به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) مراسم «گرامیداشت ثبت چهار میراث مستند ایران در فهرست منطقه آسیا و اقیانوسیه حافظه جهانی یونسکو» به مناسبت روز جهانی میراث دیداری شنیداری دوشنبه (5 آبانماه) در کتابخانه ملی برگزار شد.
دکتر محمدرضا سعیدآبادی، دبيركل كميسيون ملي یونسکو ایران در این مراسم گفت: میراث دیداری و شنیداری از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که نه تنها هویت و ریشه ما را نشان میدهد، بلکه این گذشته ماست که میتواند چراغ راه آینده باشد. بدون هویت و گذشته نمیتوانیم نقشه راه آینده را ترسیم کنیم.
وی افزود: تاریخ دستاوردها، رنجها و خوبیهای بشریت تکرارناشدنی است، پس برای این حماسه تکرار نشدنی میراث دیداری و شنیداری بسیار با اهمیت است. امروزه تخریب بسیار وسیعی در حوزه میراث دیداری و شنیداری در سطح جهان و ایران در حال انجام است. ما در اینجا دور هم گرد آمدهایم تا متوجه این خطر شویم و حرکتی انجام دهیم.
سعیدآبادی اظهار کرد: در حوزه دیداری و شنیداری ما با مرگ خاموش مواجهیم. اگر این میراث در آرشیو دچار فراموشی شود، خیلی صدادار نخواهد بود. مرگ خاموش میراث دیداری و شنیداری، یعنی مرگ خاموش بخشی از حافظه جمعی و جهانی. بنابراین وظیفه هر یک از ماست تا برای ثبت این آثار اقدام کنیم و برای میراث دیداری و شنیداری خود سهم بیشتر و همت بالاتری قائل شویم. در حال حاضر 300 اثر در حافظه جهانی به ثبت رسیده و فقط 57 اثر در حوزه دیداری و شنیداری است که امیدواریم این رقم افزایش پیدا کند.
پژوهشگران بايد از ميراث ثبتشده كمال استفاده را ببرند
حجتالاسلام محمدعلی ابهری، نایب رئیس کمیته ملی حافظه جهانی در این نشست با اشاره به فعالیتهای این کمیته اظهار کرد: یونسکو در سال 1992 برنامه حافظه جهانی را به تصویب رساند ولی حدود 8 سال بعد این برنامه در ايران اجرایی شد تا اینکه در سال 84 با تلاش دستگاهها و نهادهای فرهنگی در ایران شاهد تشکیل هسته اولیه کمیته ملی حافظه جهانی بودیم. این کمیته فعالیتهایی را در آغاز تاسیس خود انجام داد، از جمله شناساندن این کمیته و اهمیت ثبت آثار مستند.
وی افزود: ترجمه و انتشار کتاب حافظه جهانی، تاسیس پایگاه اطلاعرسانی کمیته حافظه جهانی از دیگر فعالیتهای این نهاد بود. در سال 86 کمیته اقدام به تشکیل گروه ارزیابی کرد چرا که تشخیص داده شد در این راستا باید از نظریات کارشناسان استفاده شود و در همان سال کارگاههای آموزشی در سراسر کشور ایجاد کردیم.
ابهری با اشاره به آثار جهانی و آثار منطقهای که در سال 89 تا 90 به ثبت رسیدهاند، اظهار کرد: شاهنامه بایسنقری، وقفنامه ربعرشیدی، اسناد تشکیلات اداری دوره صفویه، التفهیم که اولین کتاب فارسی در نجوم است، پنج گنج نظامی، ذخیره خوارزمشاهی و نقشههای دوره قاجار، هفت اثری است که در ثبت بینالمللی در حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. همه این آثار قابل استفاده برای پژوهشگران و محققان است و باید از این آثار ثبت شده کمال استفاده را کرد.
وی افزود: حافظه منطقهای آثاری همچون مسالک الممالک، که نقشههای متعددی از جمله نقشه خلیجفارس دارد، کتاب وندیداد، فیلم مستند جان مرجان و مجموعه اسناد و تصاویر کربلا را در خود جای داده است. آنچه در فهرست ملی به ثبت رسیده عبارتند از قرآنهای روی پوست آهو، شاهنامه بایسنقری، خمسه نظامی، سفینه تبریز، انجیل رسولان روی پوست ماهی، وقفنامه ربع رشیدی و دهها اثر دیگر.
ابنسينا در «قانون» براي نخستینبار از آلودگي هوا سخن ميگويد
دکتر معصومه ابتکار، در این نشست با اشاره به میراث طبیعی ایرانیان اظهار کرد: امروزه بحران جهان ما بحران هویت است و ما به سرعت در زمینههای مختلف در حال فراموشی و از دست دادن هویت انسانی، فرهنگی و تاریخ خود هستیم. در برخی موارد میراث را به صورت یک حافظه از دست میدهیم، مانند فراموشی یک تمدن يا فرهنگ. در موارد دیگر اصل یک میراث را از دست میدهیم و آن طبیعت و میراث طبیعی جهان است که امروزه به شکل جدی مورد تهدید قرار گرفته است. خوشبختانه دنیا متوجه این تحقیقات جدی شده است و به بحث حمایت و حفاظت میراث طبیعی روی آورده است.
رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست افزود: ما باید ظرفیتهای فرهنگی و طبیعی که در کشور داریم برای دوران معاصرمان به کار بگیریم و حافظه تاریخی خود را به خوبی پاس بداریم. این میراث را بازشناسی و معرفی کنیم چرا که این میراث میتواند زمینه بسیار خوبی برای یک تحول فرهنگی و اجتماعی باشد.
ابتکار ادامه داد: امروزه فرهنگ ما متعلق به فرهنگ و میراث جهانی است و باید این پیوندها را در نظر گرفت و تقویت کرد. در حوزه محیطزیست میراثهای دیداری و شنیداری بسیاری میتوان داشت که در اینجا به دو مثال اکتفا میکنم، یک مثال کارهای شیخالرئیس ابنسینا و به ویژه کتاب قانون وی است.
ابنسینا یک فصل از کتاب خود را به بحثهای محیطزیست اختصاص داده و مشخصاً بخشی را در ارتباط با هوای آلوده و تبعات آن بر روی انسان آورده است، این در حالی است که سابقه جهانی پرداختن به موضوع آلودگی هوا به بیش از 120 سال نمیرسد اما ابن سینا با نبوغ، درک بالا و قدرت آیندهنگری خود در آن زمان به این موضوع اشاره میکند. مثال دیگر آثار استاد محمود فرشچیان است که توجه فوقالعادهای در این آثار به محیط زیست و طبیعت شده است و تصاویری را ارایه میکند که خلاقیت و نشاط را در ذهن بیننده متصور میکند.
ظهور صنعت چاپ، اهميت هزارساله دستنويسهاي اوستا را خدشهدار كرد
دکتر کتایون مزداپور، زبانشناس و عضو پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست درباره کتاب وندیداد توضیحاتی را ارایه و اظهار کرد: سرآغاز پیدایش اوستا و به کتابت درآمدن آن روشن نیست. در نوشتههای کهن میخوانیم اوستا را بر روی 12 هزار چرم گاو نوشتند. در حمله اسکندر به ایران این نوشتهها سوخته و پراکنده شد. زرتشتیان به مرور شروع به جمعآوری آن کردند. تا اینکه در قرن سوم میلادی و آغاز دوره ساسانیان در منابع اشاره شده که اوستا را از روی نوشته میخواندند و این به معنای این است که اوستا در آن زمان به صورت مکتوب موجود بوده است.
وی ادامه داد: سراییدن و حفاظت از اوستا برعهده خانوادههای موبدان بوده است. اینها فرزندان خود را تعلیم میدادند و خواندن اوستا را به آنها میآموختند. به این ترتیب این وظیفه نسل اندر نسل علاوه بر اینکه وظیفه دینی آنها بود، شغل اجتماعی و حرفه آنها نیز بهشمار میرفت. بیش از 3 قرن طول کشید تا صنعت چاپ از اروپا به کتاب اوستا نیز برسد. در سال 1226 یزدگردی ملابهروز اسکندر خرده اوستایی در کرمان نوشت که سازمان میراث فرهنگی آن را به چاپ رسانده است.
این زبانشناس ادامه داد: اوستای دیگری توسط زمرد خاتون در یزد سفارش شده و به کتابت درآمده است. اما رواج صنعت چاپ دو واقعه در پی داشت، یکی فراوان شدن و رسیدن اوستا به دست همه مردم و از انحصار موبدان درآمدن آن. دوم اینکه در این صنعت جدید رسم شد به جای خط دیندبیره از خط فارسی استفاده شود و به این ترتیب دستنوشتههای اوستایی اهمیت چندهزار ساله خود را از دست دادند و نسخههای چاپی جای آن را گرفتند.
مزداپور افزود: از اواخر دوران کریمخان زند ترجمه اوستا توسط یک فرانسوی در اروپا منتشر شد و پژوهشگران اروپایی با آشنایی دستنویسهای اوستا به شناخت زبان ایرانی باستان و پیوند آن با سانسکریت و سپس زبانهای اروپایی پرداختند. پژوهندگان اوستا به مرور از مراجعه به نسخههای دستنویس بینیاز شدند و چنین شد که دستنویسهای اوستا به فراموشی سپرده شد.
وی با اشاره به نسخه دستنویس وندیداد در دانشگاه تهران گفت: این نسخه که به ثبت حافظه جهانی یونسکو رسیده است برتر از سایر نسخههای خطی اوستاست. این کتاب را فریدون مرزبان نوشته که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نگهداری از آن را باید گروههای مختلفی برعهده بگیرند. نه فریدون مرزبان و نه هیچکدام از همکاران و خویشان وی با همه امیدی که به آینده داشتند فکر نمیکردند که در چنین محفلی از کارشان تجلیل شود.
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۵
نظر شما