سیری در مقالات کتابشناختی فصلنامه «فرهنگ زیارت»، ویژهنامه اربعین حسینی
همراه با مقالهها، سفری به کتابهای اربعینی
فصلنامه «فرهنگ زیارت» در شماره اخیر خود که عنوان ویژهنامه اربعین بر خود دارد، مقالاتی را به شناخت و بررسی کتابهای مرتبط با اربعین حسینی اختصاص داده است. نگاهی به این مقالات انداختهایم و سرانجام به کربلا رسیدهایم.
«اربعين حسيني در آثار و انظار علما»
از غلامرضاگلی زواره، مقاله «اربعين حسيني در آثار و انظار علما» در این فصلنامه منتشر شده است. این مقاله موضوع اربعین را در کتابهای عالمان بررسی کرده است.
تعیین روز اربعین سال 61 هجری به عنوان زمانی که کاروان اسرا به کربلا بازگشتند، یکی از بحثهای مهم در تاریخ عاشوراست که دیدگاههای گوناگونی درباره آن وجود دارد. مؤلف در بخشی از مقاله، به روایت نمونههایی از نظر فقها، محدثان، مورّخان در اینباره میپردازد:
«عدهای از این بزرگان، این رویداد را در همان سال اول و برخی زمان دیگری را برای اربعین ذکر کردهاند. علامه مجلسی مینویسد:
بین اصحاب چنین شهرت یافته است که علت استحباب زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) در روز اربعین این است که در چنین روزی اهلبیت امام حسین (ع) هنگامی که از شام بازمیگشتند، به کربلا آمدند و امام سجاد (ع) رأسهای مقدس شهیدان را به بدنهای ایشان ملحق ساخت.
اما شیخ بهایی که روز عاشورا را هم محاسبه کرده، اربعین را نوزدهم ماه صفر سال 61 هجری میداند:
زیارت اربعین در نوزدهم صفر صورت میگیرد. در این روز که مصادف اربعین حسینی است، جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر آن حضرت اقدام کرد و این زمان با ورود اهلبیت حسینی از شام به کربلا یکی گردید؛ در حالی که ایشان قصد عزیمت به سوی مدینه النبی را داشتند.
قرطبی، دانشمند و سیاح مسلمان این اعتقاد علمای شیعه را تأیید کرده و میگوید:
امامیه میگویند سر مقدس (امام حسین (ع)) پس از چهل روز به کربلا بازگردانده شد و به بدن ایشان ملحق گردید و این روز نزد آنان معروف است و از آن به زیارت یاد میکنند و مقصودشان زیارت اربعین میباشد.
برخی معاریف شیعه اگرچه سخنی از کربلا نیاوردهاند، ولی بازگشت اهلبیت به مدینه را در بیستم صفر همان سال 61 هجری ذکر کردهاند؛ چنان که شیخ مفید نوشته است:
بیستم صفر روز بازگشت اهلبیت آقا و مولای ما حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از شام به جانب مدینه الرسول بوده است.
شیخ طوسی در «مصباح المتهجد»، کفعمی در «مصباح» و شیخ رضیالدین علی حلی نیز اینگونه نوشتهاند. از معاصرین، سید عبدالحسین شرفالدین موسوی، دانشمند برجسته جهان تشیع و عالم لبنانی گفته است:
زمانی که خاندان حسینی از شام بازمیگشتند و به سرزمین عـراق رسیدند، بــه راهنما گفتند مـا را از طریق کربلا ببر. در آنجا جابر بن عبدالله انصاری و جماعتی از بنیهاشم و دیگر مردانی از آل رسول را دیدند و پس از این دیدار گریه و اندوه و بر سر و سینه زدن شروع شد و عزایی برپا کردند که دلها را کباب میکرد و به حدی که زنان قبایل اطراف کربلا به آنها پیوستند.
این گزارش را سید محسن امین نیز آورده است و در جای دیگر مینویسد:
یزید ناگزیر چاره را در آن دید که هر چه زودتر پیامآوران عاشورا را از مرکز فرمانروایی خود دور کند؛ چرا که در دمشق ارتباط با نمایندگان و سفرای کشورهای دیگر، بازرگانان داخلی و خارجی و مردمی که از سایر شهرها میآمدند، امکان بیشتری داشت و این وضع به نفع دستگاه اموی نبود؛ لذا دستور داد تا این چهرههای رنجکشیده و مقاوم را با احترام و شکوه به مدینه بازگردانند. نعمان فرزند بشیر انصاری با چند نفر دیگر کاروان را هدایت و همراهی میکردند. برخی نوشتهاند کاروانیان از وی خواستند که در راه بازگشت، از کنار مزار شهیدان بگذرند تا با این عزیزان تجدید پیمان کنند...»
«اربعينيات»
مقاله دیگر با عنوان «اربعينيات» نوشته ج. ابویاسر، دربردارنده مطالبی درباره کتابهای «الاربعون حدیثاً»، چهل راهب شهید، سنّت اربعین، چهل روز گریه حضرت آدم (ع) بر کشته هابیل، چلهنشینی و نیز اربعینهای به هم پیوسته تاریخ انقلاب اسلامی ایران است.
یکی از معانی اربعین، چلّهنشینی ــ از رسمها و سلوک صوفیان که به اعتکاف و انزوای چهلروزه مینشستند ــ است. ابویاسر در توضیح این واژه میگوید:
«شمسالدینآملی مینویسد: «متصوفه سالک را در مبدأ به خلوت فرمودهاند، تا در کوره خلوت، نفس او به آتش ریاضت گداخته شود، از آلایش طبیعت صافی گردد.
و تعیین آن به اربعین، مستفاد است از آنچه رسول(ص) فرمود: «من أخلص لله اربعین صباحاً ظهرتْ له ینابیع الحکمۀ من قلبه علی لسانه»؛ کسی که چهل روز خالصانه عبادت و اعتکاف کند، چشمههای حکمت از دلش بر زبانش جاری میگردد. از کلام الهی در بیان میقات و تبتُّل و انقطاع موسی با حق سبحانه و تعالی، آنجا که فرمودند: (وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً)؛ و وعده گذاردیم با موسی به سی شب، و سپس ده شب دیگر بر آن افزودیم، تا میقات او با خدا چهل شب کامل شد. (اعراف، آیه 142)
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی.»
«اماکن و آثار: کربلا تا شام»
در مقاله «اماکن و آثار: کربلا تا شام»، محمدحسین خوشنویس ضمن برشمردن شصت منزل از کربلا تا شام و بیان موقعیت کنونی این منازل در نقشههای امروزین، آن منطقه را بر اساس منابع تاریخی معرفی و به بیان آن چه در هر منزل بر اهل بیت امام حسین (علیهمالسلام) گذشته است، میپردازد.
شصتمین و آخرین منزل در این نوشتار به شهر شام در کشور سوریه اختصاص دارد:
«میگویند مؤسس شام، سام فرزند نوح(ع) بوده و سام به مرور به شام بدل گشته و برخی می گویند عدهای از شهر کنعان آمده و در این منطقه ساکن شدند. شام بزرگترین شهر سوریه است که هماکنون به آن دمشق میگویند. کاروان حسینی از مسیر «شتوره» وارد محدوده دمشق قدیم شدند؛ منطقهای دیوارکشی شده که امروزه به نام «مقبره باب صغیر» شناخته میشود. کاروان اسرا را سه روز در این منطقه نگه داشتند تا شهر برای جشن مفصل آماده گردد؛ در زمینی پر از سنگ و ریگ که قبرستان شهر به حساب میآمد.
آنان برای اهانت به اهلبیت امام حسین (ع)، ایشان را میان مردگان جای دادند. مقامات ششگانهای که امروزه به مقامات اهلبیت در این محل شناخته میشود، در حقیقت محل شبزندهداری و قیام و قعود این بزرگواران بوده است. آنان را پس از سه روز وارد شهر کردند. کاروان از دروازه ساعت عبور کرد تا جمعیت بیشتری نظارهگر ایشان باشند و مسیر نیمدایرهای را پیمودند تا همه اهالی شهر آنان را رؤیت نمایند و از طرفی موجبات خستگی و درماندگی بیشتر ایشان ظاهر شود.
کاروان اسرا در اول ماه صفر سال 61 قمری به شام رسید، اما چگونگی و تاریخ بازگشتشان به کربلا محل بحث است که آیا اربعین اول به کربلا رسیدند یا در وقت دیگری این واقعه رقم خورده است.»
«نورالعين في المَشی الی زيارة الحسين (ع)»
در بخشی از این فصلنامه، به معرفی کتابهایی درباره امام حسین(ع) پرداخته شده است. یکی از این آثار، «نورالعين في المَشی الی زيارة الحسين (ع)» نوشته آیتالله محمدحسن اصطهباناتی نام دارد که حسین ریحانی در این مقاله، پس از معرفی اجمالی کتاب، 23 روایت از روایات آن را میآورد و سپس به شش پرسش که به همراه پاسخشان در این کتاب آمده است، اشاره میکند.
«روایت سوم» از بخش روایات این کتاب به قرار زیر است:
«از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «هرگاه خواستی به زیارت حسین (ع) برو و او را زیارت کن، در حالی که غمگین و غبارآلود و گرسنه و تشنه هستی؛ چون حسین (ع) در حالی که غمگین و غبارآلود و گرسنه و تشنه بود، کُشته شد؛ پس خواستهات را بخواه و بازگرد.» سپس حضرت در ادامه میفرماید: «وَلا تَتَّخِذُهُ وَطناً».
عبارت «وَ لا تَتَّخِذْهُ وَطَنَاً» یکی از این چند معنا را دارد:
1- زیارتت را طول مده تا نسبت به امام قلبت قسی نشود و شأن امام در نظرت پایین نیاید و شوق زیارت در درونت زنده بماند.
2- رعایت شرایط تقیه را بنما و آنجا نمان و بازگرد (همان طور که در بیشتر دورانها شرایط تقیه حاکم بوده است)
3- برای رعایت احترام و ادب، کمتر در ساحت امام (ع) توقّف کن. شخص مقیم چه بسا غالباً در رعایت آداب مسامحه میکند و شوق و اشتیاقش به واسطه مکث طولانی پیش امام کم میشود.
4- شاید مراد از «اتّخاذ وطن»، توقّف نزد قبر شریف باشد، نه حوالی و اطراف آن.
این روایت و امثال آن، منافاتی با استحباب اسکان یافتن در سرزمین کربلا ندارد.»
در بخش دوم با عنوان «پرسشها»، از مجموع 6 سؤال دو مورد را از نظر میگذرانیم:
«پرسش سوم:
چرا عزاداری برای امام حسین (ع) در دهه اول محرم گرفته میشود، امّا از عاشورا به بعد کمرنگ میشود؟ این عزاداری چرا هر سال تکرار میشود؟
پاسخ: چون در دهه اول، حالت ترس از آن چه در عاشورا روی میدهد، وجود دارد؛ امّا با به شهادت رسیدن حضرت و اصحابش عنوان آیه (فَرِحینَ بما آتاهُم اللهُ من فضله) صدق میکند و از غم و غصه شیعه اندکی کاسته میشود. علت تکرار عزاداری در هر سال نیز شکوه بردن به پیشگاه حضرت احدیّت است تا انتقام خون حسین (ع) را بستاند. از طرفی امام حسین (ع) و اصحابش در دهه اول محرم سال 61 در اضطرار و سختی قرار گرفتند و شیعیان برای همدردی و همدلی با ایشان، هر سال چنین حالتی به خود میگیرند.
پرسش چهارم:
علت استحباب زیارت حضرت حسین (ع) در «اربعین» چیست؟
پاسخ: علامه مجلسی مینویسد:
مشهور میان فقها و محدثین این است که علّت این استحباب، بازگشت حرم حسین (ع) در این روز به کربلاست. برخی نیز علّت استحباب را زیارت جابر بن عبدالله انصاری در چنین روزی میدانند. او اولین زائر اربعین حسینی بود و لذا تأسی به ایشان مستحبّ است.»
«مأخذ شناسی اربعين»
اباذر نصر در مقاله «مأخذ شناسی اربعين»، 111 اثر ارزشمند درباره اربعین را در قالب 53 کتاب، 57 مقاله و یک پایاننامه معرفی کرده است.
برخی از این کتابها عبارتند از:
اربعين. رسول جعفريان، تهيه شده در معاونت امور فرهنگي، مديريت آموزش، تهران، نشر مشعر، ۱۳۹۰، 33ص.
الاربعين الحسينية. محمد اشراقي (معروف به ارباب)، تهران، سازمان اوقاف و امور خيريه، انتشارات اسوه، ۱۳۷۹، 350ص.
اربعين حسيني: پژوهشي در بازگشت اهل بيت: از شام به کربلا. محمدامين پوراميني، با مقدمه آیتالله معرفت، قم، حسينین(ع)، ۱۳۸۲، 124ص.
اربعين در فرهنگ شيعه. محمدمحسن حسيني طهراني، قم، عرش انديشه، ۱۴۲۶ق= ۱۳۸۴، 117ص؛ قم، مکتب وحي، ۱۴۳۲ق= ۱۳۹۰، 117ص.
اربعينية الامام الحسين عليهالسلام في وجدان الاسلام. عدنان عبدالنبي البلداوي، بغداد، 2009م، 23ص.
از كربلا تا مدينه محرق القلوب. احمد بحريني دشتي، اقتباس از كتاب محرق القلوب مهدي نراقى، قم، مؤسسه انتشارات عصر ظهور، 1384، 352ص.
تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهداء(ع). محمدعلي قاضي طباطبائي، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد آيتالله قاضي طباطبائي، ۱۳۶۸، 963ص؛ تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۳، 488ص.
روز عاشقانه. محمدرضا سنگري، تهران، کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان، ۱۳۸۱، 143ص.
رسم دلدادگي: روايتي ادبي از اربعين حسيني از نگاه جابر بن عبدالله انصاري. عليرضا مرتضوي، تهران، ستاد عالي هماهنگي و نظارت بر کانونهاي فرهنگي و هنري مساجد، ۱۳۹۰، 40ص.
رياض العارفين في زيارة الاربعين. عادل علوي، قم، مؤسسه اسلامي تبليغ و ارشاد، ۱۴۳۱ق= ۱۳۸۹، 150ص.
زيارت اربعين: آينه عرفان و آيت ايمان. با تبياني از محمدحسن احمدي فقيه، قم، دارالتفسير، ۱۴۲۳ق= ۱۳۸۱؛ قم، آيات بينات، ۱۴۳۰ق، 48ص.
شرح زيارت اربعين سالار شهيدان همراه با زيارت عاشورا، دعاي توسل، دعاي عهد و دعاي فرج. يدالله زماني گندماني، قم، چلچراغ، ۱۳۹۰، 128ص.
شعر اربعين. دفتر تحقيق و پژوهش بنياد شهيد انقلاب اسلامي، زير نظر نصرالله مرداني، تهران، شاهد، 1377، 164ص.
صفريه از روز اربعين تا آخر ماه صفر. علي فلسفي خراساني، مصحح جواد ارتشداد، مشهد، جعفري، ۱۴۰۶ق = ۱۳۶۴، 3 جلد.
الگوهاي آسماني «فاطمه و اربعين حسيني»: مجموعه سخنرانيهاي حاج سيد محمدتقي حشمتالواعظين طباطبائي قمي. علي تقديري، قطبالدين محمد رستگار، تهران، ۱۳۸۹، 224ص.
مجالس الاربعين في مصيبة راس الحسین (ع). نورالله ذاكر قاضي عسکر، اصفهان، بينا، 1383ق، 139ص.
نخستين اربعين در كربلا، آيةالله قاضي طباطبايى. مقدمه آيةالله جعفر سبحانى، تلخيص و نگارش مهدي شمسالدين، تهران، شوراي سياستگذاري ائمه جمعه، 1375، 71ص.
«سفرنامه اربعین»
یکی از نوشتارههای این فصلنامه «سفرنامه اربعین» نام دارد که محمد شریفی ــ نویسنده مقاله ــ مشاهدات خود از پیادهروی زیارت اربعین را که از نجف آغاز میشود و تا کربلا ادامه مییابد با جزئیات تمام شرح داده است.
بخشی از این سفرنامه را با عنوان «زیارت امام حسین (ع)» را میخوانید:
«صبح روز یکشنبه هجدهم ماه صفر، پس از صرف صبحانه، اکثر زائران حرکت کردند؛ ولی گروه چهار نفری ما چند دقیقه دیگر توقف کردیم؛ چون هوا بسیار سرد بود. ساعت حدود هفتونیم صبح از منزل ابوعلی حرکت کردیم. البته قبل از حرکت، به ایشان شماره تلفن و آدرس دادیم تا وقتی به شهر مقدس قم آمد، میهمان ما بشود که ایشان هم استقبال کرد.
در بین راه کاروانی را دیدیم با تجهیزات بسیار دیدنی، همراه با شتران آذینبندی شده و انواع پارچهها و کجاوههای مزین که به صورت نمادین سرهای شهدا را که بالای نیها بود، به نمایش درآورده و مرثیهخوانان حال معنوی خوشی به زائران میدادند و اشکشان را جاری میکردند.
در جایی دیگر دیدیم عدهای از عاشقان امام حسین (ع) در یک چادر، ماشینهای لباسشویی برقی گذاشته و لباس زائران را میشویند و در کنار آنهم اتوهای بخار مستقر کرده و لباسها را اتو میکنند و تحویل صاحبان آنها میدهند. در جای دیگر عدهای تنورهای دستساز و برقی درست کرده بودند و با نان گرم و تازه از زائران پذیرایی میکردند.
در برخی چادرها، عدّهای از جوانان و افراد مسن باتجربه، زائران خسته را دعوت کرده و آنها را مشت و مال داده یا به پاها و بدن آنها روغنهای مخصوص مالیده و ماساژ میدادند تا خستگی راه از تنشان بیرون برود. خلاصه هر کس به هر شکل که میتواند، در کار خدمتگزاری به زوّار است و به این خدمتگزاری افتخار میکند و از خدا میخواهد زائری به او مراجعه کند یا اینک ه دعوتش را برای پذیرایی و مهمانی بپذیرد.
در راه که میرفتیم، دیدیم عدهای از زائران امام حسین (ع) پیاده از طرف مقابل، از زیارت امام برمیگردند و به طرف نجف در حرکتند. گفتند: اینها زیارت را انجام داده و در حال بازگشت هستند؛ چون حضرت آیتالله العظمی سیستانی (دامت برکاته) فرمودهاند کسی که از روز شانزدهم به بعد وارد کربلا شود، میتواند زیارت اربعین را انجام دهد و بازگردد و لازم نیست تا روز اربعین در کربلا بماند ... .»
نظر شما