در فصلهای این کتاب مباحثی نظیر رویکرد نظری صوفیه به امر به معروف و نهی از منکر، رویکرد عملی صوفیه به امر به معروف و نهی از منکر و آسیبشناسی امر به معروف و نهی از منکر مورد توجه قرار گرفتهاند.
در بخش تحلیل رویکرد نظری صوفیه به امر به معروف و نهی از منکر، رویکردهای فقهی، اخلاقی، عرفانی و نگاه اخلاقی غزالی بررسی شدهاند. در فصل رویکرد عملی نیز مسائل فقهی، سیاسی و اخلاقی ـ عرفانی موضوع از نگاه مؤلف آمدهاند.
یکی از ویژگیهایی که به جذابیت اين کتاب افزوده، ذکر حکایتها و توصیههای مختلف از زبان بزرگان در اثنای برخی مباحث است. این روش علاوه بر آنکه موضوع را برای خواننده ملموستر و عینیتر میکند، بر کشش مخاطب برای مطالعه کامل یک بخش، افزوده است. براي نمونه در صفحه 96 كتاب، حكايتي از «ترجمه رساله قشيريه» را ميخوانيم:
«گويند عيسي مريم روزي بيرون آمد. يكي از صالحان بنياسرائيل با او بود. فاسقي به فسق مشهور، با ايشان شد. سرافكنده و شكستهدل دعا كرد و گفت: اللهم اغفرلي! و اين مرد صالح دعا كرد و گفت: يا رب! فردا جمع مكن ميان من و اين عاصي. خداوند تعالي وحي فرستاد به عيسي (ع) كه دعاي هر دو اجابت كردم. اين صالح را رد كردم و اين مجرم را بيامرزيدم.»
مؤلف در بخش جمعبندی و پیشنهاد، 4 رویکرد را که در میان نگرشهای مختلف صوفیان به امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، مطرح کرده است. به عقیده موسوی، رویکرد اول شامل صوفیانی نظیر خواجه عبدالله انصاری و شیخ احمد جام میشود که در امر به معروف بسیار سختگیر و خشن بودهاند. صوفیانی که در دستهبندی رویکرد دوم قرار میگیرند، پایبند به امر به معروف بودهاند، اما دایره اِعمال آن را محدود و از منظر اخلاقی یا عرفانی شرایطی خاص برای آن وضع کردهاند. بایزید بسطامی، عینالقضات همدانی و مولوی در این رده قرار دارند. صوفیان رویکرد سوم، از بزرگان ملامتیه هستند که برای امر به معروف، محدودیت قائل شدهاند و جز در مقام ضرورت آن را جایز نمیدانند. سرانجام، رویکرد چهارم به آراي محمد غزالی، فیض کاشانی و ملا احمد نراقی مربوط میشود که به صورت نظری و مفصل وارد مبحث امر به معروف شدهاند که مباحث آنها سرشار از مواضع فقهی و اخلاقی است.
مؤلف در جریان تحقیق به این نتیجه رسیده است که در شیوه امر به معروف صوفیه، 5 محدودیت یا شرط وجود داشته است. این محدودیتها عبارتند از: «نرمی و ملایمت»، «توجه به نتیجه عمل»، «استفاده از ابزارهای مناسب ارتباطی»، «الگوسازی رفتار خویش در جامعه» و «تحذیر از افتادن در دام هوای نفس».
سید یحیی موسوی در ادامه، مقام «امر به معروف و نهی از منکر» را یکی از مقامات عرفانی تلقی میکند. نگارنده اثر درباره نتیجه اجتماعی موضوع کتاب و شیوه اجرای امر به معروف و نهی از منکر در دوران معاصر دو دستهبندی کلی را پیشنهاد داده است:
دسته اول، معروف و منکرهایی را شامل میشود که اثرات ترک کردن یا انجام دادن آنها از حوزه فردی فراتر میرود و باعث ضرر و زیان یا آسیب رساندن به اعضای دیگر جامعه میشود. در این حالت، بهترین شیوه اجرایی امر به معروف و نهی از منکر، استمداد از قانون است. با وضع قوانین دقیق و منسجم که به امنیت و رفاه اجتماعی کمک کند ــ نه اینکه مخّل آسایش و سدّی در برابر ظهور استعدادهای انسانی باشد ــ و نیز [با] اِعمال مجازات برای متخلفان میتوان امر به معروف یا نهی از منکر را به شیوهای وسیع، همراه با ضمانت اجرایی نسبی در جامعه پیاده کرد...
دسته دوم معروف و منکرهایی است که صرفا به حوزه فردی مربوط است و ترک کردن یا انجام دادن آنها مخلّ آزادی یا آسایش و امنیت دیگر افراد جامعه تلقی نمیشود. در این دسته، بهترین شیوه امر به معروف و نهی از منکر همان است که بزرگان ما از عرفای اسلامی در پیش گرفتهاند؛ یعنی رعایت محدودیتهای مذکور در بالا. رعایت این پنج شرط، کمک فراوانی به ارج نهادن و تقدّس این اصل شرعی در جامعه اسلامی خواهد کرد و از این لحاظ بهجرئت میتوان گفت که در میان گروههای مسلمان، هیچ فرقه یا گروهی به اندازه صوفیه برای امر به معروف و نهی از منکر تقدس و کرامت قائل نبوده است. ... اهمیت و جایگاه امر به معروف در نزد صوفیان به قدری والا بوده است که حتی میتوان یکی از دلایل و زمینههای ظهور تصوف را رویکرد خاص عدهای از زهاد و مسلمانان به امر به معروف و نهی از منکر قلمداد کرد. در آغاز پیدایش تصوف، رویکرد صوفیان به امر به معروف بیشتر جنبه فقهی و سیاسی داشته است و با تکامل و توسعه تصوف، این رویکرد بهتدریج از حالت فقهی و سیاسی آن خارج شده و بیشتر جنبه اخلاقی و عرفانی به خود گرفته است. (صص 156 ــ 158)
جمعبندی مؤلف در خاتمه را چنين ميتوان بازگو كرد: تصوف اسلامی میآموزد که چگونه بدون اینکه آزادی اجتماع گرفته شود یا به بهانه سقوط ارزشهای اسلامی، آزادی افراد محدود شود، اصل امر به معروف و نهی از منکر نقش خود را با کارآیی هرچه تمامتر ایفا کند. تصوف اسلامی به انسان میآموزد که چگونه میتوان در عینحال که ظلمستیز و یاریگر مظلومان بود، از عیبجویی و انتفاد بیجا نیز برحذر ماند و از روحیه رضامندی، آرامش و طمأنیه که از صفات بارز عارفان راستین است برخوردار بود. و سرانجام، تصوف اسلامی به انسان میآموزد که پیش از مبارزه با سلطهجویی دیگران، بايد ابتدا در خود به شناخت و رفع سلطهجویی ــ این آفت روابط انسانی ــ بپردازد تا با احترام به رعایت حقوق یکدیگر بتوان خانواده، سازمان و جامعهاي سالم داشت.
چاپ اول کتاب «صوفیان و امر به معروف و نهی از منکر» بهتازگي از سوی موسسه چاپ و نشر عروج در 175 صفحه با شمارگان هزار نسخه منتشر شده است.
نظر شما