به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «کشتگان عشق» که به نقد و بررسی دو کتاب «فلسفه تاریخ شیعی» نوشته حجتالاسلام یحیی عبداللهی و «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» نوشته آیتالله جوادی آملی به تحقیق و تنظیم حجتالاسلام حمیدرضا ابراهیمی اختصاص داشت، عصر روز گذشته 24 آبانماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
حجتالاسلام عبداللهی مولف کتاب «فلسفه تاریخ شیعی» در ابتدای این مراسم انواع رویکردهای موجود در دانش تاریخ را برشمرد و گفت: در دانش تاریخ رویکردهایی مانند تاریخ نقلی و تاریخ تحلیلی وجود دارد اما اینکه دانش فلسفه تاریخ به چه مقولهای میپردازد خود پاسخ دیگری را میطلبد. دانش فلسفه تاریخ میگوید یک کلیت تاریخی بر تمامی وقایع تاریخی وجود دارد و اگرچه این وقایع در جوامع مختلف و در زمانهای مختلف اتفاق میافتد اما از یک نظم خاصی تبعیت میکند.
وی ادامه داد: اگر از منابع دینی بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم متوجه میشویم که دانش فلسفه تاریخ برگرفته از معارف آموزههای دینی مولفههای خاصی دارد که میتواند روی دانشهای دیگر مانند جامعهشناسی و علوم سیاسی سایه بیندازد و از طرف دیگر میتواند نسبت ما با جوامع و علوم مختلف را تعیین کند.
وی افزود: امروز همه آنچه غرب از آن سخن میگوید مبتنی بر پیشفرضهایی است که براساس فرهنگ خودش شکل گرفته است. ما نیز اگر بخواهیم با استفاده از منابع دینی به وقایع تاریخی نگاه کنیم میتوانیم پیش فرضی استخراج کنیم و براساس آن این دانش را بررسی کنیم.
عبداللهی با بیان اینکه در کتاب «فلسفه تاریخ شیعی» دانش فلسفه تاریخ از منظر اندیشمندان شیعی بررسی شده است گفت: در این کتاب به ویژه نظرات علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفته است و غنای اندیشه ایشان در آثاری مانند المیزان مشخص است.
«فلسفه تاریخ شیعی» میتواند در اسلامیسازی علوم موثر باشد
وی با اشاره به اینکه کتاب «فلسفه تاریخ شیعی» میتواند در اسلامیسازی علوم موثر باشد گفت: امروزه بسیاری از ابعاد زندگی جامعه مسلمانی مانند ایران از فرهنگ غربی متاثر شده است که این موضوع اسلامیسازی علوم را ضروری میسازد. ما نیز باید براساس منابع دینی علوم انسانی را بازسازی کنیم.
وی ادامه داد: گاهی در برخی علوم نگرش ما تنها براساس انسان و فرد است و علومی هم که میخواهیم در مورد آن حرف بزنیم درباره انسان است. به طور مثال علم روانشناسی در مورد روح و روان انسان سخن میگوید اما گاهی مقیاس ما فراتر از فرد است و جامعه را بررسی میکند به طور مثال علم جامعهشناسی و علوم سیاسی مقیاس اجتماعی دارد و از فرد خاصی سخن نمیگوید.
به گفته عبداللهی، علم تاریخ فراتر از فرد و جامعه سخن میگوید و در واقع فلسفه تاریخ تنها به یک برهه تاریخی نمیپردازد بلکه تغییرات و تکامل جوامع پشت سرهم را بررسی میکند و این موضوع را تبیین میکند که حرکات جوامع به چه شکل بوده و از چه نظمی برخوردار است.
مولف کتاب «فلسفه تاریخ شیعی» در ادامه سخنانش از دو نوع ولایت نام برد و گفت: نوع نخست «ولایت الهی» است که شامل کسانی میشود که ایمان آوردهاند و متعلق به عده خاصی است و عام نیست. نوع دوم ولایت اولیای طاغوت است که در برابر ولایت با خدا مطرح میشود. در گستره تاریخ باید همه حوزهها را براساس این دو نوع دستگاه ولایی دستهبندی کرد. قرآن نیز زمانی که از گزارههای تاریخی سخن میگوید همواره نزاع بین دو جبهه حق و باطل را توصیف میکند.
وی افزود: ما باید این صفبندی را بشناسیم و مبادله دو جبهه باطل و حق را از قرآن به دست بیاوریم. ادبیات قرآن نسبت به جبهه باطل تحقیرآمیز است و میگوید که نباید فریفته قدرت ظاهری جبهه باطل شویم به طول مثال قرآن از جبهه باطل به عنوان کف روی آب یاد میکند.
به گفته عبداللهی، جدال و درگیری در دو جبهه حق و باطل دائمی است و در هیچ برههای از تاریخ نمیتوان آن را به یک آشتی طولانی مدت تبدیل کرد مگر اینکه جبهه حق از باطل تبعیت کند.
وی با اشاره به اینکه جبهه حق مردم را به سوی ایمان و نور و جبهه باطل آنها را به سمت ظلمت و تاریکی میبرند گفت: ما باید با این نگرش را قرآن را بخوانیم و شاخصههای این دو جبهه را در علوم مختلفی مانند علوم سیاسی به کار ببریم. تقسیم بندی که اکنون در جهان از آن به عنوان کشورهای توسعهیافته، توسعه نیافته و در حال توسعه ارائه میشود مبتنی بر نگرش غربی است در حالی که قرآن شاخصه توسعهیافتگی را در مسلمان بودن و غیرمسلمان بودن میداند.
عبداللهی تاکید کرد: این کتاب قصد دارد از همین منظر فلسفه تاریخ شیعی را براساس معارف شیعی بررسی کند. علامه طباطبایی نیز جزو نوابغ عصر حاضر است و ما بیش از 30 دهه بر سر سفره آثار و منشورات او حاضر بودهایم و ایشان شاگردان بزرگی چون شهید مطهری و آیتالله جوادی آملی دارد.
علامه طباطبایی عالم با عمل بود
حجتالاسلام ابراهیمی که کتاب «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» نوشته آیتالله جوادی آملی را تنظیم کرده است، در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه علامه طباطبایی عالم با عمل بوده است گفت: او علم و عمل را با یکدیگر داشته است. آثار هرکس نمودار دارایی اوست و وقتی اثر فردی معرفی شود خودش هم معرفی میشود. تحریر رساله الولایه علامه طباطبایی که حضرت آیتالله جوادی آملی آن را تالیف کرده است نمونه یکی از برجستهترین آثار دینی است.
وی تاکید کرد: این کتاب در برههای از عمر آیتالله جوادی آملی نوشته شده که ایشان در اوج بلوغ فکری و علمی قرار دارد. گاهی مولفی که در جوانی یک اثر را مینویسد با مولفی که در پیری یک کتاب را تالیف میکند بسیار متفاوت است و نظریات مولف در سنین پیری در اوج پختگی خود قرار دارد.
وی ادامه داد: آیتالله جوادی آملی کتاب «رساله الولایه شمسالوحی تبریزی»را در 44 جلسه به طلاب دینی تدریس کرد. سپس شرح ایشان بر این کتاب توسط محققانی از جمله من تقریر شد و نهایتا در غالب کتابی جمعآوری شد و خود ایشان در پایان این متون را دوباره اصلاح و ویراستاری کردند.
ابراهیمی در ادامه برخی از ویژگیهای ممتاز این اثر را برشمرد و افزود: در ابتدا باید بیان کنم که منظور از رساله چیست؟ گاهی علمای بزرگ یک موضوع را انتخاب میکردند و آن را به لحاظ محتوای غنی و از نظر قلم موجز مینوشتند که از آن با عنوان رساله یاد میشد. این کتاب نیز مقالهای در باب ولایت است.
وی افزود: ولایت به معنی این است که انسان چیزی را جزء حق نبیند و همه شأن و شئون انسان را خدا اداره کند و تحت ولایت او قرار گیرد. این انسان میتواند در عالم و آدم تصرف داشته باشد و انسانهای دیگر را به سمت خدا هدایت کند.
به گفته وی، تحریر به معنای شرحی است که تنها به باز شدن مفاهیم کتابهای مخاطب بسنده نمیکند بلکه در آن مولف موضوع بسط علمی میدهد و آن را از قید و بندها رها میکند. علامه جوادی آملی نام شمس الوحی تبریزی را برای علامه طباطبایی انتخاب کرد به مانند نامی که مولوی برای شمس گذاشت.
وی با بیان اینکه وادی که علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی در این کتاب به آن پرداخته است عرفان نامیده میشود گفت: در وادی عرفان انسان مظهر الهی قرار میگیرد. در این کتاب نیز باطن حقیقت دین بررسی میشود. دین ساحت ظاهری و باطنی دارد و باید برنامههایش به صورتی پیش رود که انسان مظهر صفات الهی شود. در این وادی بسیاری از بزرگان و از جمله سلسلهای از عرفا درباره ساحت باطنی دین سخن گفتهاند.
تفاوت کتاب «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» با کتابهای عرفانی دیگر
ابراهیمی با تاکید بر اینکه کتاب «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» نسبت به کتابهای عرفانی دیگر مباحث نظری عرفان و بحث عملی ولایت را با برهان، ادله نقلی، متون روایی و قرآن تشریح و تبیین میکند بیان کرد: از این منظر کتاب فوق بینظیر است و مباحث عرفانی را با برهان و متون روایی تشریح کرده است.
وی با اشاره به اینکه در ساحت عرفان که جنبه باطنی دین ماست با دو گروه منکرین روبرو هستیم افزود: عدهای برون دینی وجود دارند که علم عرفانی را قبول ندارند و از آن میتوان به علمزدگی دنیای معاصر یاد کرد که شناخت همه امور را تنها به حس تجربی خلاصه میکند. برای اینکه این عده را به باطن حقایق دین دعوت کنیم باید با زبانی مبتنی بر برهان و استدلال سخن بگوییم و کتاب «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» نیز همین کار را میکند.
به گفته ابراهیمی، در ساحت گرایش باطنی به معارف دینی منکرینی هم در درون دین وجود دارند که مخالف ولایت به عنوان رسیدن به صفات الهی هستند. این عده را نیز با مباحثی از علوم نقلی، قرآن و روایت میتوان به باطن حقیقت دین که همان عرفان است دعوت کرد.
وی تاکید کرد: «تحریر رساله الولایه شمسالوحی تبریزی» میگوید انسان نه تنها میتواند به لحاظ اخلاقی خوب باشد بلکه باید به صفات الهی هم برسد و در واقع علامه طباطبایی تفاوت بین اخلاق و عرفان را در این کتاب تشریح میکند.
ابراهیمی در پایان گفت: انسان معاصر امروزی با خلاءیی که غرب برای آن به وجود آورده است تشنه معنویت است و این کتاب میتواند با دو میزان عقل برهانی و شهود معصوم در قالب قرآن و روایات او را به سوی عرفان حقیقی سوق دهد.
یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۰
نظر شما