مجموعه شعر «عشق و چشمان باز رویا» دربرگیرنده شعرهای عاشقانههای «رزه آوسلندر» شاعر اتریشی با ترجمه خسرو کیانراد از سوی انتشارات سرزمین اهورایی منتشر شد.
مجموعه شعر «عشق و چشمان باز رویا» دربرگیرنده شعرهای عاشقانههای رزه آوسلندر، شاعر اتریشی به قلم خسرو کیانراد ترجمه شده است.
در یکی از شعرهای او با نام «چراغی بِبَر» در این کتاب میخوانیم:
«چراغی بِبَر
به رویایَت
چرا که ماه
فریبکار است
با نیروی تابانِ
غیرقابلِ اعتماد.
ستارگان
پرتوهایی فشردهاند
آونگ در
فضای ظلمانی.
چهگونه میخواهی
از کوهسارِ نیمهشب
فراز روی
با
نردبانِ هوا؟
بیگمان
فراوانمسیر
رهنمونت میکنند
بهسوی یک چکاد.
آنکه راهبلد بود
چراغی
به رویایَش بُرد.»
رُزالی بئاتریس شِرتسِر در یازدهم می 1901 در شهر چرنوویتس از امپراتوری اتریش- مجارستان و در خانوادهای یهودی زاده شد. در هنگامه جنگ نخست جهانی خانواده او به بوداپست گریختند و از آنجا رهسپارِ وین شدند. رُزالی در وین به مدرسه حسابداری رفت. او پس از چهار سال به زادگاهش برگشت و نزد یک وکیل مشغول به کار شد. رزالی همزمان در دانشگاه فلسفه و ادبیات خواند اما پس از یک سال به دلیل مرگ پدرش دانشگاه را رها کرد.
در 1921 با دوستش ایگناس آوسلندر به دلیل ناامنی به امریکا مهاجرت کرد. در امریکا همزمان در کنار شغل حسابداری، به نوشتن نیز روی آورد. در نیویورک با ایگناس ازدواج کرد و نام آوسلندر گرفت... وی پس از مدتی به رومانی رفت. با جایگزین شدن ارتش رومانی به جای ارتش شوروی، آوسلندر به عنوان یهودی به یک شهرک یهودینشین در زادگاهش فرستاده شد. او برای چند سال در یک پناهگاه زیرزمینی در آن شهرک خود را نهان ساخت تا مجبور به کار اجباری در اردوگاه نشود. با ورود ارتش سرخ به رومانی یهودیهای آنجا آزاد شدند و آوسلندر به نیویورک رفت. او تا سال 1956 اغلب به انگلیسی شعر مینوشت. در سال 1957 بود که با پُل سلانِ شاعر در پاریس آشنا شد و تحت تاثیر او از شعرِ کلاسیک فاصله گرفت و به شعر جدید روی آورد.
وی در سال 1977 پس از شکستگی لگنِ پا تصمیم گرفت دیگر از اتاق خود در یک آسایشگاه بیرون نرود و فقط بنویسد. این شاعر تا زمان مرگش در 1988 سههزار شعر در بیش از بیست مجموعه شعری منتشر کرد.
کتاب «عشق و چشمان باز رویا» عاشقانههای رزه آوسلندر با ترجمه خسرو کیانراد، و طراحی جلد مجید ضرغامی از سوی انتشارات سرزمین اهـورایی منتشر شده است و به زودی روانه بازار نشر میشود.
نظر شما