پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۸
فانی: فقر منابع مکتوب تاریخ ایران باستان را با ترجمه برطرف کنیم/ملک‌زاده: «تاریخ هرودوت» دیرینه‌ترین نثر تاریخی یونانی است

کامران فانی، نویسنده ونسخه‌پژوه در نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ هرودوت» عنوان کرد: اکنون که اهمیت دانستن و آگاهی از تاریخ گذشته ایران بر ما مسلم شده است، ترجمه آثار یونانی و لاتین که درباره تاریخ ایران باستان نوشته شده‌، وظیفه ملی و فرهنگی ما محسوب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ هرودوت» از سوی کارگروه تاریخ و باستانشناسی با همکاری نشر کتاب پارسه چهارشنبه  (پنجم آذرماه) در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این نشست دکتر کامران فانی، نویسنده، مترجم ونسخه‌پژوه و مهرداد ملک‌زاده، باستانشناس، نویسنده ومنتقد کتاب حضور داشتند ودرباره این کتاب به بحث و گفت‌وگو پرداختند. قرار بود حکمت‌الله ملاصالحی، پایه‌گذار دانش فلسفه باستانشناسی در ایران و عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی و اسماعیل سنگاری، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان و مترجم کتاب نیز در این نشست سخنرانی کنند اما در جلسه حضور نداشتند.

ترجمه آثار یونانی و لاتین درباره ایران ضروری است

فانی سخنانش را به وضعیت ترجمه کتاب‌های کلاسیک در ایران (با تاکید بر این کتاب) اختصاص داد و با بیان این‌که خوشبختانه ترجمه آثار کلاسیک در ایران دوره شکوفایی خود را آغاز کرده است، گفت: ایران کشوری است که به‌ویژه در دوره پیش از اسلام در جهان نقش بسیار حیاتی داشته است؛ به طوری ‌که در جهان باستان از یکسو ایران وجود داشته و از سوی دیگر غرب  (یونان و روم).

وی افزود:  نزدیک به هزار و 200 سال چنین وضعیتی در جهان باستان حاکم بود. این در حالی است که چنین واقعیتی را غربی‌ها به خوبی درک کرده و به همین دلیل کتاب‌ها و تحقیقات بسیاری نوشته‌اند اما نه تنها درایران چنین چیزی اتفاق نیفتاد بلکه با تاخیری بسیار بزرگ این شناخت صورت گرفت و هنوز هم بسیاری از کتاب‌های نوشته‌شده درباره خودمان را به ترجمه در نیاورده‌ایم.

وی با تاکید بر لزوم ترجمه آثار دوران باستان افزود: متاسفانه درباره تاریخ ایران باستان به ویژه دوران هخامنشیان و اشکانیان منابع مکتوب بسیار کمی داریم. از این‌رو نیاز داریم تا این دوره‌ها را به خوبی بشناسیم  و منابعی را که به زبان‌های یونانی و لاتین نوشته شده است ترجمه کنیم.

ترجمه آثاری که درباره ایران نوشته شده‌اند، وظیفه ملی ماست

این عضو هیات علمی دانشنامه تشیع با بیان این‌که ترجمه و آشنایی با این آثار مسئولیت فرهنگی و وظیفه ملی ماست، به پیشینه ترجمه پرداخت و عنوان کرد: با ورود اسلام به ایران (در قرن دوم هجری) و با ورود عباسیان در دستگاه خلافتی اعراب، تصمیمی مبنی بر ترجمه آثار یونانی، سریانی، پهلوی و هندی (سانسکریت) به زبان عربی گرفته شد. از این‌رو موسسه‌ای با عنوان بیت‌الحکمه و دارالترجمه ایجاد و این آثار ترجمه شد.

وی ادامه داد: آثاری که در درجه نخست در این موسسه به ترجمه درمی‌آمد آثاری علمی از جمله در حوزه پزشکی، طب و نجوم بودند اما علاقه‌ای به ترجمه آثار تاریخی مانند هرودوت و توسیدید و حتی ادبی از خود نشان داده نشد. بنابراین آشنایی ما با این آثار با وقفه بسیار طولانی و از قرن نوزدهم آغاز شد.

وی در ادامه سخنانش درباره اهمیت آثار مکتوب یونانی و ترجمه آنها گفت: امروزه با درک و مسلم ‌شدن اهمیت این آثار برای ما در صدد خودشناسی باید برنامه‌ریزی دقیقی برای ترجمه این آثار فراهم شود تا در گام بعدی بتوانیم درباره ترجمه و درستی و نادرستی آنها بحث کنیم.

لزوم ترجمه «میراث مکتوب جهانی» در ایران

این مترجم و نسخه‌پژوه در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: یونسکو فهرستی از 400 کتاب تحت عنوان «میراث مکتوب جهانی» از دوره باستان تا به امروز را منتشر و به کشورهای عضو پیشنهاد کرده است تا آنها را به زبان‌های خود ترجمه کنند. قابل تامل است که آثار مکتوب ایرانی هم در میان این فهرست دیده می‌شود. برخی کشورها از جمله ترکیه به طور کامل ترجمه این آثار را انجام دادند و ما نیز باید نیاز به ترجمه آنها را در اولویت قرار دهیم اما متاسفانه تا به حال همتی در این زمینه صورت نگرفته است.

وی با تاکید بر این که این آثار میراث همگانی بشر را تشکیل می‌دهند، گفت: چنین آثاری تنها شامل آثار غربی نمی‌شوند بلکه آثاری از کشورهای مختلف از جمله چین، ژاپن، هند و حتی متون کمتر شناخته شده غربی مثلا از ایسلند هستند که نیاز به ترجمه آنها ضروری و مبرم به نظر می‌رسد و حتی شاید کوشش‌های فردی مترجمان دراین زمینه بتواند پاسخگو باشد.

پیشینه ترجمه‌هایی از کتاب «تاریخ هرودوت» در ایران

فانی سپس سخنانش را به پیشینه ترجمه‌هایی که از کتاب «تاریخ هرودوت» در ایران صورت گرفته متمرکز کرد و گفت: برای نخستین‌بار «اعتمادالسلطنه»، مسئول اداره انطباعات نقطه شروعی بر ترجمه کتاب «تاریخ هرودوت» شد و بخش‌هایی از آن را به ترجمه درآورد.

وی افزود: دومین کوشش مربوط به مرحوم حسن پیرنیاست و در اثری که با عنوان «تاریخ ایران باستان» نوشت، کتاب «تاریخ هرودوت» را منبع اصلی خود قرار داد. اگرچه پیرنیا در بسیاری از جاها، هرودوت را مورد نقد قرار می‌دهد و اطلاعات تاریخی این کتاب را به چالش می‌کشد. باید گفت هرچند ترجمه پیرنیا دقیق نیست اما مطلب را به خوبی می‌رساند.

این پژوهشگر به سومین ترجمه از تاریخ هرودوت اشاره کرد و گفت: سومین ترجمه از دکتر هادی هدایتی است که 6 جلد کتاب «تاریخ هرودوت» را به ترجمه درآورد که بعدها با وزیر شدنش، ادامه ترجمه آن را رها کرد. ترجمه‌هایی که وی از این کتاب‌ها داشت، مالامال از حواشی است و از این نظر کتاب ارزشمندی محسوب می‌شود.

فانی در ادامه توضیحاتش در ترجمه‌های پیشین این کتاب گفت: غلامعلی وحید مازندرانی و مرتضی ثاقب‌فر از دیگر افرادی بودند که این کتاب را ترجمه کردند و  ترجمه کنونی این کتاب به دست اسماعیل سنگاری آخرین ترجمه این کتاب به شمار می‌آید که تقریبا ترجمه دقیقی است و به هیچ وجه نباید از ترجمه‌های مجدد این کتاب از سوی مترجمان مختلف، تلقی منفی‌ داشت؛ چرا که در خارج از کشور هم چنین اتفاقی طبیعی است.

«تاریخ هرودوت» کهنه‌ترین ودیرینه‌ترین نثر تاریخی یونانی است

مهرداد ملک‌زاده از دیگر سخنران‌های این نشست بود که بحث خود را به توضیحاتی درباره کتاب تاریخ هرودوت(جلد نخست) اختصاص داد و گفت: کتاب «تاریخ هرودوت» کهنه‌ترین و دیرینه‌ترین نثر یونانی است و اقبال مردم روزگار ما آن است که این متن به طور کامل در اختیارشان قرار گرفته است. از این‌رو هرودوت را خیلی بهتر و دقیق‌تر می‌توان شناخت.

وی ادامه داد: هرودوت مورخی بوده است که در این اثرعلاوه بر تقسیمات سنتی خود که کتاب را به 9 بخش منفک کرده، تقسیمات دیگری هم بر کتاب داشته است. از جمله  (در کتاب یکم) تقسیمات بند 1 تا 5 بر مقدمه کتاب، 6 تا 94، 95 تا 107 ، 108 تا 216 و بندهای دیگر. از این‌رو پژوهشگران از دیرباز کتاب تاریخ هرودوت را یکپارچه نمی‌دیدند.

مفصل اساسی کتاب یکم تاریخ هرودوت، شاهان هخامنشی است

این باستان‌شناس در ادامه سخنانش گفت: هرودوت در آغاز کتاب خود می‌نویسد: «من این کتاب را از آن جهت نوشتم تا مردمان مشرق‌زمین و مغرب‌زمین بدانند سابقه دشمنی آنها کجاست (یا سابقه عناد و دشمنی جهان غرب با شرق کجاست)» و در ادامه روایت‌هایی در این زمینه نقل می‌کند. در واقع، مفصل اساسی کتاب یکم «تاریخ هرودوت» بر پایه برآمدن شاهنشاهی هخامنشی و شخص کوروش بزرگ است و آنچه پیش از بحث کوروش در این کتاب می‌نویسد برای مقدمه‌چینی و ورود به این بحث اصلی بوده است.

ملک‌زاده افزود: سنتی که هرودوت در شیوه تاریخ‌نویسی خود اتخاذ کرد، بعدها مشیرالدوله، نویسنده بزرگ ایرانی برای نخستین‌بار از او پیروی کرد و کتاب‌های خود را درباره ایران به همین منوال به بخش‌های مختلف تقسیم و پیش از ورود به بحث، تاریخچه‌ای از آن را به شکل مبسوط ارائه می‌داد.

منابع مورد استفاده کتاب «تاریخ هرودوت» متفاوت است

وی سپس به محتوای کتاب «تاریخ هرودوت» پرداخت و گفت: پژوهشگران تاریخ با تحقیق بر این کتاب به این نتیجه رسیدند که سرشت و ذات منابع مورد استفاده هرودوت در این اثر متنوع  و متفاوت بوده و این موضوع را نقص و ایرادی بر کار وی دانسته‌اند. برای مثال، مطالبی که هرودوت درباره مصر آورده، عوامانه است. به دلیل این‌که او برای جمع‌آوری اطلاعات در رابطه با مصر، به آنجا سفر و اطلاعاتش را از طریق مردم کوچه و بازار و هر آنچه که آنها از تاریخ می‌دانستند، جمع‌آوری کرده یا جایی‌که درباره تاریخ بابل می‌نویسد به نظر می‌رسد آگاهی‌هایش بیشتر مبتنی بر اطلاعاتی است که یک سرباز مزدور فراری بابلی داشته و هرودوت آنها را دستمایه نگارش خود قرار داده است.

این پژوهشگر تاریخ در ادامه توضیحاتش درباره محتوای کتاب یکم تاریخ هرودوت بیان کرد: تنها بخشی که در این کتاب، هرودوت مستقیما از منابع مکتوب استفاده کرده، بخش مربوط به کوروش هخامنشی است و این بخش با سایر بخش‌هایی که عمدتا مبتنی بر داستان و روایت‌هاست متفاوت و ساختار جدی‌تر و رسمی‌تری به خود می‌گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها