گفتوگو با محمد بستهنگار به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی بازرگان
کتابها، بیش از افکار به زندگی «بازرگان» پرداختهاند/ چرا بازرگان به اروپا رفت و ضد مذهب نشد؟
محمد بستهنگار، نویسنده و فعال ملی مذهبی که سابقه آشنایی درازمدتی با مهندس مهدی بازرگان داشته، میگوید: کتابهایی که درباره بازرگان تا به امروز منتشر شده بیشتر درباره شرح زندگانی وی بوده اما کمتر به اندیشههای بازرگان پرداخته شده است. باید افرادی همت کنند تا اندیشههای او را از مجموعه آثارش بیرون بیاورند و به صورت جداگانه منتشر کنند.
«ایبنا» به مناسبت 30 دیماه سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان، گفتوگویی با وی انجام داده که مشروح آن را می خوانید:
آقای بستهنگار شما کتاب «اندیشههای اجتماعی سیاسی مهندس بازرگان» را به نگارش درآوردهاید که شاید یکی از دلایل نوشتن این کتاب سابقه آشنایی شما با مرحوم بازرگان باشد، این دوستی و آشنایی به چه زمانی بازمیگردد؟
آشنایی من با آقای مهدی بازرگان به سالهای 1338 که دانشآموز مقطع دبیرستان بودم، بازمیگردد. معلمی در مدرسهای که من در آن درس میخواندم بارها از بازرگان برای دانشآموزان تعریف و کتاب «راه طی شده» او را به ما معرفی کرده بود. من این کتاب را از دستفروشی که کتابهای دست دوم میفروختند، خریداری کردم و آن را در زمانی که بحث تفکر فلسفه مادی رواج بسیاری داشت و این عقیده که هر کس فیزیک و شیمی بخواند، نمیتواند به خدا ایمان داشته باشد، مطالعه کردم. مرحوم بازرگان در این کتاب سیر طی شده توسط انبیا را با مسیری که توسط بشر طی میشود، یکی میداند. بسیاری از افرادی که در آن زمان تفکر مادی داشتند با خواندن این کتاب، جوابی برای آن نمییافتند.
سالهای بعد با مسجد هدایت و آیتالله طالقانی آشنا شدم و در رفت و آمدهای خود به این مسجد در سخنرانیهای بازرگان در این مسجد هم شرکت میکردم و در آنجا بود که با دیگر نوشتههای مرحوم بازرگان همچون «مطهرات در اسلام» و «عشق و پرستش» آشنا شدم. من نوشتههای بازرگان و آیتالله طالقانی را با علاقه و ولع زیادی میخواندم. بازرگان در سخنرانیهای خود در مسجد هدایت با بهرهگیری از این آیه سوره جمعه «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ» در هر شب سخنرانی خود یک کلمه از آن را معنی و تفسیر میکرد. من هم این سخنرانیها را پیاده و چاپ و منتشر میکردم و با قیمت پنج ریال میفروختم.
در سال 1340 به رهبری بازرگان، آیتالله طالقانی و یدالله سحابی نهضت آزادی تاسیس و شروع به فعالیت کرد اما در سال 1342 فعالان این نهضت محاکمه شدند و من هم جزو سری دوم اعضای این نهضت بودم که قرار بود بعد از سران آن محاکمه شوم اما این اتفاق نیفتاد و با قید وثیقه آزاد شدم اما بعد از مدتی مجددا دستگیر و به همراه بازرگان و طالقانی و سحابی از تیرماه 43 تا بهمن 46 در زندان قصر همبند بودیم و در کنار مهندس بازرگان در یک اتاق روزگار میگذراندیم. در این فاصله از زندان قصر به مدت هفت ماه به زندان برازجان تبعید شدیم تا اینکه خرداد 45 مجددا به زندان قصر بازگردانده شدیم. من به همراه مرحوم بازرگان به مدت سه سال و نیم هماتاق و همبند بودیم و ضمن داشتن روابط استاد و شاگردی، ارتباط دوستانهای هم با یکدیگر داشتیم. این ارتباط با بازرگان تا سالهای پایانی زندگی او ادامه داشت و من در کلاسهای درس و سخنرانی او همیشه شرکت میکردم.
کتاب «اندیشههای اجتماعی سیاسی مهندس بازرگان» شامل چه مطالبی میشوند و نحوه گردآوری آنها چگونه بود؟
این کتاب دربرگیرنده مجموعه مقالات، سخنرانیها و مصاحبههایی است که بعد از فوت بازرگان با من انجام گرفته است و من آنها را از طرق مختلف جمعآوری کردم. در این کتاب موضوعاتی از جمله سیر دموکراسی و حقوق بشر در اندیشه بازرگان، رابطه ایرانیت و اسلامیت در اندیشه بازرگان، بازرگان و تاسیس نهادهای مدنی در ایران و... آورده شده است. بعضی مطالب این کتاب را که به صورت سخنرانی منتشر شده بودند همراه تعدادی از مقالات که خودم در اختیار داشتم و بخش دیگری از منابع را از طریق دوستان، سایتها و کتابخانهها پیدا کردم.
کتاب مبعث و ایدئولوژی در بین آثار بازرگان از اهمیت زیادی برخوردار است. این کتاب چگونه نوشته شد؟
یک روز مرحوم بازرگان در سال 1344 زمانیکه در زندان قصر با یکدیگر همبند بودیم، نظرم را درباره موضوع سخنرانی در زندان جویا شد و من هم به او پیشنهاد صحبت درباره ایدئولوژی را دادم که او هم آن را پذیرفت اما بعد از این صحبت ما به زندان برازجان تبعید شدیم و حضور ما در آنجا برابر با شب مبعث پیامبر بود. بازرگان در جلسهای در زندان درباره مبعث و ایدئولوژی سخنرانی کرد. در زمان ایراد این سخنرانی بحث و گفتوگو درباره آزادی و دموکراسی به دفعات میان من و بازرگان انجام میگرفت و این درحالی بود که درباره فلسفه سیاست و دموکراسی کتابهای زیادی وجود نداشت. کتاب مبعث و ایدئولوژی ماحصل تبادل نظر من، دکتر سحابی و بازرگان درباره دموکراسی است. بازرگان معتقد بود روحانیان باید وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شوند. او مسائلی همچون حقوق زنان، مالکیت، عدالت و منشا حکومت را در این کتاب مطرح کرده است.
بازرگان کتابهای زیادی درباره آموزههای قرآنی به نگارش درآورده، آیا این آموزهها تاثیری در نگرش سیاسی او داشته است؟
تفکر سیاسی بازرگان شامل دموکراسی، عدالت و آزادی میشد و او در کتاب «بازگشت به قرآن» به این مسائل اشاره کرده است. به گفته بازرگان آیه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم» در سوره رعد که میگوید «خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان بخواهند» بر اندیشه و تفکر او تاثیر زیادی داشته و او را دچار تحول فکری کرده است در حالی که به همراه بازرگان و همزمان با او بسیاری به اروپا برای ادامه تحصیل رفتند اما با افکار لائیک و ضد مذهب به کشور بازگشتند اما بازرگان دچار چنین تحولاتی نشد زیرا اندیشههای قرآنی او بر اندیشههای سیاسی او تاثیر بسیاری داشت.
آقای بستهنگار به نظر شما منابع مکتوب ما تا چه میزان به مهندس بازرگان پرداختهاند و آیا تا به حال آنطور که شایسته او بوده کتابیهایی درباره وی نوشته شده است یا خیر؟
در چند سال اخیر بازگشت مجددی به بازرگان صورت گرفته است و چندین مجله و ویژهنامه درباره او مطلب نوشتهاند. در حال حاضر کتابی هم که شامل مجموعه مقالات او میشود توسط موسسه سهامی انتشار به چاپ رسیده است اما باید بیشتر از اینها درباره بازرگان کتاب نوشته شود. به نظر من باید افرادی همت کنند تا اندیشههای او را از مجموعه آثارش بیرون بیاورند و به صورت جداگانه منتشر کنند. امروز بعد از ناسزاهایی که اوایل انقلاب به ناحق به او داده شد، رجعتی دوباره به او صورت گرفته است.
به عنوان سوال پایانی یکی از بهترین کتابهایی را که درباره بازرگان منتشر شده است نام ببرید؟
کتاب «بازرگان در اندیشه فرهیختگان» که مجموعه مقالاتی درباره بازرگان توسط دیگران است به نظر من یکی از کتابهای خوب منتشر شده درباره اوست. کتابهایی که درباره بازرگان تا به امروز منتشر شده بیشتر درباره شرح زندگی او بوده اما کمتر به اندیشههای او پرداخته شده است که این مساله جای کار بسیاری دارد.
نظر شما