نخستین رمان لرنر در کنار چهار اثر داستانی از شاعران دیگر، جزو آثار ارزشمند زبانی هستند که مورد توجه دوستداران زبان و ادبیات قرار گرفتهاند.
«خروج از ایستگاه آتوچا» نوشته «بن لرنر»
موفقیت اخیر لرنر به عنوان یک رماننویس ممکن است شهرت او را در مقام یک شاعر تحتالشعاع قرار داده باشد، اما داستان او بسیار بر زندگی شاعران متمرکز شده و اشعار مختلفی را دربرگرفته است.
«خروج از ایستگاه آتوچا» که نخستین رمان لرنر است شامل صحنههایی از یک مراسم شعرخوانی در اسپانیا و رفتار قهرمان داستان در آنجا هنگامی که ترجمه شعرش خوانده میشود، است.
البته ارتباط شعر صرفاً موضوعی نیست. نوشته لرنر در سطح جملات بسیار خیرهکننده است و استفاده تعمدانه او از زبان در صحنههای واقعی یا تجربی، یادآور روزهایی است که او مصراع به مصراع مینوشت نه پارگراف به پارگراف.
«وقتی سکوت آغاز شد» نوشته «جسی بال»
داستان بال در ظاهر جنایی است، داستان مردی که به قتل متهم میشود و پس از آن بدون هیچ توضیحی روزه سکوت میگیرد. اصرار او بر سخن نگفتن اجازه میدهد اطرافیانش خواننده را از داستان زندگی، تمایلات و شخصیت او آگاه کنند.
این یک استفاده هوشمندانه از قابلیتی منفی است که اغلب داستانها فاقد آن هستند. بال نیز مانند لرنر تمام فصلهای کتاب را به مصاحبههای گفتگومحور یا پروندههای مختلف پلیسی اختصاص داده تا نوعی از رمان چندرسانهای اندیشمندانه با نثری خاص، بیافریند.
«خانه تابستانی» نوشته «دبورا لوی»
لوی با داستانهای کوتاه و مقالات تحسین برانگیز خود ثابت کرده که بر همه زمینههای نگارش مسلط است. او در کارنامه خود علاوه بر شعر، نمایشنامههای رادیویی و رمان «خانه تابستانی/خانه شنا» را که نامزد دریافت جایزه بوکر شد نیز دارد.
این رمان که زیرژانر داستانهای تعطیلات شوم و منحوس محسوب میشود، داستان ترسناک خانوادهای است که با یک مهمان ناخوانده در خانه تابستانی خود ملاقات میکنند. اما باید گفت توانایی لوی در نوشتن پارگرافهایی که میان ارائه اطلاعات و القای وحشت در نوسان باشند، کم است.
«اتاق بزرگ» نوشته « ای.ای. کامینگز»
البته شهرت کامیگنز بیشتر مرهون اشعارش است که در آنها از تکنیکهای پیشگامانه و استفاده خلاقانه از علامتگذاری بهره برده است. اما پیش از آنکه او یک مجموعه شعر منتشر کند، زندگینامه خود را که درباره زندانی بودنش در جنگ جهانی اول است، نوشت. «اتاق بزرگ» نخستین نشانهها از زبان ابتکاری کامینگز را در خود دارد.
«دوزخ» نوشته «آیلین مایلز»
درمورد مایلز نیز مانند لوی مشکل میتوان گفت نویسنده چه گونه ادبی است. او که یک نوانخانه برای بیخانمانها تأسیس کرده، چند کتاب از جمله چند مجموعه شعر نیز منتشر کرده است.
«دوزخ» همان احساس و حال و هوای اشعار مایلز را دارد که به شکل رمان نوشته شده است. مایلز ترجیح میدهد نه توسط واژهها بلکه با ریتم و آهنگ آرام خود در آثارش شناخته شود.
نظر شما