استقبال خوانندگان کتاب و علاقمندان به آثار شاملو از این کتاب به حدی بود که با اتمام 3300 نسخه آن، دست بسیاری از کتابفروشیهای مطرح از این کتاب کوتاه ماند و به ناچار برای دریافت آن منتظر چاپ دوم آن ماندند.
مهرداد کاظم زاده، مدیر نشر مازیار در این باره گفت: کتاب «روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ» از سال 1384 در وزارت فرهنگ و ارشاد منتظر دریافت مجوز بود که حدود 2 ماه پیش موفق به دریافت مجوز نشر شد.
کاظمزاده ادامه داد: با توجه به اینکه از گذشته قطعههای کوتاهی از مطالب این کتاب در قالب فایل صوتی در فضای مجازی منتشر شده بود، کتابخوانان با این سفرنامه آشنایی داشتهاند و طبیعتا این موضوع نیز پتانسیل استقبال از این کتاب را دوچندان کرده است. بطوریکه چاپ اول آن با ورود به بازار کتاب تمام شد و انشاءالله چاپ دوم آن در هفته جاری وارد بازار نشر خواهد شد.
شاملو در مقدمه این سفرنامه و در معرفی آن نوشته است: کسانی گمان بردهاند انگیزه نگارش «سفرنامه» که طی سالهای 68 و 69 در آمریکا نوشتم، در واقع پاسخ گفتن به تُرهاتی بوده که نشریات فارسی ایرانیهای مهاجرِ آن دیار پس از سخنرانی من در دانشگاه «برکلی» نوشتند. حقیقت این است که نه، آن تُرهات لایق پاسخگویی نبود. من همیشه بر این اعتقاد بودهام که خودکامهگانِ حاکم بر ایران یکی از دیگری سفیهتر بودهاند و همیشه به دل داشتم بر تاریخِ این حاکمان نظریهیی بنویسم و این فرصت در آمریکا دست داد.
شاملو همچنین در آبان سال 1368 در سخنرانی خود در دانشگاه برکلی درباره کتاب «روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ» گفته بود: البته این یک سفرنامه شخصی نیست، بلکه از زبان یک پادشاه فرضی، احتمالاً از طایفه منحوس قاجاریه روایت میشود، تا برخورد دو جور تلقی و دو گونه فرهنگ و برداشت اجتماعی برجستهتر جلوه کند. و اینکه قالب طنز را برایش انتخاب کردم، جهتش این است که جنبههای انتقادی رویدادها را در این قالب بهتر میشود جا انداخت.
این کتاب شامل بخشها و فصول متعددی است که عناوین برخی از آنان عبارتند از «گزارش روز به روز»، «ذکر معموه مشهوره برقلی»، «الله صفا»، «در وجه تسمیه ولایت قالیفورنیا»، «تکمله در شکایت از کجتابی روزگار غدار»، «پارهای افاضات تاریخی که حتماً یادمان باشد بدهیم به آب طلا بنویسند»، «فصل اندر باب اینکه جواب های هوی است»، «تفضل الهی شاخ و دم ندارد»، «زبان سعدی علیهالرحمه داشت از دست میرفت که بحمدالله...»، «به قبر پدرش خندیده که گفته شاهنامه آخرش خوش است!» و «اوضاع مملکت قاراشمیش است.»
نظر شما