نقش ممیزی در اعتماد مردم به آثار داستانی/ 8
ر.اعتمادی: به خط قرمزها آگاهیم و از آن عبور نمیکنیم/ بی اعتمادی به محتوای کتاب بازار نشر را فقیر کرد
ر. اعتمادی، نویسنده داستانهای پر مخاطب میگوید یک سالی است که دیگر کتاب نمینویسد. این نویسنده به ایبنا گفت: حدود 10 سال پیش هر یک از کتابهای ما در سال بارها و بارها و هر مرتبه با شمارگان پنج هزار نسخه به چاپ میرسید، ولی امروزه شمارگان اسفبار است که یکی از دلایل آن بیاعتماد شدن مردم به محتوای کتابها و ممیزیهای سختگیرانه دوره گذشته است.
این داستاننویس اضافه کرد: در دوره قبل نویسنده از پیش میدانست که کتابش اجازه چاپ نمیگیرد و به همین دلیل انگیزه نوشتن و منتشر کردن را کمتر در نویسندگان میدیدم. از سوی دیگر چون نویسنده میداند که کتاب در ممیزی دچار حذف و اصلاح میشود، تصمیم میگیرد که بنویسد ولی برای دل خودش، نه برای دریافت مجوز.
وی ادامه داد: مگر در ایران چند نویسنده فعال مشغول کار هستند؟ گرچه در طول سال، رمانهای زیادی منتشر میشود ولی مگر چه تعداد از این کتابها خوانده میشوند؟ مگر غیر از این است که برخی از این کتابها از بیمخاطبی خمیر میشود؟
نویسنده رمان «کفشهای غمگین عشق» معتقد است که ممیزی باید تعدیل شود و در این باره گفت: در دنیای متمدن امروز، اگر کتابی منتشر شود که مردم یا دولت با آن مشکل داشته باشند، دادگاهی برای نویسنده و شاکیان تشکیل میشود و قاضی نظر نهایی را درباره کتاب اعلام میکند. اگر کتاب برخلاف اصول کلی کشور باشد، نویسنده جریمه میشود یا به زندان میرود.
اعتمادی درباره کتابهای منتشر نشدهاش در سالهای اخیر گفت: از پنج سال گذشته، هر سال یک کتاب برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد فرستادهام که هیچ یک از آنها هنوز مجوز چاپ دریافت نکرده است.
وی ادامه داد: من و دیگر نویسندگان قدیمی از خطوط قرمز آگاهیم و اصلا از این خطوط عبور نمیکنیم. ولی در جواب ممیزی که مانند حکم دادگاه است، ما صاحبان اثر حقی برای دفاع از نوشته خود نداریم.
این نویسنده با تاکید بر این نکته که ممیزی بیضابطه به کتاب و کتابخوانی آسیب وارد کرده، گفت: حدود 10 سال پیش هر یک از کتابهای ما در سال بارها و بارها و هر مرتبه با تیراژ پنج هزار نسخه به چاپ میرسید. ولی امروز در کشور 75 میلیونی ایران، که جمعیت عمده آن باسواد و دانشجو هستند، کتابها با تیراژ هزار و 200نسخه به چاپ میرسد. تیراژهای اندک کنونی برای وضعیت فرهنگ شرمآور است؟ فکر می کنم در دوره جدید برای بهبود وضعیت سینما و تئاتر اقداماتی انجام شده، ولی گویا مساله کتاب همچنان کم تحرک مانده است.
وی همچنین گفت: ناشر برای تولید هر کتاب سرمایهگذاری و بنابراین با دقت نظر کافی کتابها را بررسی میکند. هیچ ناشری حاضر نیست که سرمایه خود را به خطر اندازد. با این حال، اگر کتابی مشکلی به لحاظ فکری یا دینی یا سیاسی داشته باشد، با دادگاهی کردن نویسنده و رای منصفانه میتوان به نتیجه رسید.
اعتمادی ادامه داد: بعضی ناشران از چاپ کتابی که ممیزی بر آن صورت نگرفته، به دلیل از دست رفتن سرمایه، ترس دارند. این ترسهای واهی به دلیل شرایط سختگیرانهای است که پیش از این از سوی وزارت ارشاد برای ناشران ایجاد شده بود. بیان چنین ترسهایی نزد ناشران اغلب کشورها کاملا خندهدار است زیرا ناشر حرفهای که به محتوای آثار تولیدی خود آگاه است، شاید در طی چند سال، فقط با یک یا دو کتاب دادگاهیشده مواجه شوند. ضمن این که حکم دادگاهها باید به شکلی باشد، که ضرر مالی اندکی به ناشر وارد شود، حتی اگر قرار باشد کتاب از بازار جمع شود.
اعتمادی در پایان درباره بنیانهای عدم اقبال به کتاب خواندن در جامعه توضیح داد: عواملی چون سابقه ممیزی سختگیرانه و گرانی کاغذ و چاپ موجب شده مردم از کتابخوانی رویگردان شوند زیرا قشر مرفه آنقدر تفریحات مختلف دارد که سراغ کتاب نمیرود. قشر ضعیف نیز فرصت و هزینه کافی برای خریدن و خواندن کتاب ندارد. قشر متوسط که عاشق آگاهی و پیشرفت و افزایش سواد اجتماعی است، گاهی از خواندن کتابی 300 صفحهای که حدود 20 هزار تومان قیمت دارد، باز میماند. گرچه اگر کتاب ارزان شود، ولی همچنان اعتماد مردم بر محتوای آن ضعیف باشد باز هم مخاطب آن را خریداری نمیکند.
پیشینه این پرونده در ایبنا:
گفتوگوی عباس مخبر، محمد سلمانی، لیلی گلستان، مجتبی ویسی، پرویز شهدی، منصوره شریفزاده، فرزانه طاهری و...را در این باره بخوانید
نظر شما