نگاهی به کتاب «آشنایی با رینه: نزدیکترین شهر به قله دماوند»
جذابیتهای ده «رینه» در سفرنامه ناصرالدین شاه/ کتابی که منجر به قدردانی بزرگان یک شهر شد
محمد منصورنژاد، نویسنده کتاب «آشنایی با رینه: نزدیکترین شهر به قله دماوند» این شهر را با توجه به ابعاد مختلف جغرافیا، تاریخ، علما، منابع، جاذبههای گردشگری در سه دوره باستان، اسلام تا پیروزی انقلاب اسلامی معرفی کرده است.
تمجید باستانشناس فرانسوی از قله دماوند و رینه
این کتاب در 28 بخش تدوین شده است. «وجه تسمیه»، «موقعیت نسبی و ریاضی»، «رشد و توسعه شهر»، «زمینشناسی»، «توپوگرافی»، «اقلیم آب و هوا»، «منابع آب»، «پوشش گیاهی»، «حیات جانوری»، «معدن»، «موقعیت تاریخی و استراتژیک»، «رضاشاه و خرید اجباری رینه»، «جاذبههای رینه»، «قله دوماوند و رینه»، «رینه و لاریجان»، «مکانها، مراسم و امور مذهبی»، «آشنایی با رینه: نزدیکترین شهر به قله دماوند»، «علمای رینه»، «طوایف رینه»، «تعلیم و تربیت در رینه»، «کتابخانه رینه»، «انجمن شهر رینه»، «شهرداری رینه»، «پست، تلگراف و تلفن»، «محل دفن و نگهداری متوفیان»، «فرهنگ رینه»، «رینهایها؛ نهضت و انقلاب اسلامی»، «چهرههای ماندگار رینه» و «پیشنهادها» عناوین این کتاب را دربردارد.
در بخشی از مقدمه کتاب درباره دستاوردهای مهم آن با اشاره به پیشینه رینه آمده است: «بر اساس یافتههای این کتاب مشخص میشود که سابقه زندگی بشری در رینه قطعا بیش از 1500 سال است. گرچه سابقه طوایف موجود در رینه، ممکن است به 5 قرن هم نرسد و اکثریت یا حتی همه آنها در مقاطع متفاوتی به صورت مهاجر به رینه آمده باشند، اما با چند نشانه که دستکم در«گورستانها» و از «دارسون» تا قسمت شرق و شمالشرقی رینه وجود دارد، گورهایی پیدا شد که متعلق به غیرمسلمانان و مختص زرتشتیان است؛ بنابراین، پیش از گسترش اسلام در ایران، در این محیط انسانهایی مستقر بودند و زندگی میکردند.»
منصورنژاد برای نشان دادن اهمیت رینه در بخش نخست «وجه تسمیه» نظریههای یک باستانشناس فرانسوی را میآورد و مینویسد: «دمرگان یک باستانشناس و مورخ است که با هیاتی از باستانشناسان فرانسوی، در ایران تحقیقاتی تاریخی، باستانشناسی و علمی دارد. درباره ناحیه دماوند و آثار تاریخی آن، دمرگان نقش مهم دماوند را در روشن شدن زوایای تاریک تاریخ ایران یادآور میشود و چنین اظهار میدارد: «در پای دماوند، بخش باریک اما ثروتمندی هست که در قسمت علیای آن دهکده رینه و در قسمت سفلای آن دهکده وهنه جای دارد. ناحیه وهنه و رینه بر دره لار، میان گردنه امامزاده هاشم و گردنه بند بریده واقع است که کوه سترگی مانند دماوند آن را فراگرفته و قله دماوند از جانب باختر بر آن مشرف است.»
زندگی قبیلهای و انسانهایی که غارنشین بودند
در بخش چهارم با عنوان «زمین شناسی» صحبت از گونههای مختلف غار در رینه است که نویسنده در معرفی یکی از این غارها آورده است: «کافرکلی به غارهایی گفته میشود که انسانهای دوره غارنشینی در دل صخرهها کنده، در آن زندگی میکردند؛ انسانهایی که شاید بعدها در همین کافرکلیها، نوعی زندگی قبیلهای را برای خود برگزیدند.»
اقلیم (آب و هوا) در بخش ششم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است و به شیوههای قدیمی پیشبینی آبوهوا در گذشته میپردازد. در این بخش میخوانیم: «از نشانههای دیگر مورد استفاده پیشینیان برای هواشناسی و تشخیص تغییر دمای زمین، هنگامی بود که آبشار یخی عظیمی که در کوه بالای روستای «کُندلو» قرار دارد و به آن «سلبند» میگویند از بالا شکسته و فرو ریزد؛ کشاورزان، شکستن این آبشار یخی را زمان شروع کاشت زمینها در فصل بهار میدانستند و برای کاشت گندم در فصل پائیز هم، زمانی را مناسب میدانستند که کلاغهای سیاه (به زبان محلی سیوکاچی) از سمت کوه به طرف زمینها میآمدند. این دو، از نشانههای کاشتن زمین بوده است.»
«منابع آب نخستین» عنوان بخش هفتم کتاب است که با اشاره به اختلافاتی درباره چگونگی استفاده از آب رینه آمده است: «گزارش قابل توجه درباره آب رینه، به عهد «قاجاریه» بازمیگردد که ظاهرا مساله و مشکلی نگاه حاکمان پایتخت را به رینه معطوف کرد بنا به برخی گزارشهای نسبتا موثق، آب رینه تقسیمات معین و منظمی نداشت. در این باره چنین نقل شده است: «در زمان «محمدشاه»، پدر ناصرالدین شاه، بروز اختلاف و درگیری بر سر آب رینه، سبب زدوخورد شدیدی در میان مردم شد؛ (شدت نزاع به گونهای بود) که چندین نفر کشته شدند. آب آن روز به آب خونین معروف است. محمدشاه هم یکی از درباریانش به نام میرزا احسان را مامور کرد که بیاید وضع آب رینه را مشخص کند.»
درباره برخی گیاهان دارویی و تجاری که در رینه میروید در بخش هشتم با عنوان «پوشش گیاهی» میخوانیم: «برخی گیاهان دارویی که اهالی رینه برای مصارف خود یا ارسال به نقاط دیگر به کار میگرفتهاند، عبارتاند از: آویشن، باریجه (بارزرد؛ با مصارف دارویی و صنعتی)، خشخاش یا شقایق وحشی (همان شقایق منحصر به فرد دماوند که در دنیا شناخته شده است و با نام شقایق لار در کتب معتبر گیاهشناسی جهان به ثبت رسیده است) کنگر، گون، شنگ، گلپر، پیازچه کوهی، مورد، چای پرسیاوشان، سرشک، تلم و شوآل.»
رینه، مهمترین توقفگاه مسافران در مسیر تهران-مازندران
روزگاری در رینه جانوران بسیاری وجود داشتند که به مرور از تعداد آنها کاسته شده در اشارهای که نویسنده در بخش نهم «حیات جانوری» دارد، آمده است: «امروزه بر اثر عواملی چون تردد وسایل نقلیه موتوری، استفاده از صنعت برق، شروع کار پادگان رینه و شنیده شدن صدای تیراندازی در اطراف شهر و...، حیوانات وحشی تا حدودی از محل، فاصله گرفتهاند، اما هنوز هم مزارع رینه از آسیبهای جانورانی چون خوک وحشی، جوجه تیغی، خرگوش و... در امان نیستند.»
منابع طبیعی به عنوان ثروتهای خدادادی یک منطقه محسوب میشود، رینه نیز از جمله مناطقی است که از این منابع برخوردار است، نویسنده در بخش دهم با عنوان «معدن» درباره ثروت و منابع طبیعی نوشته است: «از معدود معادنی که در دامنههای دماوند و در منطقه لاریجان، از جمله کوههای رینه وجود دارد، معدن «پوکه» است؛ این ماده معدنی در دامنههای دماوند، از ارتفاع 2400 متری وجود دارد و تا بالاترین ارتفاعات هم قابل مشاهده است، اما هر چه به طرف قله پیش برویم، خالصتر و با کیفیتتر میگردد.»
«موقعیت تاریخی و استراتژیک» در بخش یازدهم کتاب گنجانده شده که در آن نویسنده با اشاره به وجود کاروانسراهای قدیمی مینویسد: «با توجه به وجود کاروانسراهای بسیار، میتوان گفت که رینه مهمترین توقفگاه مسافران در مسیر تهران-مازندران بوده است. علاوه بر موارد برشمرده شده، برای اثبات موقعیت استراتژیک رینه در زمانهای قدیم، میتوان به شواهد دیگری نیز استناد جست؛ از جمله آنها، «لوح سنگی موجود بین رینه و پلور است که به خط کوفی نوشته شده و در حال حاضر قطعاتی از آن دره پایین دست باقی است.»
رینه در برهههای از تاریخ با فراز و نشیبهایی مواجه میشود که در بخش دوازدهم «رضاشاه و خرید اجباری رینه» در شرح این ماجرا میخوانیم: «رضاشاه پس از استقرار حکومت خود، درصدد تحقق بخشیدن به یکی از آرمانهایش که همان تصرف املاک و زمینها بود، برآمد اما برای این که فرآیند کار، ناپسند و نامعقول جلوه نکند، طی یک بازی سیاسی، تنی چند از افراد سرشناس هر منطقه و محل را تحت فشار قرار میداد، تا خرید املاک و اراضی آن روستا یا شهر را به شاه ایران پیشنهاد دهند. از جمله این مناطق «رینه» بود که در داد و ستدی صوری و ظاهرا حقوقی، سه نفر از بزرگان رینه، در سال 1317، پیشنهاد خرید رینه به مبلغ (17690) ریال را به شاه دادند و او نیز املاک رینه را خریداری کرد.»
جذابیتهای یک ده در سفرنامه ناصرالدین شاه
در بخش سیزدهم «جاذبههای رینه» نویسنده سعی میکند با مطالعه در سفرنامهها جذابیتهای این شهر را نقل کند. منصورنژاد مینویسد: «ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامه مازندران، رینه را دیهی(دهی) بزرگ دانست؛ او در سال 1292 هجری قمری در بازگشت از سفر مازندران به تهران درباره رینه میگوید: «از گردنه دیگر بالا رفته، رسیدیم بده رینه که منزل است. ده بسیار معتبری است.»
«قله دماوند و رینه» در بخش چهاردهم به همجواری این شهر در کنار بزرگترین قله ایران اشاره میکند. در این بخش میخوانیم: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران(1357)، کوهنوردان خارجی و داخلی زیادی به قصد قله دماوند وارد رینه میشدند و اهالی رینه در کمک به این شیفتگان قله دماوند، همت بالا و بعضا حیرتآمیزی از خود نشان میدادند؛ چنان که در سابقه برخی اهالی رینه تا بیش از 500 بار صعود نیز ثبت گردیده است.»
در بخش پانزدهم «رینه و لاریجان» نویسنده در جستوجوی کلمه رینه لغتنامه دهخدا را ورق میزند، و مینویسد: «در لغتنامه دهخدا که بعد از دهه 30 تنظیم شد، ذیل واژه «رینه» چنین میخوانیم: «قصبه مرکزی بخش لاریجان شهرستان امل و 1800 تن سکنه دارد. از ادارات دولتی، بخشداری، بهداری، دارایی و پاسگاه نگهبانی بخش دارد. راهآهن و گردنه مبارکآباد ماشینرو است و همه روزه به تهران رفت و آمد دارد.»
«مکانها، مراسم و امور مذهبی» با عنوان بخش شانزدهم سراغ تاریخچه بناهای مذهبی میرود و با مروری بر اسناد تاریخی میآورد: «بر اساس دادههای موجود درباره زمان دقیق آغاز تعزیه در رینه نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد. آن چه از اسناد موجود قابل استنباط است آن است که آغاز تعزیهخوانی با زمان تاسیس تکیه در مکان فعلی و با عهد قاجار تقارن دارد. در مجموع میتوان گفت: این سنت در قرن یا دهههای اخیر در شکل وسیعتری ادامه یافته است و اگرچه در دوره رضاشاه برای جلوگیری از شبیهخوانی مخالفت و اقداماتی انجام گرفت، اما محلیها، ماموران ژاندارمری رینه را به نحوی توجیه کرده و مراسم حتی در آن مقطع نیز ادامه یافت.»
درخواست نخبگان برای تاسیس یک کتابخانه مستقل در رینه
بخش هفدهم با نام «علمای رینه» به جمعآوری اطلاعاتی درباره چهرههای روحانی میپردازد اما در این بخش نویسنده با ابراز نارحتی از کمبود منابع مینویسد: «متاسفانه اطلاعات ما درباره تحصیل کردگان علوم دینی و حوزوی رینه حداکثر به محدود به دوران مشروطه و پس از آن است و به علت کمبود منابع در این زمینه، درباره مقطع قبل از مشروطه نمیتوان نفیا یا اثباتا اظهار نظر کرد. با این همه در این بخش معرفی مختصری درباره «ملاابوطالب لاریجانی، آیتالله محمد غروی، آیتالله عبدالله اشراقی، آیتالله محمدباقر مجلسی، حجتالاسلام جلالالدین غروی، ابوالقاسم نجفی، ملاعلی کیاسالار، شیخ جونی برهانی، ابوطالب کیوان، شیخ عباسعلی کیاسالار، حسین نجفی، سیدمهدی حسنی، شیخ غلامحسن مرادی و شیخ علی منتظری» ارائه میدهد.
نویسنده در بخش هجدهم با عنوان «طوایف رینه» با برشمردن اسامی طایفههای این شهر آورده است: «بر اساس منبع یاد شده، محلات رینه با توجه به نام طوایف، بدین نحو برشمرده شدهاند: «سالار محله، موشا محله، کریم محله، غرقشه محله، بایه محله، فرام زرمحله، حسین محله، قصاب محله، مصیرمحله، ابیاک محله، مهمید(محمود)محله و کردمحله»
در بخش نوزدهم «تعلیم و تربیت در رینه» درباره شکلگیری مدارس جدید در رینه میخوانیم: «نخستین مدرسه رسمی رینه در حوالی پادگان و در محیطی که به نحوی مرتبط با آن مرکز بود، دایر و نظام آموزش جدید ابتدایی (که از شش سال به پنج سال تقلیل یافته بود) در آن برقرار شد.»
تاسیس نهادهای عمومی در تبدیل یک روستا به شهر میتواند موثر باشد، در بخش بیستم با نام «کتابخانه رینه» منصورنژاد در شرح تشکیل کتابخانه این شهر و افرادی که موجب تاسیس آن شدند، مینویسد: «در ماه مبارک رمضان سال 1355 ه.ش طلبهای (به نام حاج آقا مبارکی) برای تبلیغ در ایام ماه مبارک، به رینه اعزام شدند. حضور این طلبه، آثار مثبتی برای رینه در پی داشت؛ از جمله این که ایشان، به دلیل جوانی شان، با جوانان و نوجوانان به صورت مناسبی انس گرفته، حتی در میادین ورزشی (از جمله زمین فوتبال) هم حضور مییافتند؛ از آثار این ارتباط صمیمی نیز آن بود که ایشان پس از بازگشت به مسجد جامع تهران (که محل تحصیلشان بود) با حمایت و دستور آیتالله «سعید» و بنا به درخواست نخبگان شهر، بیش از دو هزار جلد کتاب عمدتا مذهبی به رینه فرستادند و بدین ترتیب، رینه برای نخستینبار، در همان سال دارای کتابخانه مستقلی به نام «حضرت ولی عصر(عج)» شد.
قدیمیترین قبرستان رینه متعلق به زرتشتیهای منطقه
«انجمن شهر رینه» در بخش بیست و یکم کتاب مدنظر نویسنده قرار گرفته به طوری که درباره سالهایی که رینه با تغییر شکل از روستا به شهر تبدیل شده، آورده است: «شاید موجهترین و تواناترین دوره مدیریت سنتی رینه را بتوان دوره دهه 30 (سالهای 1330 تا 1342) دانست که در آن برخی از دلسوزان رینه، جناب «ابوطالب کیوان» را به مدیریت امور شهری برگزیدند.»
در بخش بیست و دوم با نام «شهرداری رینه» درباره مشکلات آن میخوانیم: «شهرداری رینه، با وجود فعالیتهای مختلف حدود یک دهه قبل از انقلاب و ارائه خدماتی در زمینه برق، جاده و... به دلیل این که حمایتهای قابل توجهی از دولت مرکز دریافت نمیکرد، در تامین هزینه تشکیلات خود نیز بیمشکل نبود و در شرایط نامطلوبی به سر میبرد، چنان که بنا بر اظهارنظر کارمندان اصلی آن اداره حتی تا مرز انحلال پیش رفت.»
«پست، تلگراف و تلفن» بخش بیست و سوم کتاب را دربرمیگیرد. در این بخش که به چگونگی واگذاری تلفن به اهالی رینه میپردازد، میخوانیم: «نخست به 13 نفر از نخبگان رینه تلفن هندلی واگذار شد، که از این طریق میتوانستند تنها با هم ارتباط داشته باشند و ارتباط آنها و سایر اهالی با تهران، از طریق مخابرات، آن هم در ساعات خاصی از روز ممکن بود.»
نویسنده به قبرستانهای رینه در بخش بیست و چهارم با عنوان «محل دفن و نگهداری متوفیان» اشاره و از 11 قبرستان در این محل نام برده که قدیمیترین قبرستان آن «قبرستان دره» نام دارد که به گفته نویسنده نوع قبرها و شیوه دفن مردگان حاکی از آن است که متعلق به زرتشتیهای این منطقه بوده است.
کتابی که منجر به قدردانی چهرههای ماندگار رینه شد
بخش بیست و پنجم کتاب «فرهنگ رینه» نام دارد. منصورنژاد نخست سراغ نمونههایی از داستانهای رایج در محافل رینه قدیم میرود و سپس برخی ضربالمثلهایی را که در میان رینهایها مطرح بوده و ادامه داشته بازگو میکند.
در بخش بیست و ششم «رینهایها و نهضت انقلاب اسلامی» درباره ارتباط رینه با امام خمینی(ره) آمده است: «در بین علمای رینه، مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا «جلالالدین غروی» هم از جهت تحصیلی، از شاگردان امام خمینی(ره) در مسجد سلماسی بودند و هم به نحوی ارتباط خانوادگی با بیت امام(ره) داشتند؛ زیرا هم ایشان و هم حضرت امام(ره)، دامادهای آیتالله ثقفی بودند.»
«چهرههای ماندگار رینه» در بخش بیستوهفتم کتاب گنجانده شده است و نویسنده درباره قدردانی از مفاخر این شهر مینویسد: «پس از تالیف و ویرایش نخست کتاب حاضر، در اوایل تابستان 1387، پژوهشگران این مجموعه به این نتیجه رسیدند که شایسته است از سرمایههای انسانی پیش از انقلاب رینه، بر اساس دادههای این مکتوب تقدیر به عمل آید. از این رو در طراحی همایش چهرههای ماندگار اهتمام ورزیدند.»
وسیله حمل و نقل به رینه و بالعکس، تاسیس موزه رینه، تالیف کتاب رینه بعد از انقلاب اسلامی، پژوهشهای آکادمیک و تهیه پوستر و بروشورها پیشنهادهایی است که نویسنده در پایان کتاب ارائه میدهد. همچنین ضمیمهها (اسناد و عکسها)، فهرست منابع، کلید واژه نام اشخاص و فهرست آثار مولف پایانبخش کتاب است.
چاپ دوم کتاب «آشنایی با رینه: نزدیکترین شهر به قله دماوند» تدوین محمد منصورنژاد در 462 صفحه، شمارگان یکهزار و 500 نسخه و بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات جوان پویا منتشر شده است.
نظر شما