گزارش «ایبنا» از همایش «روششناسي و رهيافتهاي بينا رشتهاي»
سواد تاریخی تنها یادگیری رخدادهای تاریخی نیست/چگونه باید تاریخ را در کتابهای درسی گنجاند؟
زهیر صیامیان معتقد است: در کشورهای پیشرفته توليد کتاب دانشگاهی چند رسانهای شده است اما در جوامع در حال توسعه از جمله کشور ما، سیاست تدوین کتابهای درسی در دست نهادهای رسمی و دولتی مانند انتشارات سمت است که سرفصلهای آن در وزارت علوم تعیین میشود و به دست مخاطب(دانشجو) میرسد.
پدیدهای متاثر از فضای جهانی شدن دانش با ویژگیهای خاص
صیامیان با ارائه مقالهای با عنوان «بایستههای کتب درسی دانشگاهی رشته تاریخ، سیاست تاریخ و سیاست هویت» گفت: در کشورهای پیشرفته متولی کتابهای دانشگاهی از رونق افتاده و در این کشورها کتاب دانشگاهی چند رسانهای شده است، اما در جوامع در حال توسعه از جمله کشور ما، سیاست تدوین کتابهای درسی در دست نهادهای رسمی و دولتی مانند انتشارات سمت است که سرفصلهای آن در وزارت علوم تعیین میشود و به دست مخاطب(دانشجو) میرسد. عمده دانشجویان تاریخ اطلاعات و آگاهی خود را در طول تحصیلات تکمیلی (کارشناسی، ارشد و دکترا) از این کتابها میگیرند اگرچه کتابهای معتبر دیگری هم میتواند به این کتابها اضافه شود.
وی عنوان کرد: اگر تاریخ را به معنای گذشته و دانشی که از این گذشته در علم تاریخ تولید میشود به مثابه دانشی سازنده سامان هویت و ساختمان معرفت بدانیم، آن زمان متوجه اهمیت ارزشسازی گزارش گذشته و کار مورخان میشویم. کتابهای درسی دانشگاهی در ایجاد، سمت و سو و جهتدهی به جهانبینی و ارزشهای مخاطب تا چه اندازه میتواند مهم باشد. درواقع آن بعد ارزشسازی کتاب درسی دانشگاهی به غیر از وجوه یادگیری برای سرنوشت جامعه میتواند مهم باشد.
استادیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: همه ما این را شنیدهایم که از تاریخ به یک معنا باید عبرت گرفت و از آن معنا و معرفتی کسب کرد و به عبارتی تاریخ هویت یک جامعه است و سازنده آینده یک جامعه نیز به شمار میآید. این را هم شنیدهایم که هر کس گذشتهاش را خوب بشناسد میتواند این بینش را پیدا کند که امروزش را نیز خوب تدبیر کند و آیندهاش را هم خوب رقم بزند. بنابراین بحث توجه به چگونگی تولید کتابهای درسی دانشگاهی میتواند بسیار بااهمیت باشد. اهمیت بیرونی این بحث و دلالتی که از جامعه گرفتم این است که احساس کردم آنچه در جامعه ما به عنوان یک پدیده نوظهور میگذرد، پدیدهای متاثر از فضای جهانی شدن دانش با ویژگیهای خاصی است که جهانی شدن علم برای تولید دانش و از جمله تاریخ فراهم میکند.
هدف از تولید کتابهای درسی یادگیری و یاددهی نیست
صیامیان اظهار کرد: با به وجود آمدن تکنولوژی آموزشی دیگر تنها هدف از تولید کتابهای درسی یادگیری و یاددهی نیست بلکه حل مساله، مشکلگشایی، تولید شناخت، نظامهای شناختی و فراشناختی و نگرشهای سیستمی به پدیدههاست. به عبارتی الگوهای تکنولوژی آموزشی به سمت تفکر انتقادی پیش میروند. یکی از این رویکردها در آموزش تاریخ به صورت تخصصی (باتوجه به گرایش آن) سواد تاریخی است. سواد تاریخی که یک رویکرد مطالعاتی در آموزش تاریخی در مقاطع مختلف است. سواد تاریخی نه تنها یادگیری رخدادهای تاریخی را دربردارد، بلکه تقویت توانایی استدلالپذیری روایتهای تفسیری تاریخی را در اولویت قرار میدهد تا بتواند سواد علمی آحاد جامعه را پرورش دهد.
وی افزود: با ویژگیهایي که در جامعه امروز به آن اشاره شد باید این پرسش را مطرح کرد که در کتابهای درسی آیا باید تمام تاریخ را روایت کرد؟ یا به عبارتی تاریخ را به چه گونهای باید در کتابهای درسی گنجاند؟ آن چه در جامعه علمی ما در دانشگاه و در نهادهای مربوطه میگذرد غیراستاندارد بودن یا نبود استاندارهای معین در تولید کتابهای درسی دانشگاهی است. اگر همه کسانی که تاریخ خواندهاند به کتابهای درسی دانشگاهی نگاه کنند متوجه میشوند که ذیل سرفصلهایی است که سیاست در حوزه اولویت قرار دارد. در اینجا باید پرسید که سیاست تاریخ چگونه باید باشد؟ و چه بخشهایی از تاریخ را میتوان روایت کرد.
جغرافیا کنشگر تاریخی و نقش متفاوت در تاریخنگاری آنال
دکتر یاسمین یاری، پژوهشگر تاریخ نیز با ارائه مقاله «جغرافیاگرایی در تاریخنگاری فرناندبرودل، کاربست روشهای علمی در تاریخنگاری» گفت: در این بررسی کتاب شهیر فرناندل برودل با عنوان «مدیترانه و جهان مدیترانهای در عصر فیلیپ دوم» به صورت ویژه در نظر گرفته شده است. کتابی که با قائل شدن اهمیتی ویژه برای جغرافیا، توانست از محیط زیست انسان و عوامل موثر آن عاملی تعیینکننده در بازگشت تاریخ بسازد. جغرافیا به عنوان یک کنشگر تاریخی و هم به عنوان آرشیوی موثق و زنده از اسناد توانست نقشی متفاوت در تاریخنگاری مکتب آنال ایفا کند که تا پیش از این وجود نداشت. در این کتاب جغرافیای شمال آفریقا به یکی از بازیگران مهم عرصه تاریخ بدل میشود.
وی افزود: نخستین بخش این کتاب «نقش محیط زیست» نام دارد که به گفته خود کتاب به جغرافیا با عاملهای انسانی تاکید دارد. برودل با پذیرفتن زمانی نسبتا ساکن به راحتی گذشتههای دور را به امروز پیوند زده است. کارشناسان این زمان را زمان جغرافیایی مینامند. برودل تاریخ رویدادها را به مانند کف روی امواج دریا بی اهمیت میبیند و دگرگونیهای اقتصادی و اجتماعی در درازمدت و تغییرات جغرافیایی – تاریخی در دورانی طولانی برایش اهمیت و ارزش دارد.
یاری با اشاره به پیوند تاریخ و جغرافیا اظهار کرد: برودل درباره ارتباط جغرافیا و تاریخ میگوید: «جغرافیا به ما کمک میکند تا دوباره یافتههایی را کشف کنیم که در گذر زمان کمترین تغییرات را شاهد هستند. جغرافیا به مانند تاریخ میتواند بسیاری از پرسشها را پاسخ بگوید. میتواند در کشف اغلب لحظات غیرقابل مشاهده از تاریخ به مورخ کمک کند. تنها کافی است که مورخ آماده دنبال کردن درسهای آن باشد.» بدین گونه است که مدیترانه برای او دیگر یک مجموعه دریایی نیست؛ مجموعهای از عوامل محیطی در اینجا وجود دارد که شرایط عمومی انسانی را ایجاد میکند؛ مجموعهای که میتواند یک داستان منسجم را برای ما روایت کند.
برودل برف را عامل تاثیرگذار در تاریخ زندگی انسان میداند
وی با اشاره به تاثیرات صحرا بر زندگی مردم بیان کرد: برودل در این کتاب مردمان صحرانشین حاشیه مدیترانه، از جنوب تونس تا جنوب سوریه را با نگاه به تاثیر صحرا بر زندگی ایشان، به صورت یک کل مورد بررسی قرار میدهد و صحرا را به عنوان چهرهای از همین دریا معرفی میکند. در کلیتی که برودل ترسیم میکند، از سویی دشواریهایی را که طبیعت پیش روی انسان میگذارد بازتاب میدهد و از سویی دیگر نعمتهایی را که حاصل همین طبیعت است هویدا میسازد.
یاری ادامه داد: برودل چون سختیها را به تصویر میکشد، به سراغ کوهستانهای پیرامون مدیترانه میرود. سرزمینهای بلند و سخت که خانهها و دهکدهها را از هم جدا ساخته است. جایی نه چندان دور از درختان پرتغالی که تازه شکوفه دادهاند. زمستان سخت کوههای اطلس مراکش و تاثیر آن حتی بر راهزنان را به تصویر میکشد.
وی افزود: حال این توصیف را با توصیفی که درباره فلات آردن آورده است مقایسه میکنیم. شباهت میان آنها به گونهای است که گویی یک نویسنده هر دو متن را نوشته است، اما این به آن معنی نیست که نگاه برودل به عمق تاریخ میرود و تاریخی را بازگو میکند که برف در آن نقشی اساسی ایفا میکند. او از آب برفی میگوید که صلاح الدین ایوبی به ریچارد شیردل تعارف میکند. او از تجارت عجیب برف در امپراطوری عثمانی میگوید. بنابراین برودل به موقع محیط زیست را به دل تاریخ میبرد و برف را به عنوان یک عامل تاثیرگذار در زندگی انسان در تاریخ میبیند و روایتهایش را بازتاب میدهد.
اروپائیان به تاریخ اسلامی مغرب قبل از عصر استعمار توجهی نداشتهاند
دکتر ناصری طاهری، عضو هیات رئیسه انجمن ایرانی تاریخ در مقالهای با عنوان «تاریخنگری هشام جعیط و رهیافتهای بینا رشتهای او با تمرکز بر جغرافیای تاریخی» گفت: جعیط، مورخ معاصر تونس یکی از سرشناسان تاریخپژوهان اسلام است که رویکرد آثار او در دانش تاریخ مورد توجه غربیها و مسلمانان قرار گرفته است. مدرسه تاریخی او را در چهار بخش میتوان توصیف کرد: «سیره نبوی و انسان شناسی تاریخی»، «تاریخ صدراسلام و جامعه شناسی تاریخی»، «هویت اسلامی و مطالعات فرهنگی» و «تاسیس شهر و جغرافیای تاریخی».
وی ادامه داد: رهیافت جغرافیای تاریخی هشام در دو کتاب «تاسیس الغرب الاسلامی» و «کوفه، پیدایش شهر اسلامی» دیده میشود. ابتدا نگاهی گذرا به کتاب اول داشته و سپس به کتاب دوم که شاهکار او در این حوزه و رساله دکتری هشام است، میپردازم . در کتاب «تاسیس الغرب الاسلامی» شش مقاله مستقل اما پیوستگی موضوعی دارد. جعیط معتقد است که اروپائیان اساسا به تاریخ اسلامی مغرب قبل از عصر استعمار توجهی نداشتهاند جز دو کار برونشویک در افریقیه حفصیان و تالیف لوتورنو در مورد ادریسیان(باید توجه کرد لوتورنو بعدا در مورد شهر فاس در عصر بنومرین کتابی تالیف کرده است که دکتر نقولازیاده ترجمه کرده است) و چند کتاب دیگر یا کار جرج مارسی.
طاهری بیان کرد: نخستین مساله مهم در این کتاب تعریف دانش تاریخ است. از نظر او تاریخ، مطالعات فرهنگی است که درباره نهادهای اقتصادی، اجتماعی، باورهای دینی و فعالیتهای فرهنگی جستوجو میکند. در این تعریف کاملا به سمت مکتب آنال و حتی نسل سوم آن که تاریخ جدید را پیریزی کردهاند، میرود.
خاورشناسان شهر اسلامی را از هویت آن جدا میکنند
وی افزود: اما کتاب ««کوفه، پیدایش شهر اسلامی» که رساله دکتری هشام جعیط است سرآمد تاریخ مدرن در حوزه جهان اسلام شد. کسی که تلاش مشهور ماسینیون را به نقد کشید و من رویکردی تحلیلی به مراحل تکامل تاریخی این شهر، فلسفه توزیع قبائل، رابطه ولاء و جوار با وحدت اجتماعی، دیالکتیک فرد و جامعه در شهر داشتهام. این سئوال مطرح است که در ورای ساخت شهر چه نهفته است؟ او کوفه را تنها یک اردوگاه نظامی نمیداند و به نظر من که کوفه را از دو بعد وجه اعلای یک ثنویت شهری میدانم نخست شهر دارای مرکزیت نظامی و دیگر اقامتگاهی دائمی و قابل توسعه است که با برشمردن این ویژگی برای شهر کوفه نظر ماسینیون را رد میکند.
عضو هیات رئیسه انجمن ایرانی تاریخ عنوان کرد: جعیط همزمان در کتاب «کوفه، پیدایش شهر اسلامی» به دو رویکرد خاورشناسان و مورخان سنتی توجه دارد. در رویکرد نخست معتقد است که اشتباه خاورشناسان صرفا از تعصب آنها نیست بلکه اغتشاش و شکاف در درک آنهاست و میگوید خاورشناسان شهر اسلامی را از هویت آن جدا میکنند همان کاری که ویرث کرده است و آن را تنها یک کالبد بیروح و نه یک نهاد اجتماعی میدانند مانند لاپیدوس و یا شهر اسلامی را آمیزهای از تمدن بیزانس و ایران میدانند مانند گزاویه پلانول. به عبارتی نگاه غربیها به شهر اسلامی تحت تاثیر مفهوم و ساختار حاکم بر پیدایش شهر غربی است.
«آگاهی و جامعه» عزتالله فولادوند یک کتاب شاخص در حوزه تاریخ فکری
دکتر منوچهر محمدی، استاد دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه تهران یکی دیگر از ارائهدهندگان مقاله در این همایش بود. وی با ارائه مقاله «تاریخ فکری و تاریخنگری» گفت: موضوع تاریخ فکری خود تاریخ و زمانه است اما شاخصش آراء و آثار به جای مانده است. تاریخ فکری میگوید تاریخ را از طریق تجلیاتش بشناسیم. ما از طریق خواندن رمان، رساله سیاسی و شعر میتوانیم انسان آن زمانه را بشناسیم. به عبارتی تاریخ یعنی آدمها و مناسبات آنها در آن زمان(گذشته).
وی افزود: کتابهایی به فارسی ترجمه شدهاند که در حوزه تاریخ فکری هستند و ویژگیهای تفکر یک زمانه را بازتاب میدهند اما برخی کتابهای دیگر نیز به فارسی ترجمه شده که به حیطه تاریخ فکری ربطی ندارند اما در این حوزه دستهبندی شدهاند که این دستهبندی اشتباه است. تنها کتابی که در ایران به عنوان یک کتاب شاخص در حوزه تاریخ فکری ترجمه شده کتاب «آگاهی و جامعه» عزتالله فولادوند است.
محمدی بیان کرد: در تاریخ فکری رویدادهای تاریخی مورد مطالعه قرار نمیگیرد بلکه تجلیات یک دوره تاریخی یعنی آثاری مانند رمان، شعر، نقاشی و معماری مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین در تاریخ فکری با رویکرد تاریخی آراء و افکار یک دوره را مورد مطالعه قرار میدهند.
وی ادامه داد: فایده تاریخ فکری این است که اگر هدف، وظیفه و فضیلت دانش تاریخ، حقیقت امر به معنای واقعی است. تاریخ فکری میگوید نسبت به امر واقع باید شناخت پیدا کرد. باید آنچه را از پیش در تعیین امروز موثر است خوب بشناسیم، خود را نیز بهخوبی بشناسیم. زیرا این شناخت از خود میتواند هم در سطح فردی و هم در هویت فردی انسان موثر باشد.
نظر شما