خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - این روزها و شب‌ها و همراهی با هفته وحدت که مزین به یاد رسول اکرم (ص) است فرصت مغتنمی برای معرفت افزایی درباره رسول مهربانی‌ها محسوب می‌شود. به مناسبت این ایام، اهالی قلم و کتاب در گفت‌وگو با ایبنا از برنامه‌هایشان در این ایام و پیشنهادهای خود برای مطالعه می‌گویند.
سید علی کاشفی خوانساری در پاسخ به این پرسش که در روز ولادت پیامبر اکرم (ص) بهترین جایی که می‌توان حضور پیدا کرد کجاست؟ گفت: در روز میلاد حضرت رسول (ص) باید جایی رفت که هر چه بیشتر آدم را یاد حضرت ایشان بیندازد. جایی که گمان کنی در محضر ایشان نشستهای و از تسنیم نگاهش سیراب می‌شوی. کاش می‌شد این روز را مدینه باشیم یا مسجدالحرام. یا نه کاش می‌شد به زیارت حضرت صاحب‌الزمان رفت و تبریک گفت و عیدی گرفت. مگرنه آن‌که کلهم نور واحد، مگرنه آن‌که اولنا محمد، اوسطنا محمد، آخرنا محمد، کلنا محمد.
وی افزود: روز میلاد را در جایی می‌گذرانم که مرا به یاد محمد وجودم بیندازد. جایی مثل منزل مادر یا یک گیس‌سپید و ریش‌سپید صاحب نفس، کسی که کلامش بوی گل‌محمدی بدهد.
کاشفی خوانساری درباره کتابی که برای این روزها پیشنهاد می‌دهد گفت: یاد کتاب کم حجمی افتاده‌ام از حسین سیدی که نامش «همنام گل‌های بهاری» بود. ساده، روان، صمیمی. درباره مردی که در بازار راه می‌رفت و بشری مثل ما بود اما نگاهش، کلامش و کردارش عطر بهشت داشت.
وی افزود: کاش چنین کتابی همیشه کنار دستم باشد و برایم از رحمت‌للعالمین بگوید. از همان حسنت جمیع خصاله، همان اسوه حسنه. همان که درود بی‌پایان خدا به عدد برگ‌ها و دانه‌ها و قطره‌ها از ازل تا ابد بر او و خاندان پاکش باد.
همنام گل های بهاری
کتاب همنام گل های بهاری نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی (ص) است. مهم ترین ویژگی این کتاب، پی افزودهای هر فصل است که شامل منابع گفتارهای بیان شده در کتاب است و مطلبی را نمی‌توان یافت که منبع آن ذکر نشده باشد. این کتاب را نشر نسیم اندیشه منتشر کرده است. بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانیم.
چهره
چهره‌اش سپيد، اما نمكين بود.
انس گفته است: آفريدگار هر پيامبري فرستاد گل‌چهره بود و... پيامبر شما (حضرت محمد (ص)) خوش‌چهره‌ترين آنان بود.
عرب‌هاي بيابان‌نشين همواره با ديدن سيمايش مي‌گفتند: «سوگند به خداوند، اين رخساره انسانِ دروغگو نيست .»
چهره‌اش گِرد بود.
زير لب پايينش خال داشت.
پيشاني
پيشاني‌اش بلند،
ابرو
ابروانش، به هم پيوسته بودند؛
اما باريك و كشيده .
چشم
سياهي چشمانش پُررنگ بود.
چشمانش درشت بودند.
بينی
بيني‌اش كشيده و باريك بود
دندان
دندان‌هاي پيشين او به گونه‌اي متناسب از يكديگر فاصله داشتند و از سپيدي مي‌درخشيدند.
آراستگی
مي‌فرمود: لباس‌هاي خود را بشوييد؛ موهاي خود را كوتاه كنيد؛ مسواك بزنيد؛ آراسته و پاكيزه باشيد؛ زيرا يهوديان چنين نكردند و زنانشان زناكار شدند.
به آينه يا آب مي‌نگريست و موهايش را شانه مي‌زد.
افزون بر آراستگي براي همسرانش، براي دوستانش نيز خود را مي‌آراست.
عايشه مي‌گويد: ديدم در پياله آبی كه در خانه بود خود را مي‌نگرد و موهايش را مرتب مي‌كند و مي‌خواهد نزد دوستانش برود. بدو گفتم: پدر و مادرم فدايت باد! تو پيامبر و بهترين آفريده هستي، به آب مي‌نگری و خود را مي‌آرايی؟
حضرت فرمود: خداوند دوست دارد هرگاه بنده‌اي نزد دوستانش مي‌رود، خود را بيارايد .
تن‌پوش خود را نيكو كنيد؛ لوازم خود را سامان دهيد؛ آن‌‌چنان كه در ميان مردم به سانِ خال، آشكار باشيد.
دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۷
نظر شما