یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۴
ورهرام: غالب محقّقان فیلم مستند، با ماهیت تصویر آشنا نیستند / بودجه ناچیز فیلم‌ها، تحقیقات کتابخانه‌ای را نحیف کرده است

فرهاد ورهرام، مستندساز نام آشنای ایرانی با تاکید بر جایگاه مسلم و انکار ناپذیر تحقیق و پژوهش در سینمای مستند از ناچیز بودن بودجه‌ای که به طور معمول برای این بخش اختصاص می‌یابد، گلایه کرد و درباره کلیت آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم مستند، گفت: ایده‌های فیلم‌های مستند داخلی نه از راه پژوهش‌هایی مستمر و عمیق بلکه غالبا از مطبوعات و سایت‌های اینترنتی پیدا شده‌اند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جشنواره سینما حقیقت (فیلم مستند) هشتمین دوره خود را هم سپری کرد اما همچنان به گفته بسیاری از فیلمسازان جوان و پیشکسوت، هنوز جشنواره جوانی است و نتوانسته اعتبار لازم را برای خود دست و پا کند. بسیاری فیلمسازان حضور در این جشنواره را تنها فرصتی برای نمایش فیلم​هاشان می​دانند و نه بیشتر؛ هرچند همان​ها نیز معترف هستند که با تماشای برخی آثار برجسته​ و متفکرانه فیلم​سازان خارجی در این جشنواره، درس​هایی فراموش ناشدنی گرفته​اند.

شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که سبب شده این جشنواره هنوز تصویری گذرا و شتابزده در اذهان مستندسازان داشته باشد، این است که مسئولان آن کمتر دست به کار مدون ساختن تجریبات مهم خود در این دوره​ها شده‌اند. انتشار متن سخنرانی​ها  و چاپ چند شماره مجله سینما حقیقت هنوز تداعی​کننده سیاست​ها و تفکرات جدّی و مستمر ننیست.  

گزارش حاضر گفت وگویی با فرهاد ورهرام، چهره برجسته و پیشکسوت سینمای مستند ایران است و بهانه این گفت​وگو اهمیتی است که سینمای مستند (حداقل در ظاهر امر) بیش از سینمای داستانی به موضوع تحقیق و پژوهش‌های کتابخانه​ای و میدانی می​دهد. جایگاه انکارناپذیر پژوهش برای فیلم مستند تا آنجاست که گاهی گفته می​شود، تحقیقات شایسته حتی بخش مهمی از زیبایی​شناسی فیلم را برعهده می​گیرند.

اهمیت ساختار و شاکله سینمایی پژوهش​های انجام شده برای فیلم مستند، جایگاه پژوهش​های کتابخانه​ای در کنار تحقیقات میدانی و همچنین ارجاعاتی که تجریبات تازه فیلمسازان به منابع و مکتوبات حوزه نظری سینما دارند، از مهم‌ترین موضوعاتی است که ورهرام در این گفت​و​گو مطرح می‌کند.
   
فیلم‌های این دوره و دورههای پیشین جشنواره سینما حقیقت، چقدر برای شما تداعیکننده تحقیقات کتابخانهای بوده‌اند؟

در ابتدا باید یادآور شد که سینمای مستند ما هیچ​گاه بودجه​ای جدّی برای تحقیقات فیلم نداشته است. مبلغ ناچیزی از کل برآورد یک فیلم برای تحقیقات هزینه می​شود که اغلب به میلیون تومان هم نمی​رسد. به همین دلیل غالبا عمده ایده‌های فیلم​ها نه از راه تحقیق و پژوهش بلکه از مطبوعات و سایت‌های اینترنتی پیدا می‌شوند.

واضح است که این بودجه پاسخگوی تحقیقاتی متمرکز و موثر نخواهد بود. این در حالی است که در دنیا حداقل 30 تا 35 درصد از کل بودجه ساخت یک مستند به بخش تحقیق و پژوهش فیلم اختصاص دارد.

نکته دوم این است که تحقیق برای فیلم با تحقیق برای تحقیق متفاوت است. محققی که برای فیلم کار می​کند باید ذهنیتی تصویری از مدیوم سینما و فیلم مستند داشته باشد، که البته عده کثیری از این پژوهشگران مستند در این دسته قرار نمی‌گیرند و در نتیجه تحقیقات ارائه​شده یا از زبان استادان دانشگاهی و متخصصان یا عینا با زبان و نثر متون مکتوب وارد فیلم می‌شوند و غالبا فیلمساز تصور می‌کند که این گفتارها نیازی به بازنویسی ندارند.

به ثمر رسیدن تحقیق در فیلم مستند فرایند گسترده‌ای است و این گستردگی را به خوبی می​توان از تیتراژ مستندهای برجسته خارجی، شاهد بود. همواره در فضای حرفه ای فیلم مستند، گروه عظیمی پژوهشگران حضور داشته​اند. در صورتی که تیتراژ غالب مستندهای ما در تشکرهایی مثلا از «نیروی انتظامی» و «مردم خوب ایران» خلاصه شده است.

از سوی دیگر سال‌هاست که در ایران از اهمیت تحقیق برای فیلم مستند سخن می​رود اما من معتقدم که این سوال و این تاکید از بنیان اشتباه است چرا که این ضرورت انکارناپذیر برای فیلم مستند بر هیچ نگاهی پوشیده نیست. بنابراین ضعف اصلی کار به  کاستی​‌هایی باز می گردد که در بودجه فیلم​ها وجود دارند و ضعف دیگر نبود محققی است که با ماهیت تصویر و فیلم آشنایی کافی داشته باشد.

در بسیاری از نقاط دنیا پیگیری و برنامه​ریزی بخش تحقیق، توسط تهیه​کننده فیلم و بدون حضور کارگردان، صورت می​گیرد و اغلب پس از به نتیجه رسیدن و نهایی​شدن تحقیقات، به انتخاب کارگردان فکر می​شود اما در ایران اغلب تهیه​کنندگان فیلم مستند دخالت و نقشی در فرایند تحقیق ندارند.
 
با توجه به این‌که یکی از اهداف این جشنواره ارائه و نمایش تجربیات تازه در سینماست، در این هشت دوره برگزاری این جشنواره، خود شما چقدر با فیلم‌هایی مواجهه بودهاید که به نوعی نظریات مدّون سینمایی را مطالعه و دنبال میکردهاند؟

اگرچه رسالت اصلی این جشنواره‌ها باید تعیین خط مشی سینمای آینده باشند ولی باید بگویم در ایران تا کنون چنین اتفاقی را شاهد نبوده‌ام. همواره یکی از اشکالات جشنواره​های ایران این است که فقط برگزار می​شود و تنها مزیت‌ آنها این است که فیلم​ها فرصت نمایش عموم می​یابند.

ممکن است برخی فیلمسازان جوان با تماشا و مطالعه آثاری از مکاتب جدید فیلمسازی و تاثیرگرفتن از آنها اثری را ارائه کنند که برای سینمای ایران تازگی دارد، اما همواره در همین سطح باقی مانده و نتوانسته​اند مکتبی مشخص را ادامه دهند.

لازم به ذکر است که فیلمسازان خاص و تاثیرگذار دنیا، همواره امکان این را داشته​اند که روی بک محور مشخص حرکت و تا به ثمر رسیدن تجربیات خود آن را دنبال کنند، اما برای فیلمسازان ایرانی ادامه یک مسیر پیوسته وجود ندارد و اغلب ناچارند، متناسب با شرایط و امکانات خود فضا و موضوع  کار خود را تغییر دهند.

کتاب​های سینمایی متعدد منتشر شده است که بسیاری درترجمه‌ اشکال دارند، بسیاری هم  با دقتی شایسته ترجمه شده​اند و می​دانیم که درون همه این کتاب​ها به فیلم​های بسیاری به عنوان مصادیق مباحث، ارجاع داده شده است اما آیا خواننده کتاب، آن فیلم​ها را دیده است؟ بدون دیدن آن فیلم​ها کتاب​های سینمایی چه ارزشی خواهند داشت؟ معتقدم ما بیشتر با جنجال سینمای دنیا آشنا هستیم تا واقعیت سینمای دنیا.
 
درباره این نمایشگاه کتاب کوچکی که برای نخستین بار در جشنواره برپا شده است، چه نظری دارید؟
برای خود من خیلی خوشایند و مفید بود و چندین کتاب خریداری کردم. همین​ که کتاب در جشنواره حضور دارد خیلی درست و زیبا است، ضمن ​آن‌که شاهد بودم استقبال بسیار خوبی هم از آن کتاب‌ها شده است.
 
چقدر تجارب ارزشمد سینمای مستند ایران در کتاب‌ها منعکس شده است؟
در ایران سنت ثبت تجارب، حتی در حد خاطره​نویسی وجود ندارد، سنت ما به گفته محمد قاعد (روزنامه نگار، نویسنده و مترجم ایرانی) شفاهی است.

من به بخش پژوهش جشنواره سینما حقیقت و برگزارکنندگان این پنل‌ها و جلسات تخصصی پیشنها کردم  که جلساتی تشکیل شوند و تجارب مستندسازان برجسته کشور در موضوعاتی مشخص مانند «تولید» مطرح و به نقد و گفت وگو گذاشته شود. «تولید» در ایران دچار نواقص و کاستی​های زیادی است و به اعتقاد من هیچگاه در ایران «مدیریت تولید» وجود نداشته است و می​بینیم که تقریبا هیچ کتاب و منبع مطالعاتی هم برای این موضوع در ایران وجود ندارد. این در حالی است که خط مشی سینمای مستند جهان را مدیران تولید و نه جشنوار‌ه​ها رقم می​زنند.

به همین دلیل اصرار داشتم که مقدماتی برای مطالعه و بازگویی روند تولید در چند فیلم برجسته فراهم شود و این جلسات تاثیر بسیار ملمو​س​تر و موثرتری از کارگاه​های مختلفی که در حاشیه این جشنواره برگزار می​شوند، خواهند داشت.
 
درباره فرهاد ورهرام
فرهاد ورهرام متولد 1328، عکاس، کارگردان، محقق و تهیه​کننده پیشکسوت عرصه فیلم مستند، به خصوص در حوزه مردم​نگاری است و تاکنون کارگردانی، تهیه کنندگی یا فیلمبرداری بیش از 16 مستند ارزشمند را در کارنامه خود دارد.  «نخل»، «بازار در اردهال»، «آبگینه»، «تاراز»، «قتل شتر»، «عروسی مقدس»، «یاد و یادگار» (کارگردانی مشترک با مصطفی رزاق​کریمی)، «آسمان»،«خلوت جنگل»، «از آلپ تا دماوند» و «سیاهان جنوب» از جمله آثار مستند وی هستند.
  
ورهرام همچنین در سال 1391 کتاب «ایل راه تاراز: یادداشت‌های دو سال کوچ همراه چند خانوار از ایل بختیاری» را توسط انتشارارت فرهنگسرای میردشتی‏‫ منتشر کرده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها