به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «از مدیریت تا ترجمه نشر» با حضور علی عظیمی، مریم رزمگیر، علی شعبانی، الهه حسنزاده و مریم صابری بهعنوان کارشناسان و صاحبنظران این امروز 22 مهرماه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
علی عظیمی در این مراسم اظهار کرد: در مدیریت دانش، دانشِ ذهنی مخفی افراد، به دانش آشکار تبدیل میشود، اما در ترجمه دانش، باید دانش مشترک و عمومی را در یک فرایند ویژه، به عمل نزدیکتر کنیم.
وی با بیان اینکه کاربرد دو اِنگاری دانش (ذهنی و عینی) باعث به وجود آمدن مدیریت دانش شده است گفت: چالشهایی در مدیریت دانش وجود دارد؛ برخلاف تصوری که اندیشمندان درباره مدیریت دانش داشتند، شاید بسیاری از افراد از این موضوع که بخواهند آنچه را در ذهن دارند عملی کنند، بیزار بودند.
این کارشناس عرصه مدیریت دانش با بیان اینکه تفکیک دانش به دو گروه عینی و ذهنی، امری خالی از اشکال نیست و جا دارد که به آن پرداخته شود، توضیح داد: انقلاب صنعتی در انگلستان در اواخر قرن 18 به وجود آمد؛ در آن زمان کنار گذاشتن کار دستی کارگران و روی کار آمدن صنعت و ماشینآلات و همچنین ظهور فناوریهای اینترنتی، این امید را زنده کرد که میتوان در آینده نزدیک بسیاری از خدماتی که شاید تا آن زمان امکان تحقق نداشتند، انجام شوند؛ بهگونهای که هر اتفاقی که قرار بود رُخ دهد، منهای این فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ممکن نبود. اما برخلاف شکوفایی فناوریها، افراد به سود مورد نظر و دلخواه نرسیدند.
عظیمی در ادامه سخنانش گفت: علت دستیابی نداشتن افراد به سود مورد نظر، نبود دانش و تخصص لازم بود. در نتیجه بسیاری از اندیشمندان، زمینه خلق مدیریت دانش را فراهم کردند اما مدیریت دانش نه تنها آن پیشرفت لازم در تفکر و عملکرد را نداشت بلکه در بسیاری از موارد دچار مشکل نیز شده است.
وی درباره ترجمه دانش توضیح داد: ترجمه دانش به دلیل اتفاقاتی که در سال 1910 بهویژه در آمریکا رُخ داد، شکل گرفت؛ در آن زمان با وجود توجهاتی که به سلامت افراد بود، نه تنها دانش سلامت بهبود پیدا نکرد بلکه دچار رکود هم شد. درباره این چالش، چارهاندیشی شد که نتیجه آن، روی آوردن به ترجمه دانش شد.
این کارشناس عنوان کرد: بسیار بدیهی است که در حیطه بهداشت و سلامت، متخصصان متعددی برای سلامت انسان تلاش میکنند؛ به دلیل همین گستردگی افراد، عناوین متعددی برای ترجمه دانش در نظر گرفته شد اما این واژه در جامعه ما، بیشتر با همان ترجمه دانش شناخته شده است.
عظیمی ادامه داد: ترجمه دانش در ایران از سال 2005 با تاکید سازمان بهداشت جهانی، جای پای گستردهای باز کرد. در طی این سالها مقالات پژوهشی متعددی نیز ارائه شد؛ هر چند بسیاری از این مقالات و پژوهشها، سازنده بودند اما بهدلیل اینکه مفهوم بنیادی لازم را نداشتند، مشکلاتی را نیز در جامعه به وجود آوردند.
بخش دیگر این نشست، به سخنرانی مریم رزمگیر اختصاص یافت. وی ضمن ارائه تعریفی از ترجمه دانش و چرایی آن گفت: نرخ رشد و افزایش دانش در رشتههای مختلف متفاوت است. به طور متوسط، 13 ماه طول میکشد تا دانش انسانی، 2 برابر شود. با سرعت رشد کنونی، یک متخصص باید بهطور متوسط روزانه، 19 مقاله را مطالعه کند.
رزمگیر با اشاره به مشکلات مربوط به پژوهشگران، گفت: متاسفانه پژوهشگران با مفاهیم ترجمه دانش آشنایی لازم را ندارند، آنها تصور درستی از فعالیتهای ترجمه دانش ندارند. از سواد آماری لازم و کافی برای پژوهش برخوردار نیستند، تمایل به شرکت در فرایند ترجمه دانش ندارند، مسئولیت و تعهدی برای بهکارگیری دانش ندارند، تمایل به کار گروهی ندارند، وقت کافی ندارند و در نهایت حمایت مالی مناسبی از آنها انجام نمیشود.
علی شعبانی از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی ضمن ارائه تعریفی از پژوهش، عنوان کرد: اغلب افراد، پژوهش را یک روش نظاممند میدانند اما در بیشتر مواقع بسیاری از پژوهشها به واژه اطلاعرسانی یا حتی کمتر از آن نیز تقلیل پیدا میکند؛ این موضوع باعث تحتالشعاع قرار گرفتن بهرهوری از پژوهش میشود؛ انجام پژوهشهای غیرضروری از جمله علتهای به وجود آمدن این معضل است.
وی عنوان کرد: اغلب پژوهشهای امروزی صرفا بهدلیل موضوع ویژهای برای دفاع از پایاننامهها انجام میشوند. بسیاری از پژوهشهایی که انجام میشوند، تکراری هستند. همچنین بسیاری از پژوهشها ضمن تکراری بودن، کاربردی جز کاربردهای گذشته در آنها مستتر نیست.
شعبانی با بیان اینکه اصالت نداشتن پژوهش باعث نبود تصمیمگیری سیاستگذاران میشود، گفت: متاسفانه ساختارمند نبودن مقالات و پژوهشها از دیگر معضلات مربوط به پژوهشها است؛ بسیاری از پژوهشهای کنونی از ساختار و بافت خاص برای ترجمه دانش برخوردار نیستند.
این کارشناس با بیان اینکه در یک پژوهش باید به مواردی مانند «دانش باید برای چه کسانی ترجمه شود؟» و «چگونه دانشپژوهی منتقل شود؟» پاسخ داده شود، توضیح داد: برای ساختارمند شدن ترجمه دانش لازم است هر پژوهشگری اهداف پژوهش خود را بیان کند تا افراد مختلف بتوانند از آنها بهرهمند شوند. همچنین پیشنهاد میکنم گزارشهای پژوهشی برای جامعههای هدف ارسال شوند؛ متاسفانه با توجه به شرایط موجود، در برخی موارد نتایج دادهها و یا حتی خود دادهها، قبل و بعد از پژوهش، مورد دستکاری قرار میگیرند. این امر باعث تحتالشعاع قرار گرفتن نتایج پژوهش میشود.
وی در پایان سخنانش، تاخیر در چاپ نتایج پژوهشها را از دیگر معضلات عرصه پژوهش برشمرد.
الهه حسنزاده در بخش دیگر این مراسم، مسائل و مشکلات سازمانی را از جمله مشکلات مربوط به ترجمه دانش برشمرد و گفت: مشخص نبودن سیاستها و اولویتهای پژوهشی، کمبود بودجه، دستکم گرفتن پژوهشهای صورتگرفته، در نظر نگرفتن دانش بومی و کمبود و حتی نبود راهنمای ناظر از جمله مشکلات سازمانی در حوزه ترجه دانش به شمار میآیند.
وی با بیان اینکه فرایند پژوهش، بسیار پویا و ارزشی است گفت: در کشورهای پیشرفته، سیاستهای پژوهشی و برنامه راهبُردی، در صدر فعالیتها قرار دارند. این در حالی است که در ایران فقدان این سیاستها مشهود است.
حسنزاده توضیح داد: هر جامعه دانشگاهی نیاز دارد که اولویتها و سیاستهای پژوهشی خود را تعیین کند. در غیر این صورت در آینده نزدیک خطرات زیادی این جامعه را تهدید خواهد کرد.
این کارشناس اظهار کرد: برای بُرونرفت از معضل نبود سیاستهای پژوهشی در ایران، پیشنهاد میکنم متخصصانی از کتابخانه ملی، پژوهشگاه اطلاعات و ... برای گروههای کتابداری سازمانهای مختلف بهمنظور آموزشهای لازم در این زمینه اعزام شوند؛ البته ناگفته نماند که کتابخانه ملی در این راستا اقداماتی را انجام داده است که امیدواریم بهزودی به نتایج مثبتی برسد.
وی در پایان سخنانش با بیان اینکه خوشبختانه بهتازگی با افزایش 20 درصدی بودجه تخصیص یافته برای پژوهش، مواجه شدهایم گفت: ضعف در تربیت پژوهشگر ماهر، استفاده نکردن از پژوهش توسط ردههای بالای سازمان و نامشخص بودن نتایج پژوهشی و بهره نبردن از آنها از دیگر معضلات عرصه پژوهش به شمار میآیند که باید رفع این معضلات اقدامات جدی اندیشیده شود.
بخش دیگر این نشست، به سخنان مریم صابری اختصاص یافت. وی با اشاره به مشکلات مربوط به بافت ترجمه دانش، اظهار کرد: وجود اطلاعات گمراهکننده از جمله مشکلات مربوط به بافت ترجمه دانش است؛ منظور از اطلاعات گمراهکننده آن دسته از اطلاعاتی است که سازمانها به هر دلیلی آنها را در اختیار کاربران خودشان قرار نمیدهند یا اینکه اطلاعات ناصحیح به آنها ارائه میکنند؛ این معضل در نادرست بودن نتایج حاصل از پژوهشها تاثیر بسزایی دارد.
صابری ادامه داد: مدیریت ناپایدار از دیگر مشکلات مربوط به بافت ترجمه دانش است؛ همواره در کشور ما با تغییرات سازمانی، مدیریت، برنامهها و سیاستها نیز تغییر میکنند؛ همین موضوع مشکلات فراوانی را در ترجمه دانش به وجود میآورد.
وی از مسائل کلان مدیریتی به عنوان دیگر معضل از معضلات بافت ترجمه دانش یاد کرد و گفت: متاسفانه در بسیاری از سیاستها به طور مثال در آییننامه ارتقای رتبه علمی دانشگاهی، مشاهده میکنیم که کمیت پژوهشها بر کیفیت آنها غلبه دارد! در این زمینه باید به صورت جدی تمهیداتی اندیشیده شود.
این کارشناس ادامه داد: فرار مغزها از دیگر معضلات بافت ترجمه دانش به شمار میآید؛ تناسب نداشتن بازار کار با نیروی متخصص، نبود تسهیلات برای پژوهشگران و موانع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از جمله دلایل فرار مغزهاست.
صابری از مسائل اقتصادی به عنوان یکی دیگر از معضلات مربوط به بافت ترجمه دانش یاد کرد و گفت: بدون تردید هر اندازه بودجه بیشتری در اختیار عرصه پژوهشی کشور قرار بگیرد، اقدامات پژوهشی بیشتر و بهتری صورت میگیرد.
وی مسائل آموزشی را نیز از دیگر مسائل مربوط به بافت ترجمه دانش دانست و افزود: متاسفانه در کشور ما مباحث آموزش تحقیق بسیار دیرهنگام آغاز میشود؛ در واقع وقتی افراد وارد دانشگاه میشوند، مباحث آموزش تحقیق مطرح میشود. بنابراین، جای مباحث آموزشی در ترجمه دانش مشهود است که باید برای رفع این معضل تمهیدات جدی اندیشیده شود.
سهشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۷
نظر شما