کتاب «اولین روزهای مقاومت» روایت تکاوران ارتش جمهوری اسلامی ایران از روزهای آغاز جنگ تحمیلی است که از سوی انتشارات روایت فتح روانه بازار نشر شد.
بنا بر آنچه در مقدمه کتاب آمده است، «روایت نزدیک» مجموعه کتابهایی است که میکوشد وقایع دوران جنگ تحمیلی را با واژگان ساده برای مخاطبان روایت کند به گونهای که آنها در میان عبارتهای پیچیده گم نشوند و به راحتی خود را در معرکه نبرد حس کنند.
«اولین روزهای مقاومت» به قلم مرتضی قاضی و سیدحسین یحیوی به شرح وقایعی میپردازد که در 34 روز نخست برای دو تکاور ارتش به نامهای عبدالله صالحی و محمدرضا ابراهیمدخت در خرمشهر اتفاق افتاد.
روایت محمدرضا ابراهیمدخت در صفحه 37 کتاب اینگونه آغاز میشود: «مدتها بود مرخصی نرفته بودم و همه مرخصیهایم جمع شده بود. مردادماه که شد، یک ماه تمام مرخصی گرفتم. دست زن و بچههایم را گرفتم و رفتیم مشهد، با پیکان جوانان خودم. بعد از زیارت، در راه برگشت، رفتیم قم و بعد اصفهان. در میدان نقش جهان اصفهان، خودرو را یک گوشه پارک کردم، رفتم توی مغازه خرید کنم. آن زمان نه روزنامه میخواندم و نه اخبار گوش میدادم. عادت نداشتم. مغازهدار نگاهی به من انداخت، بعد با لهجه اصفهانی گفت: فرار کردین از خرمشهر؟ - کی فرار کرده؟ چی شده مگه حاجآقا؟- خبر نداری؟- نه. - مگه خرمشهر زندگی نمیکنی؟- چرا، ولی من دارم از مشهد میآم. - خرمشهر رو گرفتن. یکه خوردم، گفتم: غلط کردن. مگه الکیه که خرمشهر رو بگیرن؟...»
«اولین روزهای مقاومت» با تصاویری از«عبدالله صالحی» و «محمدرضا ابراهیمدخت» در خرمشهر پایان مییابد. این کتاب را انتشارات روایت فتح با شمارگان دوهزار و 200 نسخه،81 صفحه، قطع رقعی و به بهای 46هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما