادبیات است نه تجارت | اینجا |
6 | معصومه آباد | حمایت دولت از آثار ارزشی اشکالی ندارد/ برخی تلخنگاریها بی انصافی است | اینجا |
7 | محمدمهدی بهداروند | بچههای جنگ نه در اخراجیها دیده شدند نه در موج مرده و نسل سوخته/ «سیاه نمایی» در ادبیات را قبول ندارم | اینجا |
معصومه آباد نویسنده کتاب پرفروش «من زنده ام» نیز معتقد است که باید از واقعیهای جنگ نوشت. او گرچه نفس سفارشینویسی را به شیوه کنونی در کشور رد میکند اما معتقد است در وضع فعلی دولت میتواند تنها بانی چاپ آثار ادبیات دفاع مقدس باشد.
محمدقاسم فروغی جهرمی، اکبر خلیلی و محمدمهدی بهداروند نیز درباره سفارشینویسی و سیاهنمایی در ادبیات دفاع مقدس دیدگاههایی همسو با زاهدی مطلق، کاوه بهمن و مجید قیصری داشتند که با ادبیات خود آنها را بیان کردند.
نظر شما