شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۱
روایت خسرو روشن از کتابت «اپرای عاشورا» اثر بهروز غریب‌پور و «سمفوني رسول عشق و اميد» نوشته سيدمهدي شجاعي

کتابت «اپرای عاشورا» از بهروز غریب‌پور و خوشنويسي كتاب «سوئیت‌سمفوني رسول عشق و اميد» نوشته سيد مهدي شجاعي بهانه‌ای شد برای گفت‌وگویی با خسرو روشن صاحب آثاری متعدد در عرصه خوشنویسی و نقاشیخط ایران که در نمایشگاه‌هایی در ایران و نقاط مختلف جهان عرضه شده‌اند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ سعیده محبی: خوشنویسی در عرصه هنر ایران از آن حیث که با مفاهیم ارزشی و اسلامی پیوند دارد، ابزاری مهم است در انتقال مفاهيم و معانی موجود در فرهنگ معنوی از طریق ظرفیت‌های نهفته در قلم هنرمند خوشنویس. و جایگاهش آنجا برجسته‌تر می‌شود که متبرک شود به کتابتی هنرمندانه با نام اهل بيت (ع).

کتابت «اپرای عاشورا» از بهروز غریب‌پور و خوشنويسي كتاب «سوئیت‌سمفوني رسول عشق و اميد» نوشته سيد مهدي شجاعي و چاپ آن از سوی انتشارات بنياد فرهنگي هنري رودكي، بهانه‌ای شد برای گفت‌وگویی با خسرو روشن که خود روزگاری مشق خوشنویسی می‌کرده نزد استاد غلامحسین امیرخانی و امروز خود صاحب آثاری متعدد است در عرصه خوشنویسی و نقاشیخط ایران که در نمایشگاه‌هایی در ایران و نقاط مختلف جهان عرضه شده‌اند. قرار مصاحبه‌مان با او که مدیر هنری بنیاد رودکی است، اتاق محل کارش در تالار فردوسی است.

میز بزرگ و قدیمی وسط اتاق پر است از کاغذ و رنگ و لیوان‌هایی بزرگ که قلم‌های خوشنویسی را تنگ در آغوش خود گرفته‌اند و دوات و چند جلد قرآن. خسرو روشن پشت میز نشسته است و قرص‌های «متفورمین» را که نشانی است بر بیماری دیابت یکی‌یکی از بسته‌اش بیرون می‌آورد و می‌ریزد داخل ظرفی که در دسترس‌ترش باشند به وقت خوردن. او که عمری 60‌ساله را گذرانده، دوست ندارد حالا که نقل حرف عاشورا و امام حسین (ع) پیش آمده از روزمرگی دنیا و مشکلات زندگی که گاه چرخش می‌افتد روی دنده لج به مدار نچرخیدن، حرفی بزند.

گفت‌وگویمان با ماجرای کتابتش از «اپرای عاشورا»ی بهروز غریب‌پور آغاز می‌شود که منتشرنشده باقی مانده است، و در ادامه گره می‌خورد به جایگاه هنر خوشنویسی در گسترش مفاهیم عاشورایی. خسرو روشن معتقد است که هنر خوشنویسی، شعر و ادبیات به‌ گونه‌ای در رثای واقعه عاشورا در هم گره می‌خورد تا بتوانند عمق فاجعه و حقیقت عاشورا را به بشریت انتقال دهد. او با صراحت می‌گوید که هنر نقاشیخط عاشورایی وام گرفته از ادبیات عاشورایی و برگرفته از خون شهدای واقعه عاشوراست. این گفت‌وگوی ایبنا را با او بخوانید:

شما کتاب اپرای عاشورا بهروز غریب‌پور را خوشنویسی کردید. درباره این کار توضیح دهید؟
حدود چهار سال پیش که استاد غریب‌پور مشغول کار بر روی اپرای عاشورا بود، پیشنهاد کتابت این کار مطرح شد. من آن موقع کتابت دیوان اشعار رودکی را به پایان رسانده بودم و این پیشنهاد را قبول کردم و کتاب را که حدود 120 صفحه بود با خط شکسته‌نستعلیق خوشنویسی کردم. کتاب تا پای چاپ رفت ولی به دلایلی که من مطلع نیستم و بابت آن متأثر و متاسفم، منتشر نشد. برخی از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد در دوره وزارت سید محمد حسینی با چاپ این کتاب مخالفت کردند و کتاب، منتشرنشده باقی ماند. اپرای عاشورا شامل دو بخش است. یک بخش آن ادبیات نثر محاوره‌ای است و بخش دیگر آن ادبیات نظم است که استاد غریب‌پور با بهره‌گیری بهینه از منابع موجود در این زمینه، به‌خصوص اثر محتشم کاشانی آن را نگاشته است.

هر چند این کتاب هنوز منتشر نشده است ولی در هنگام کتابت آن، کدام صحنه اپرای عاشورا را بیشتر دوست داشتید؟
تمام صحنه‌های اپرای عاشورا سوزناک است ولی به اعتقاد من صحنه‌ای که حضرت زینب (س) از بالای تل، گودال قتلگاه را نظاره می‌کنند یکی از صحنه‌های شاخص اپرای عاشورای استاد غریب‌پور است که به‌خوبی توانسته حق این صحنه جانسوز و دلخراش را ادا کند. البته شاید بعدها کس دیگری کار بهتری ارائه دهد ولی به نظر من تا امروز استاد غریب‌پور حرف اول را زده است.

جایگاه هنر خوشنویسی در تبیین و ترویج فرهنگ عاشورایی چگونه تعریف می‌شود؟
خوشنویسی، شعر و ادبیات به گونه‌ای در رثای عاشورا درهم گره خورده تا بتوانند عمق فاجعه عاشورا را به مردم و بشریت انتقال دهد. جایگاه هنر خوشنویسی در ارتباط با عاشورا را می‌توانیم در 3 بستر زمانی قبل از دوره صفویه، بعد از دوره صفویه تا دوره قاجار و در 50 سال اخیر بررسی کنیم تا بدانیم سهم خوشنویسی در انتقال واقعه عاشورا چه قدر بوده است. از پیدایش خط و خوشنویسی آن چه که مهم و مشهود است این که همواره خوشنویسی در خدمت ادبیات به‌ویژه ادبیات فاخر و کلام خداوند در قرآن کریم بوده است و می‌توانیم بر اساس آن چه که مکتوب است، بگوییم که خوشنویسی کل سهم ادبیات دینی و ادبیات فاخر ما را ادا کرده و مکتوبات ما بیانگر این موضوع است.

این روند تا دوره صفویه ادامه داشته تا این که در این دوره همزمان با توجه پادشاهان صفویه به مکتب شیعه و واقعه عاشورا، خوشنویسی هم سهم خود را در هنر عاشورایی به نحوی جدی ادا کرد و کتیبه‌های برجای‌مانده از آن دوره بیانگر این نکته است. در دوره صفویه ما شاهد ظهور صنعت چاپ در اروپا هستیم که به دلایلی مانع از ورود این صنعت به ایران شدند اما این صنعت در دوره قاجار وارد ایران شد و به همین دلیل در این دوره خوشنویسی و خوشنویسان که کاتبان کلام وحی و متون دینی و ادبیات فاخر بودند تا حدودی با کم‌رونقی و کسادی بازار مواجه شدند و اغلب خوشنویسان عرصه تجربی، به تابلونویسی و حتی درشکه‌نویسی و بغل‌نویسی ماشین روی آوردند. در این دوره استادان خوشنویسی و آنهایی که با علم و مبانی هنر خوشنویسی آشنا بودند، به قطعه‌نگاری روی آوردند و آنها را در نمایشگاه‌ها عرضه کردند. از همین جا بود که خوشنویسان توانستند هنر خوشنویسی را با قطعات کتیبه‌ها تلفیق کنند و تنها به تذهیب و تشعیر قانع نشوند. سپس نیز برخی به نقاشیخط روی آوردند.

سابقه استفاده از نقاشیخط به چه زمانی بر می‌گردد؟
به صورتی که امروزه آن را می‌شناسیم، مربوط به 4-5 دهه اخیر است و پیشکسوتان این عرصه مرحوم رضا مافی، صادق تبریزی، محمد احصایی، نصرالله افجه‌ای، جلیل رسولی و مرحوم پیلارام که از پیشکسوتان هنر خوشنویسی و چه بسا هنر نقاشی سقاخانه‌ای که گره‌خورده با هنر نقاشیخط است، بودند. هنر نقاشیخط وام گرفته از ادبیات عاشورایی و به صراحت می‌گویم که برگرفته از خون شهدای واقعه عاشورا است. این نکته را بر اساس تجربه شخصی خودم می‌گویم. نمایشگاهی سال 1388 در کاخ‌موزه و نیز شهر رم برگزار شد که طی آن 50 اثر نقاشی از نقاشان ایرانی و 20 اثر از آثار نقاشیخط من به نمایش در آمد.

در روز اختتامیه، وزیر میراث فرهنگی ایتالیا طی سخنانی گفت: من در این نمایشگاه 50 اثر نقاشی از نقاشان ایرانی مشاهده کردم که با عیاری بالاتر و پایین‌تر مانند آنها را در ایتالیا و سایر کشورهای اروپایی داریم ولی 20 اثر نقاشیخط در این نمایشگاه دیدم که علی‌رغم این که مضامین عرفانی آنها را متوجه نمی‌شوم ولی ترکیب‌بندی رنگ‌ها و خطوط به قدری دلنواز است که هر مخاطبی را به خود جلب می‌کند و این می‌تواند به عنوان هنر ناب ایران در جهان نمود داشته باشد.

امروز می‌بینیم که هنر نقاشیخط در جهان جای خود را باز کرده و در جاهایی مانند حراج کریستی دبی و لندن فروش میلیاردی دارد. به اعتقاد من اگر هنر نقاشیخط امروز از این جایگاه ویژه در میان مخاطبان برخوردار شده و در سطح جهان مورد استقبال قرار گرفته به این دلیل است که ریشه در ادبیات فاخر عاشورایی و قرآن کریم دارد و امروزه هنرمندان متعهد و با اعتقاد ما که ریشه و مبانی هنر خوشنویسی را خوب می‌دانند، آن را با هنر نقاشی تلفیق کرده‌اند و به خوبی عرضه می‌دارند.

در آثار نقاشیخط چه خطوط و مضامینی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد؟
به لحاظ مضامین، ادبیات فاخر و آیات قرآن کریم در این هنر بیشتر مورد استفاده است اما در این میان اشعاری در رثای سیدالشهدا و دیگر شهدای عاشورایی نیز دیده می‌شود. به لحاظ خط هم در آثار نقاشیخط محدودیتی برای استفاده از خطوط وجود ندارد. یعنی در عین این که هنرمند از خطوط هفت‌گانه ایرانی و عربی استفاده می‌کند ولی تنها به این خطوط بسنده نمی‌کند و بعضا طراحی حروف را چاشنی این خطوط یا رنگ‌ها و ترکیب‌ها می‌کند و آیه، مصراع و یا فرازی را در تابلو می‌کشد.

در خصوص عاشورا اثری ویژه به طور مستقل خلق کرده‌اید؟
بله؛ حدود 3 سال پیش حدود 20 اثر نقاشیخط عاشورایی برگرفته از اشعار محتشم کاشانی خلق کردم که همه آنها در اختیار موزه آزادی قرار گرفت و آنجا نگهداری می‌شود و همزمان با ایام محرم امسال نمایشگاهی از این آثار در موزه آزادی برگزار شد.

بخشی از آثارخوشنویسی کتابت‌شده شما مثل اپرای عاشورا یا وصیت‌نامه امام خمینی (ره) منتشر نشده باقی مانده است. به اعتقاد شما در عرصه خوشنویسی چقدر به کتابت آثار فاخر دینی اهمیت داده می‌شود؟
خیلی کم، مسئولان ما باید برای هنر فاخر دینی هزینه کنند که متاسفانه این گونه نیست. ماه رمضان سال 88 یا 98 نمایشگاهی در اکسپوی شانگهای چین داشتم. یک روز در لابی هتل نشسته بودم و تلویزیون نگاه می‌کردم. تلویزیون برنامه‌ای را نشان می‌داد که در آن عده‌ای یک چیزی را آتش می‌زنند و پایکوبی می‌کنند. من متوجه نشدم آنها چه می‌کنند. دوستم به من گفت: می‌دانی اینها چه کار می‌کنند؟ گفتم: نه. گفت: اینها قرآن را آتش زدند و به خاطر آن پایکوبی کردند. من خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. گفتم اگر مسجدی در این نزدیکی هست مرا ببرید آنجا.

مرا بردند به یک مرکز اسلامی در شانگهای که مسلمانان زیادی آنجا بودند. با دیدن آنها کمی آرام شدم و همان جا در شبستان مسجد مرکزاسلامی شانگهای نشستم و یک طرح جامع چندصفحه‌ای نوشتم مبنی برخلق آثار نقاشیخط با موضوع قرآنی با هدف صلح و دوستی میان مسلمانان و سایر ادیان در کشورهای دیگر جهان که اجرا کردم و بسیار هم مورد استقبال قرارگرفت. امیدوارم دولت به این کارهای ارزشمند هنری بها دهد و با حمایت از هنرمندان این عرصه به معرفی این آثار درعرصه جهانی بپردازد. این آثار همه برگرفته از لطافت آیات زیبای قرآن است و من فکر می‌کنم اگر در جهان خوب معرفی شود و مردم با قرآن آشنا شوند دیگر کسی حاضر نخواهد شد قرآن را بسوزاند هر چند که به آن اعتقاد نداشته باشد.

اما متأسفانه مسئولان ما در این زمینه کم‌کاری می‌کنند. برای هنر باید هزینه کرد. صهیونیست‌ها در هالیود برای توهین به پیامبر (ص) و قرآن میلیاردها دلارهزینه کردند. ما هم باید با حمایت از هنرمندان، فضا و بستر خلق آثار فاخر دینی را فراهم کنیم. بخش‌های دولتی می‌توانند با خرید آگاهانه آثار هنری و نشر آنها در قالب کتاب کمک شایانی به هنرمندان کنند.

 الان سه سال است که 50 اثر اسماء الحسنی که شامل تمام دعای جوشن کبیر با تلفیق آیات قرآن کریم است به ابعاد یک متر در یک و نیم مترخلق کرده‌ام. کسی از ترکیه مبلغ 2 میلیارد تومان برای خرید این 50 اثربه من پیشنهاد داد و من قبول کردم. بعد از سوی شهرداری به من پیشنهاد دادند که ما بابت این 50 اثر یک میلیارد می‌دهیم و قرار است شهرداری یک موزه به نام تعدادی از هنرمندان ساکن تهران بسازد و شما هم یکی از آنها هستید و کارهای شما به آن موزه منتقل می‌شود. من هم پذیرفتم و پیشنهاد خریدار ترکیه‌ای را رد کردم و الان چند سال است که این کار بی‌نتیجه رها شده است و پاسخ درستی به من نداده‌اند. مسئولان باید با حمایت از هنرمندان رده بالای کشور زمینه‌ای را فراهم آورند که آنها بتواند با فراغ بال و بدون دغدغه درباره مسائل مادی به خلق آثار هنری بپردازد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها